دریاچه زیبای ارومیه، نگین درخشان شمالغرب نفسهای آخر خود را میکشد و گویا این بار امیدی به زنده ماندن او نیست. چیچست، دریاچه درخشان، با آن جایگاه والا و قدسیاش در اساطیر ایران زمین مظلومانه رخ در نقاب خاک میکشد. روزگاری ۲۴ رودخانه با آبهای خروشان، به این دریاچه زیبا سلام میکردند؛ رودخانههایی که دیری است غزل خداحافظی را خوانده اند؛ زیرا مسئولان و کارشناسان ما سد را نه وسیله تنظیم و ذخیره آب که تنها وسیله ذخیره آب تلقی کردند و در طرفهالعینی ۲۴ رودخانه را به قتل رساندند؛ رودخانههایی که هرکدام یک موجود زنده و به تنهایی یک زیست محیط بودند.
نیاکان کشاورز ما از دیرباز حرمت خاصی به آب جاری قائل بودند و هنگام تحویل حقآبه کشاورزی، آب باریکهای را در جوی رها می کردند و به آن « قورد –قوش سویو» یا آب پرنده و چرنده میگفتند. آنها می گفتند و باور داشتند که قطع این آب باریکه گناهی نابخشودنی است و برکت را از آب و خاک می برد.
مسئولان و مهندسان ما به این آب باریکه هم رحم نکردند و ۲۴ رودخانه در حوزه آبریز دریاچه ارومیه را با بی رحمی تمام به قتل رساندند. حالا لابد خشک شدن دریاچه ارومیه تاوان و مجازاتی برای آن قتل عام است. تاوانی که آن را اکنون باید ۱۶ میلیون جمعیت ساکن در استانهای همجوار دریاچه به بهای سلامت، معیشت و اقتصاد خود بپردازند.
می گویند تغییرات اقلیمی عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه است. اگر چنین است چرا دریاچه وان خواهر دوقلوی دریاچه ارومیه در فاصله چند ده کیلومتری خشک نشده است؟ از آن گذشته، از کجا خشکی و کم ابی دریاچه ارومیه خود عامل تغییر اقلیم نباشد؟
چه همایشها و گردهماییها و سمینارها که برای نجات دریاچه ارومیه برگزار نشد و چه اعتباراتی که برای این کار اختصاص یافت و نیافت. طرحهای عجیب و غریب بر روی کاغذ آمد: انتقال آب از ارس، از خزر، از دریاچه وان ترکیه و حتی از مریخ! ولی کسی به فکرش نرسید که اراضی کشاورزی اطراف دریاچه را به سامانههای نوین آبیاری مجهز کند. هم اکنون از ۲۸۰ هزار هکتار زمین کشاورزی حوزه آبریز دریاچه ارومیه تنها در ۸۰ هزار هکتار طرحهای نوین آبیاری اجرا شده یا در حال اجراست.
مسئولان بخشینگر، سالیان دراز با ایجاد باغات میوه به جای تاکستانها، تبدیل اراضی دیم به آبی و افزایش سطح زیرکشت گندم و جو در مقابل دوربینها پز توسعه دادند و با کارهای بی مبنا زمین زیر پای مردم را خالی کردند. ۳۵ سانتی متر فرونشست سالیانه زمین در کشور، فاجعهای در حد انفجار چندین بمب اتمی.
در دولت دوم آقای خاتمی طرح آیشگذاری زمینهای کشاورزی تصویب شد. کشاورزان هرساله مقدارمعینی از زمینهای کشاورزی خود را کشت نکنند و پول محصولات خود را نقدا از دولت بگیرند. این طرح با نعرههای غیورانه نمایندگان مجلس که- ای وای کشاورزی نابود شد- عقیم ماند. کشاورزان شریف حوزه آبریز دریاچه ارومیه هم البته به جای حرمت گذاشتن به سنت نیکوی آیشگذاری زمین کشاورزی، با کشت چندباره زمین کشاورزی در طول سال، آخرین ضربهها را به پیکر نحیف دریاچه وارد کردند.
یکی از کارشناسان آب میگفت: در کشورهای دیگر حقآبه محیطزیست اولویت اول در توزیع منابع آب است؛ اما درکشور ما اولویت آخر است و غالبا هم فراموش می شود. و اینگونه است که دریاچه زیبای ارومیه، عروس نیلچشم شمالغرب، دارد میمیرد از بس که جان ندارد.
*عنوان برگرفته ازفیلم مادرعلی حاتمی: مادر مرد از بس که جان ندارد