تئاتر و سینما
تئاتر حرفهای در ترکمنستان تنها پس از انقلاب اکتبر پدید آمد. در دوران شوروی در این جمهوری پنج تئاتر ترکمنی و یک تئاتر روسی فعالیت میکردند. پیشرفت و تکامل آنها ارتباط تنگاتنگی با هنر ملی و فعالیتهای هنری آماتوری داشت. پنجم ژوئن سال ۱۹۲۶ نخستین مرکز تئاتر ملی زیر نظر کمیساریای ملی معارف (فرهنگ) ترکمنستان شوروی بنیانگذاری شد. پانزده جوان ترکمن از گروههای تئاتر آماتور دانشکدهی کارگری، دانشکدهی فنی و مدرسهی حزبی با این مرکز همکاری داشتند. دوم نوامبر سال ۱۹۲۶ داستان «زهره و طاهر» اثر ملا نفس و پس از آن نمایشنامههای تبلیغی «جنگل خونین» اثر آ. قوشوتوف، « بدون مهریه» اثر آ. خالدوردیف، « تریاکی و طبیب» اثر بردی کربابایف و ترجمهی نمایشنامههای آذربایجانی و روسی بهوسیلهی این مرکز تئاتری روی صحنه آمد. اجرای این نمایشها نقش مهمی در تثبیت درامنویسی ملی و تربیت هنرمندان جوان ایفا کرد. این مرکز در ماه مه سال ۱۹۲۹ تجدید سازمان شد و به تئاتری تبدیل گردید که اکنون تئاتر درام آکادمیک دولتی ترکمنستان نام دارد. این تئاتر در ابتدا با مشکلاتی روبرو بود: کمبود کارگردانان باتجربه برای نمایشنامههای ملی احساس میشد و آموزش حرفهای هنرمندان همچنان ضعیف بود. شکلگیری و پیشرفت هنر تئاتر در مبارزه با ناسیونالیستهای بورژوایی صورت گرفت که تلاش میکردند نمایشنامههایی را برای تحریف واقعیات و منحرف کردن تئاتر جوان ترکمنستان از هنر واقعگرایانه روی صحنه بیاورند. مرحلهی مهم در تاریخ تئاتر درام ترکمنستان سفر این گروه در تابستان سال۱۹۳۰ به مسکو و شرکت در المپیک هنرهای مردم اتحاد شوروی سوسیالیستی بود. جایی که هنرمندان تئاتر ارتباط خلاقانه با استادان مراکز بزرگ و کوچک تئاتری برقرار میکردند و با بهترین اجراهای گروههای معروف پایتخت آشنا میشدند.
در نیمهی نخست دههی ۱۹۳۰ اجرای درامهای کلاسیک ملیتهای گوناگون اتحاد شوروی و جهان مانند «شورش» اثر د. فورمانف و س. پالیوانف، «مرگ یک اسکادران» و «افلاتون کراشت» اثر آ. کورنیچوک، «عروس آتش» اثر ج. جبارلی، «خدمتکار دو ارباب» اثر ک. گولدونی، « بازرس» اثر ان.و. گوگول، «نیرنگهای اسکاپن» اثر مولیر و «راهزنان» اثر شیللر، تاثیر زیادی بر بهبود فرهنگ عمومی و تکامل فن هنرپیشگی هنرمندان گذاشت. اجرای این آثار برای پیشرفت فرهنگ نمایش و نمایشنامهنویسی ملی نیز اهمیت بسیار داشت. در بهار سال ۱۹۳۶ گروه تئاتر سفر دومی را به مسکو انجام داد که در ضمن آن، نمایشنامههای «در صحرای قره قوم» اثر ش. ککیلف، خ.چاریف و م. قلیچ اف، «عروس آتش» از ج. جبارلی و دیگران را به صحنه آوردند. در زمان اقامت این گروه در مسکو این هنرمندان طی دو ماه ضمن تحصیل نزد استادان تئاتر مانند اُ. ای. پیژووُی، س.گ. بیرمن، مهارتهای لازم در صحنه را بهدست آوردند، از تئاترهای مسکو بازدید کرده و با شخصیتهای برجستهی تئاتر شوروی مانند ک.س. استانیسلاوسکی، ال.م. لئونیدوف و دیگران گفتگو کردند. این ارتباطها بدون شک از مهمترین عوامل غلبه بر ناهنجاریها و نابسامانیهای فرمالیستی و تثبیت رئالیسم سوسیالیستی بود. در نیمه دوم سالهای دههی۳۰ این تئاتر چندین نمایش جالب از نمایشنامهنویسان ترکمن به صحنه برد و اجراهایی با ارزش عالی هنری بهوجود آورد. نمایشنامهی «صعود» از بردی کربابایف از ساختمان کانال آبیاری در یک آئول ترکمنستان راویت میکرد. آ. قارلیف در نمایشنامهی «آینا» دلاوری قهرمانانه کامسومول ترکمن را که طرفدار کئوپراتیوی کردن کشاورزی است می ستاید. دومین نمایشنامه از آ. قارلیف بود که به قیام سال ۱۹۱۶ در ترکمنستان اختصاص داشت. نمایشنامهی تاریخی- انقلابی «جوما» اثر آ.قاوشوتوف از سالهای جنگ داخلی روایت میکرد. کمدی غزلی« شمشاد» اثر ت. اِسنوف، رشد فرهنگی یک زن ترکمن و نقش او در ساختمان سوسیالیستی را نشان میداد. گذشتهی قهرمانانهی مردم ترکمن در نمایشنامهی «کیمیر کِر» اثر ب.آمانوف و ک.بورونوف بازتاب یافت. بازیگران ترکمن در این نمایشنامه برای آشکار کردن تصاویر قهرمانان از هنر خود بهسادگی و با بیانی موجز و همانند پیکرتراشی شکوهمند استفاده کردند و مهارت خود را نشان دادند. بلوغ این تیم تئاتری هنگام اجرای شاهکارهای کلاسیک جهانی مانند «اتللو» اثر شکسپیر و «دشمنان» اثر م.گورکی بهروشنی آشکار شد.
در سالهای جنگ کبیر میهنی تئاتر ترکمنستان کار خود دوباره را سازماندهی کرد و جای عمده و اصلی در برنامهی خود را به نمایشنامههایی با مضامین میهندوستانه اختصاص داد. در دورهی پس از جنگ شاهد تلاش بیشتر تیم تئاتر برای ارتقاء فرهنگ و ارتباط آثار با زندگی مردم هستیم. برنامهی تئاتر متنوعتر شد و آثاری از درامنویسان ترکمن دربارهی زندگی معاصر ترکمنستان شوروی را دربر گرفت، مانند: «جهان» از ک. سیدلیف، «پسر چوپان» اثر ح. مختاروف [حسین مختاروف متولد ۱۹۱۴ در ایران در شهر مشهد. وفات ۱۹۸۰. مترجم] و ک. سیدلیف، «باشلیق» (رئیس ،رهبر) ازآ. قارلییف،«خانوادهی آللان»، «در کرانه مرغاب»، «مهمان شاد»، «سی سالگی» ازح. مختاروف،«گام تعیینکننده» اثر بردی کربابایف،«سرنوشت» از خ. دریایف و دیگران. این تئاتر سپس به نمایشنامههای زندگی مردم آسیا روی آورد، مانند:« نیلوفر سفید» اثر و. وینیکوف و اُ. اوسنوس براساس شعر «گاری گِلی» شاعر هندی بهنام شودراک ، «افسانهای دربارهی عشق» از ناظم حکمت، «توفان» از کوو یو[درامنویس چینی. مترجم] و دیگران. در تئاتر ترکمنستان هنرپیشگان، کارگردانان و هنرمندان بسیاری رشد کردند، هنرپیشگانی مانند آمان قول مامداف،آلتی قارلییف و سونا مرادوا هنرپیشهی تئاترو سینما، سورای مرادوا، نورجمال سویونوا، بازار آمانف، آتا دوردیف، قلیچ بردیچف، موخامد چرکزوف، مراد سیدنیازوف و دیگران خارج از مرزهای ترکمنستان بهطور گسترده شناخته شدند. در دوران شوروی تعداد زیادی از هنرمندان جوانی که از انستیتوی تئاتر در مسکو و تاشکند و همچنین استودیوی تئاتر عشق آباد فارغالتحصیل شده بودند، به گروه بازیگران تئاتر ترکمنستان پیوستند. در سال ۱۹۴۹ این تئاتر نشان پرچم سرخ کار را دریافت کرد. در ماه نوامبر سال ۱۹۵۹ تیم تئاتر ترکمنستان یکی از نخستین گروههای تئاتر ملی بود که در تئاتر کرملین برنامه اجرا کرد و نمایشنامههای «گام تعیینکننده» از بردی کربابایف و «در کرانه مرغاب» از ح. مختاروف را بهنمایش گذاشت.
در سال ۱۹۲۶ آ. ن. استروفسکی با اجرای نمایش «پولهای بادآورده» زندگی خلاقانه خود را با تئاتر دولتی درام روسیه (که اکنون آ.س. پوشکین نام دارد) آغاز کرد. این تئاتر تبدیل به ناشر و راهنمای سنت تئاتر روسی و فرهنگ غنی مردم روسیه و مبلغ نمایشنامههای کلاسیک و مدرن نمایشنامهنویسان روسی شد. طی سه دهه این تئاتر حدود سیصد نمایش از نویسندگان داخلی و خارجی را روی صحنه آورد. بزرگترین خدمت تئاتر روسیه کمک آن به شکل گیری تئاتر ملی و پیشرفت درام بود. در کنار آن نخستین استودیوی ملی سازماندهی شد که در آن هنرپیشگان جوان ترکمن که بعدها هسته اصلی تئاتر درام ترکمن را تشکیل دادند، پروانهی هنری دریافت کردند. همکاری و همبستگی خلاقانهی این دو تئاتر به غنیسازی ایدئولوژیک و هنری متقابل آنها کمک کرد. تئاتر پوشکین برخی آثار نمایشنامهنویسان ترکمن مانند « شمشاد» اثر ت. اسنوف، « جهان» از ک. سیتاکف، « مهمان شاد» از ح. مختاروف، «نفت داغ» اثر بردی کربابایف را به تماشاگران روس نشان داد. در سال ۱۹۳۷ در کنار تئاتر درام ترکمنستان، اپرای دولتی نیز ایجاد شد و جوانان با استعداد ترکمن از گروههای آماتور، هنرپیشگان تئاتر درام و دانشجویان شاخهی ترکمن هنرستان عالی موسیقی مسکو به آن روی آوردند. در دهم ماه فوریه سال ۱۹۴۱ این اپرا نخستین اجرای خود، اپرای «سرنوشت باغشی» ( موزیک از گ. کاخیانی) را برای تماشاگران شهر عشقآباد روی صحنه آورد. در همان سال بر بنیاد این اپرا بالت دولتی ترکمنستان ایجاد شد که سپس بهنام مختومقلی بنیانگذار ادبیات کلاسیک ترکمن نامیده شد. اپرای دولتی در ششم نوامبر ۱۹۴۱ اولین اپرای ملی، ساختهی آ. شاپوشنیکوف بهنام «زهره و طاهر» را بهنمایش گذاشت. در سالیان بعد، اپراهای «آبادان» از یو. میتوس و آ. قولیف، «شاه صنم و غریب» از آ. شاپوشنیکوف و د. عوض اف، «لیلی و مجنون» از یو. میتوس و د. عوض اف، «کمینه و قاضی» از آ. شاپوشنیکوف و مخاتوف، «آینا» از آ. شاپوشنیکوف و د. عوض اف و «مختومقلی» از یو. میتوس ارائه شدند.
خدیرالله نوراف دانشآموختهی مدرسهی بزرگ استادی هنرپیشگی تئاتر، آثار آهنگسازان روس و اروپای غربی را به زبانهای ترکمنی و روسی کارگردانی کرد. در برنامهی این تئاتر آثاری از آهنگسازان آذربایجانی و ازبک وجود داشتند. در این تئاتر- اپرا عدهای از بزرگترین استادان هنر موسیقی ترکمن که دارای استعدادهای منحصر بهفردی بودند، رشد کردند. مایا قولییوا که در شعبهی ترکمنی کنسرواتوار مسکو تحصیل کرده بود، و صدای سوپرانوی قوی و زیبا، درک عمیق موسیقایی و استعداد هنرپیشگی عالی داشت، بهدریافت عنوان هنرمند مردم اتحاد شوروی نایل شد. وی شخصیتهای گوناگونی مانند «شاه صنم» (در اپرای شاه صنم و غریب)، «ماهیم» (در زهره و طاهر)، «آبادان» (در اپرای آبادان)، «آینا» (در اپرای آینا)، «تاتیانا»، مارگرتا و میکایلا را با هنرمندی ایفا کرد. هنرمند خلق ترکمنستان شوروی نناگول آننا قولییوا با اجرای عالی آواز و بازی روی صحنه، محبویت و شهرت زیادی بین مردم بهدست آورد. از خدمات این تئاتر آموزش و آمادهسازی ایفاگران و مجریان برجستهای مانند هنرمندان شایستهی ترکمنستان شوروی ب. آرتیق اف، س.مرادووا، خ.آننایف، م.ماسوموف، خ.مامدیاروف، ک.رضایف و دیگران بود. نخستین بالهی ملی ترکمن در سال ۱۹۴۲ بهنام «آلدار کؤسه» [فریبدهندهی بیریش. مترجم] از ک. کورچماریف ارائه شد که مکتب ویژهای برای تربیت کادرهای رقص و باله جوانان و سرآغاز رشد بالهی ملی گردید . پیدایش بالهی ترکمن تنها با پیشرفتهای پیشین تئاتر موزیکال امکانپذیر شد. اجرای بالههای ملی جدیدی مانند «طبیب شگفتانگیز» از م. راویچ و ان. موخاتوف (سال ۱۹۵۹) و «دانشآموختگان» از ای. یاکوشنکو و خ. الله نوروف (سال ۱۹۶۲) رویداد بزرگ حیات تئاتر موزیکال بود. این تئاتر همچنین تعدادی از بالههای کلاسیک را به صحنه آورد. گروه بزرگی از رقصندگان باله مانند هنرمندان شایسته ترکمنستان شوروی م. آخوندوف، ب. مامدوف، خ. اسلاموف و همچنین هنرمندانی مانند اُ. نیازوف، ای.الله نوروا، ان. آننایوا، س. یازقولیف، ای. گلدیف، اِ. آننا بردیف، ای. بای صحت اف و دیگران رشد کردند. هنرمندان شایستهی ترکمنستان اتحاد شوروی مانند خ. الله نوروف، ن. موخاتوف، رهبر کر، ب. نیگما تولین، استاد باله، ک. جباراوف و هنرمند آ. قولیف نقش برجستهای را در تکامل هنر اپرای جمهوری باز ی کردند. نمایندگان مردم ترکمن با موفقیت هنر خود را در عرصه سیرک شوروی، گروه سیرک سوارکاری بهنام «سوارکاران ترکمنستان، سرزمین خورشید» تحت رهبری هنرمند شایستهی ترکمنستان شوروی د. خوجابایف» ایفا کردند که از سال ۱۹۴۷ در صحنهی سیرکهای اتحاد شوروی برنامه اجرا میکرد و نشان از تکنیک پیشرفتهی اسبسواری داشت. در سال ۱۹۵۰ هنرمندان این گروه در ساخت فیلم سینمایی «در میدان سیرک» شرکت کردند. سوارکاران ترکمن به همراه هنرمندان سیرک دولتی بارها به کشورهای خارجی نیز سفر کردند.
تنوع و غنای فرهنگ مردم ترکمن در دههی ادبیات و هنر ترکمن که در اکتبر سال ۱۹۵۵ در شهر مسکو برگزار گردید بهوضوح نشان داده شد. این دهه نخستین دههی بررسی گستردهی دستاوردهای ادبیات و هنر مردم ترکمن در سراسر شوروی و جشن راستین فرهنگ ترکمن بود. اجرای تئاترهای ترکمنی در برنامهی دههی ادبیات و هنر از جایگاه مهمی برخوردار شد. در بهترین سالنهای تئاتر و کنسرت، در کلوپهای متعدد و خانههای فرهنگی مسکو گروه کُر ترکمن، ارکستر سازهای ملی، گروه موسیقی رقص ملی ترکمن، گروه ترانهها و رقصهای مرزبانان، انجمن فعالیت هنری آماتوری، دانشآموختگان ترکمن کنسرواتوار مسکو و دانشجویان آموزشگاه رقص و بالهی لنینگراد برنامه اجرا کردند. در تالار بزرگ کسنرواتوار مسکو کنسرتهایی از آثار سمفونیک آهنگسازان ترکمن برگزار شد. بهویژه کنسرت پایانی دههی ترکمنستان که در بالشوی تئاتر اتحاد جماهیر شوروی برگزار شد موفقیتهای بزرگی را بههمراه داشت. پس از برگزاری دههی هنر، تئاتر- اپرا و بالهی دولتی ترکمنستان بهپاس خدماتش در زمینهی رشد و تکامل فرهنگ، نشان پرچم سرخ کار دریافت را کرد، سه استاد صحنه: مایا قولییوا ، سونا مرادووا و آلتی غارلیاف مفتخر به عنوان افتخاری هنرمندان مردمی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی شدند. هشت چهرهی ادبیات و هنر نشان لنین و ۲۵۱ نشان و مدال دیگر اتحاد شوروی را دریافت کردند. طبق حکمی از هیئت رئیسهی شورای عالی ترکمنستان شوروی به نوزده کارمند هنری عنوان افتخاری شخصیتهای هنری شایسته، هنرمندان ملی و ممتاز جمهوری داده شد و به۲۴۰ نفر نیز دیپلم افتخاری اعطا گردید. نتایج دههی ترکمنستان که در سالهای حکومت شوروی تحت رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی بهدست آمد، بهعنوان پروسهی سازندگی عظیم فرهنگی در ترکمنستان شوروی سوسیالیستی ارزیابی شد.
در ترکمنستان فیلمسازی ملی نیز رشد و توسعه یافت. در فوریهی سال ۱۹۲۶ در عشق آباد استودیو «ترکمن فیلم» بنیانگذاری شد و در دسامبر سال ۱۹۲۷ نخستین فیلم کوتاه مستند بهمناسبت دهمین سالگرد انقلاب اکتبر در عشق آباد بهنمایش درآمد. در سالیان بعد، این استودیو چندین فیلم کوتاه ساخت که تلاش و مبارزهی زحمتکشان برای صنعتی کردن جمهوری و تعاونی کردن کشاورزی را نشان میدادند. به این ترتیب، مهارت سینماگران ترکمن رفتهرفته افزایش یافت. در سال ۱۹۳۵ نخستین فیلم بلند سینمایی بهنام «من برمیگردم» در استودیو «ترکمن فیلم» براساس شعر نویسندهی ترکمن اُ. تاش نازاروف بهنام «باتراق» (دهقان مزدور. مترجم) ساخته شد که از آزادسازی روستای ترکمن از یوغ سران فئودال و بیگها و از قهرمانیهای جنگ داخلی در ترکمنستان روایت میکرد. این فیلم سینمای ترکمنستان را وارد صحنهی سراسری اتحاد شوروی کرد. در سالهای دههی ۳۰ ۴۰، فیلمهای «هفت قلب»، « مردم درهی سومبار»، «میهندوستان شوروی»، «دورسون» و فیلمهای دیگر ساخته شدند. فیلم سینمایی «اومبار» (سال ۱۹۳۶) در بارهی پرورش اسبهای مشهور ترکمنِ نژاد آخالتکه توسط مغولستان، چین و ترکیه خریده شد.
فیلمهای ساختهشده در دوران پس از جنگ با مضامین غنی، ژانرهای متنوع و تسلط هنری مشخص میشوند. تولید فیلم کمدی «عروس دوردست» در سال ۱۹۴۸ را که به دوستی مردم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اختصاص داشت باید نقطهی عطف بزرگ تاریخ هنر سینمای ترکمن دانست. سیمای اخلاقی انسان شوروی، مباحث اخلاق کمونیستی و موازین اتیک در فیلمهای «پسر چوپان» (سال ۱۹۵۴)، « حیلهگری آشور پیر» (سال ۱۹۵۵)، « افتخار خانواده» (سال ۱۹۵۶) تجسم یافتند. فیلم « ماموریت ویژه» (سال ۱۹۵۷) داستان قهرمان جنگ داخلی در ترکمنستان را بازگو میکند. فیلم «نخستین آزمون» (سال ۱۹۵۸) مسایل آموزش استهتیکی جوانان را مطرح میکند؛ دلاوری کامسولهای روستا در سالهای تعاونی کردن کشاورزی موضوع فیلم «آینا» (سال ۱۹۵۹) بود. فیلم «ده گام بهسوی شرق» اقدامات سرویسهای اطلاعاتی دولتهای غربی را افشا میکند و میهندوستی مردم شوروی را نشان میدهد. در سال ۱۹۳۸ با فیلمهای «کارت عضویت حزبی» و«لنین در اکتبر» دوبله کردن فیلمهای سینمایی به زبان ترکمنی آغاز شد؛ از آن زمان تا کنون حدود بیش از هزار فیلم از بهترین فیلمهای هنری شوروی و خارجی به زبان ترکمنی دوبله و نمایش داده شدند. این استودیو سالانه ۴۰ شماره مجلهی سینمایی «ترکمنستان شوروی»، دهها فیلم خبری و مستند منتشر میکرد. هنر سینمای ترکمنستان وارد اکران بینالمللی شد. فیلم کمدی «عروس دور دست» در بیش از چهل کشور جهان بهنمایش درآمد. در سال ۱۹۵۸ فیلمسازان ترکمن در جشنوارهی فیلم کشورهای آسیا و آفریقا که در تاشکند برگزار شد، شرکت کردند. در ترکمنستان شوروی شبکهی گستردهی سینما ایجاد شد و سینما در دورترین شهرکها و روستاها نفوذ کرد. شمار سینماها فوقالعاده افزایش یافت. در حالی که در سال ۱۹۱۵ در ترکمنستان تنها شش سینما وجود داشت، تعداد آنها در سال ۱۹۳۰ به ۱۵۲، در سال ۱۹۴۰ به ۳۶۳، در سال ۱۹۵۵ به ۳۱۵ و در آغاز سال ۱۹۶۰ به ۴۵۷ رسید.
رحیم کاکایی
چئویرن: رحیم کاکایی
ترجمه: رحیم کاکایی
سسلندیرن: رحیم کاکایی
- مقاله
- اوخوماق زامانی: 8 دقیقه
- https://ishiq.net/?p=24230
چاپ