آثار ادبی سدههای پانزده تا بیست و یک به زبان ترکمنی
زبان ترکمنی بعنوان زبان قبایل اوغوز منطقه دریای آرال که در سدههای هشتم تا نوزدهم میلادی سکنی گزیده بودند بوجود آمد.این زبان در فرایند تکاملی خود برخی ویژگیهای گروه زبان «قبچاق» را پیدا کرد، یعنی به زبان ترکی ترکیه و ازبکی نزدیک شد. علاوه براین زبان ترکمنی بطور سنتی حاوی شمار قابل توجهی واژههای فارسی و عربی بود که در دوران شوروی به جایگزین کردن آنها با کلمات و اصطلاحات ترکمنی آغاز کردند، اما پس از اعلام استقلال ترکمنستاناین فرایند متوقف شد.
امروزه پنچ میلیون نفر به زبان ترکمنی در جمهوری ترکمنستان جایی که زبان دولتی آن است صحبت میکنند. ترکمنهایایران در کنارههای شرقی دریای خزر و بخشهایی از خراسان حدود دو میلیون نفر و در افغانستان بر اساس تایید حکومت حامد کرزای نفوس ترکمنها بیشتر از ۲ تا ۳ میلیون نفر و در عراق بنا به مدعیان ترکمن عراق جمعیت ترکمن را بین دو و نیم تا سه میلیون برآورد میکنند، یعنی ۹ درصد جمعیت کشور عراق و بقیه ترکمنها در ازبکستان، ترکیه، تاجیکستان، قزاقستان و ناحیه استاورپول روسیه بسر میبرند.
زبان ترکمنی حدود ۳۰ گویش و لهجه دارد که متناسب با اقوام مختلف ترکمن است. در انطباق با دوره سدههای پانزده و شانزده میتوان تنها از عناصر ترکمنی در ادبیات به زبان چغتایی سخن بمیان آورد و نفوذ و تاثیر زبان چغتایی دیرتر بصورت قابل توجهی باقی ماند.
نخستین تجربه استفاده از زبان ترکمنی در ادبیات به سدههای پانزده و شانزده میلادی باز میگردد. کهن ترین آثار ادبیات ترکمنی اثر مذهبی و اخلاقی «رونق الااسلام» (سده۱۴۶۴ میلادی)«خدرقلی وفایی» از ترکمنهای خراسان بوده و بصورت شعر نوشته شده، اشعار«بایرام خان»(سده ۱۶میلادی) وهمچنین«تبارشناسی ترکمنها»(سده ۱۷میلادی) اثر ابولغازی خان است. تحلیل زبان و محتوای داستانهای بدون نام مولف در نوشتههای سده نوزده میلادی «اصلی – کِرِم»، «غریب و شاه صنم»، «کِراوغلی»، «حویرلقه و همراه»، «ملیکه دلارام»، «ابراهیم ادهم»، «زینالعرب»، «بابا روشن» و بقیه ثبت شدهاند نشان میدهند که آنها در سدههای بین پانزده و هفده بوجود آمدهاند و براساس به اصطلاح «سوژههای دوره گردها» ساخته شدهاند، که در سرتاسر شرق شناخته شده هستند. دراین آثار پیروزی عشق، شجاعت و دلاوری قهرمانانی که بر موانع غلبه میکنند و علیه نیروهای شری که توسط موجودات تخیلی و افسانهای مانند دیوها، جنها، پریان و غیره تجسم شدهاند، مبارزه میکنند، ستوده شدهاند.
در داستانهای «حویرلقه و همراه»، «صایادلی همراه»، «کِر اوغلی»، « شاه صنم و غریب » موجودات تخیلی برعکس به قهرمانان در حل مشکلات دشوار کمک میکنند. در داستانهای «بابا روشن»، «ملیکه دلارام» و بقیه سخن درباره مبارزه نمایندگان اسلام – علی و یارانش- علیه «کفار» است. ویژگی شکل ادبیاین رمانها- تناوب نثرها و قطعات شعر آن است.
در فرهنگ فولکلور شفاهی و عامیانه بجامانده از ترکمنها- افسانهها، ترانهها، لطایف، ضربالمثلها ، چیستانها و غیره- همزمان قهرمانانی با اصالت نجیب از مردم عادی و ساده سر بر میآورند مانند «آلدارکؤسه»، «کلجه»، «دالیجه»، «دختران آقلامی»، «قارا آتلی قیز»(دختری با اسب سیاه) و بقیه.این قهرمانان در شرایط دشوار در اثر سخت کوشی، چابکی، زرنگی و شجاعت خود پیروز بیرون میآیند.
چهره و شکل جداییناپذیر روند ادبیات در ترکمنها همواره یک شاعر ملی مردمی- بدیهه گو- شاعری که اغلب سواد نداشته است بوده. تا سدههای ۱۸-۱۹ شکوفایی شعرهای ترکمنی به ظهور شاعرانی مانند «آزادی»، «اندلیب- نورمحمد غریب»، «مختومقلی»، «شیدایی»، «ذلیلی» و «غایبی» مربوط میشود. شاعر «دولت مامد آزادی»( وفات بین ۱۷۷۴-۱۷۴۲میلادی) که به رساله مذهبی- اخلاقی خود بنام «وعظ آزادی» معروف است بصورت اشعار جداگانه و داستانهای کوتاه سروده شده و همچنین منظومه «جابر انصار» و اشعارغزلی مربوط به او است. به شاعر «عندلیب- نورمحمد غریب» که در همان زمان زندگی میکرد، آثار غزلی و داستانهای «یوسف و ذلیخا»،«لیلی و مجنون»، «سعد و وقاص»تعلق دارند. زبان شعرهای «آزادی» و « عندلیب نورمحمد غریب» از زبان عامیانه دور است و بر قواعد اشعار دربار شرقی متمرکز هستند. چهره شاعر دانش آموخته و فیلسوف «مختومقلی فراعی»(۱۷۸۰-۱۷۳۱میلادی)، فرزند شاعر«آزادی» که برای ادبیات ترکمن تحول و نقطه عطفی از لحاظ گسترش مضمون آثار ادبی بود، به زبان ملی و کل ملت روی آوری. در اشعار او که بیش از ۳۰۰ شعر از آنها حفظ شده میتوان به ذکر تقریبا همه کشورها، علوم، منابع ادبی شناخته شده در دوران او برخورد کرد.
او ضمن ابراز خلاقیت خود در جهت تلاش برای اتحاد ترکمنها، پا از حد مرزهای قبیلهای و قومی بیرون میگذارد. شاعر بطور گسترده از زبان مردمیاستفاده کرد و بسیاری از سطور شاعرانه او به ضرب المثلهای ملی تبدیل شدند. افشاء جسورانه تناقضات دوران، صداقت عمیق، اهمیت والای هنری اشعار مختومقلی فراغی از آثار او الگویی ساخت که بهترین نمایندگان ادبیات ترکمن از آن پیروی کردند.
در اواخر سده هیجده در کنار بقاء تاثیر و نفوذ زبان چغتایی نزدیکی زبان نوشتاری با زبان گفتار شروع میشود. کارخلاقانه شاعران اواخر سده هیجده و آغاز سده نوزده توسط کسانی چون «شیدایی» شاعر ترکمن(دارای داستان تخیلی «گل و صنوبر» و اشعار غزلی است) و «غایبی»(مجموعهای از ۴۰۰ شعر) ارائه شدند. داستانویس «قربانعالی معروفی» نویسنده داستان قهرمانانه «یوسف و احمد» و داستان عشقی «سیف الملک» است. آغاز سده نوزدهم با ظهور شمار قابل توجهی از شاعران و نثر نویسان به زبان ترکمنی برجسته میشود. پیش از چیزاین ظهور «شابنده» است که مولف اشعار غزلی و داستانهای تخیلی و داستانهای «گل و بلبل» «شاه بهرام»،«خوجای بردی خان»،« نجم اوغلان»، که مدح کننده شجاعت، از خود گذشتگی، قهرمان گرایی در مبارزه با دشمنان هستند. شاعر «ملا نفس»-مولف داستان «زهره و طاهر» است که نیرنگ شاهان و درباریان را برملا میساخت و مدح کننده پیروزی حقیقت و عشق است و مانند «گل وبلبل» «شابنده» با شاهکار ادبیات ترکمن مرتبط هستند. اشعار «ملا نفس» با درخشش و قدرت تصاویر و زبان غنی متمایز است. در آثار شاعران نیمه نخست سده نوزده مانند «سیدی»،«ذلیلی»،« کمینه» انگیزههای اجتماعی برتری دارند. شاعر مبارز و جنگجو «سیدی» (۱۸۳۰-۱۷۵۸میلادی) علیه امیران بخارا جنگید و در اشعارش قبایل ترکمن را به اتحاد و مبارزه بخاطر آزادی فرامیخواند.«ذلیلی» (۱۸۴۴-۱۷۹۰) رنج و عذاب ترکمنهای ماوراء اترک را توصیف میکرد که مورد ستم اشراف، ملایان(روحانیون)، خانات خیوه و حاکمانایرانی بودند. او خوشبختیهای زمینی را میستود و رشوه خواری و سنگدلی طبقه حاکم را افشاء میکرد. آوازه خوان فقیرترین دهقانان «کمینه» است(در ۱۸۴۰ فوت کرد) وی فریبکاری اشراف، ریاکاری قاضیها و روحانیون را برملا میساخت. چرخه داستانها و طنزهای او درباره زندگی و ماجراها و سرگذشت خود«کمینه» و درگیریهای او با حاکمان معروف هستند.
در میانه سده نوزده شاعرانی چون «دوست مامد»،«عاشقی»،«الله زی»،«زینهاری»،« یوسف خوجه» آثار خود را خلق کردند و شاعرانی مانند «بایلی»،«الله قلی»، «دووان» و«غارا اوغلان» بطور گسترده معروف بودند و از آثار آنها تنها اشعار جزیی و پراکنده بما رسیده است. در دهه ۱۸۶۰ میلادی منظومه معروف تاریخی کتاب«عبدوستار» داستانهایی درباره نبرد تکهها باایرانیها نگاشته شد. در دهه ۱۸۸۰میلادی ترکستان توسط نیروهای روسیه تسخیر شد- درباره دفاع قهرمانانه از«گؤک دپه» آخرین سنگر ترکمنها که با ارتش تزاری پیکار کردند، شاعرانی مانند «ماتاجی»( ۱۸۸۴-میلادی۱۸۲۴) و «مسکین قلیچ»(۱۹۰۵-۱۸۴۵میلادی) دراین مورد نوشتند. قلم آنها همچنین به غزلیات اجتماعی و عاشقانه نیز تعلق دارند. در سده نوزده نخستین کتاب چاپ شده به زبان ترکمنی ظاهر شد. در مدارس پیش از انقلاب ترکستان زبان تصنعی«چغتایی آسیای میانه» را آموزش میدادند، باوجوداین اکثریت قریب به اتفاق مردم بی سواد بودند. زبان ترکمنی معاصر در آغاز سده بیست شروع به شکل گیری میکند که بر اساس گویش تکه است. در ۱۹۱۳ میلادی نخستین فرهنگ لغت روسی – ترکمنی زیرنظر «ای.آ.بلیایف» منتشر و تحت ویراستاری او گرامر زبان ترکمنی(۱۹۱۵میلادی) نیز چاپ شد. آغاز سده بیست ظهور موضوعات و مباحث نوینی را در ادبیات ترکمن بهمراه داشت که بیشتر انتقاد از جهالت روحانیت ترکمن، بقایای زندگی قدیمی، تبلیغایدههای روشنگری بودند.اندیشههای بورژوازی- ناسیونالیستی «جدیدیسم» (یا جدیدیست. یک جریان اصلاحی در بین مسلمانان روسیه که بعدها به «جدیدیسم» معروف شد.مترجم) که دراین دوره همه مردمان ترک زبان به آن «علاقمند بودند» بروز کرد که این پدیده در آثار نویسندگانی مانند «ملا دوردی»، «بیچاره- موخامد قلیچ( متوفی ۱۹۲۲ میلادی) حضور دارند. در دوره شوروی ادبیات ترکمن با موضوعات جدیدی در آثار شاعران ملی و نخستین نویسندگان و شاعران ترکمن شوروی ظاهر شد. این پروسه با غلبه بر میراث ایدئولوژیکی«جدیدیسم»، با درکی نوین از تمثالهای شوروی، ایدهها و واقعیات همراه بود. نخستین ترانهها درباره اکتبر، لنین و استالین، درباره مبارزات ارتش سرخ توسط «شاهیر بایرام» و «کِر مُلا» سروده شدند. اساساً شاعر«دوردی قلیچ» (متولد ۱۸۸۶میلادی) و «آتا سالیخ» (متولد ۱۹۰۸میلادی) موضوع ترانههای خود را گسترش دادند و ترانههایی را درباره پیروزیهای ساختمان سوسیالیسم و پیروزیهای پرولتاریای جهانی، درباره قانون اساسی استالینی و دوستی خلقهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، درباره ساختمان کالخوزها، درباره زنان آزاد شده، درباره خلبانهای قهرمان، درباره پیروزی بر دشمن سرودند. این موضوعات اساس کار و آفرینش بسیاری شاعران معروف دوران شوروی-مانند «هاللی»، «توره»، «اُراز چولاق» و دیگران شدند. به بسیاری از آنها نشانها و مدالهای دولت شوروی داده شد.
در سده بیست چندین بار مسئله انتقال خط ترکمنی، که پیشتر براساس الفبای عربی وجود داشت، به شکل الفباهای دیگر مطرح شد. در سال ۱۹۲۸ پس از کنگره ترکولوگها در باکو(۱۹۲۶) خط ترکمنی به لاتینی منتقل شد و تا سال ۱۹۴۰ بهاین شکل وجود داشت، تا اینکه دیگر در همه جمهوریهای ترک زبان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی انتقال به خط سیریلیک با الحاق برخی حروف اضافی و تکمیلی به اجرا در آمد. در سال ۱۹۹۶ میلادی در ترکمنستان دوباره به حروف لاتینی بازگشت و در خارج ار ترکمنستان استفاده از الفبای عربی را برای نوشتن ادامه میدهند. برای اولین بار شاعر ترکمن شوروی«مُلا مورت»(۱۹۳۰-۱۸۷۹میلادی) از نخستین روزهای انقلاب سوسیالیستی آنرا در اشعار خود به زبان ساده و قابل فهم برای زبان مردم ستود. نخستین نثرنویس شوروی ترکمن«آقاخان دوردییف»(متولد۱۹۰۴میلادی) است که در آثار خود بنام«در دریای آرزوها»،« موج شوک»، «مِرِد»،«قوربان»،«زیبایی در چنگ عقاب » درباره ساخت وساز در صحرای قره قوم، درباره مسائلی که در مسیر آزادی زنان شرق و غیره پیش میآیند نوشت.
احساسات شاعرانه درباره ساختمان سوسیالیسم در آثار دیگر ادیبان ترکمن: مانند «دوردی آقامامدوف» (متولد۱۹۰۴)- اشعار و نمایش نامههایی درباره «زندگی کالخوزی سونا»،«سازمان کالخوز»،« فرزند اکتبر»؛ نویسنده«بکی سیتاکوف»(متولد۱۹۱۴)- اشعار فکاهی، مجموعه جوانان، داستانهای «آقچا گول(گل سفید)»،«کمونار»،«شعری در آتش»؛ نویسنده« آلتی قارلییف»- نمایشنامههای «پنبه»،«آننا گول»،«اینا»،« سال ۱۹۱۶»؛ «تووشان اِسِنوف»(متولد۱۹۱۵)نخستین زن ترکمن درام نویس و شاعر – «کمدی از زندگی کالخوزی دختر ثروتمند»، اشعار«دختران پولادین»،«لینا» بازتاب یافتند. بارزترین چهره در بین نویسندگان ترکمن- آکادمیسین فرهنگستان علوم ترکمنستان شوروی ، قهرمان کار سوسیالیستی «بردی کربابایف»(متولد ۱۸۹۴) است. در دهه ۱۹۲۰ او بعنوان شاعر و طنز نویس شروع به چاپ اثر خود کرد. در اشعار «دنیای دختران»(۱۹۲۷) و «بردگی»(۱۹۲۸) خواستار تثبیت نرمهای اخلاقی شوروی و رهایی از بقایای گذشته شد. برای نخستین رمان انقلابی- تاریخی خود بنام«گامهای قاطع»(۱۹۴۷) عنوان دارنده جایزه دولتی اتحاد جماهیر شوروی سویالیستی(۱۹۴۸) دریافت کرد. در سالهای جنگ کبیر میهنی داستان «قربان دوردی»(۱۹۴۲)، منظومه «آیلار»(۱۹۴۳)، نمایش نامه «برادران»(۱۹۴۳) و بررسی اشعار«مختومقلی»(۱۹۴۳) به نگارش در آمدند. در سالهای ۱۹۵۰-۱۹۴۲«بردی کربابایف»رئیس اتحادیه نویسندگان ترکمنستان بود. نوشته «درباره زندگی آئول کالخوز»- داستان «آی سلطان از سرزمین طلای سفید»(۱۹۴۹، جایزه دولتی اتحاد جماهیر شوروی۱۹۵۱)، درباره زندگی کارگران نفت- رمان «نبیت داغ» (۱۹۵۷)، رمان تاریخی «تولد معجزه آسا»(۱۹۶۵) درباره انقلابی ترکمن «ق. آتابایف» آثار پس از جنگ «کربابایف» است. «بردی کربابایف» مشغول ترجمه آثار روسی و شاعران و نویسندگان شوروی به زبان ترکمنی شد. باز میتوان نامهای شاعران و نویسندگان زیادی را برد که آثار آنها در سالهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آشکار شد، مانند «کمالایشانوف»،«ساری خانوف»، «آتا کوشوتوف»، «مِرِد»، «قلیچف»، «پومما – نوری بردیف»، «چاری قولیف»، «مونتون جانمرادوف»، «احمد آخوندف گرگنلی»،،«سیدوف»، «همرایف» و دیگران. بطور کلی ادبیات ترکمن از دوره ۱۹۹۰-۱۹۲۰ ضمن بکار بستن شیوههای رئالیسم سوسیالیستی متناسب با ویژگیهای ترکمنستان در چارچوب فرهنگ شوروی توسعه یافت.
دستاوردهای تردید ناپذیر و مسلم دوران شوروی را میتوان به کارهای پژوهشی مهمی که توسط تاریخ نگاران و زبان شناسان انجام شده نسبت داد که کهنترین آثار ادبی به زبان ترکمنی را در منابع سدههای ۱۶-۱۵ پیدا و بما رساندهاند. این پژوهشها بویژه ارزشمند هستند. زیرا تا آغاز سده بیست ترک شناسان معتقد بودند که ترکمنها اصولاً دارای آثار ادبی مکتوب قدیمینیستند. در دهه ۱۹۹۰ پس از اعلام استقلال ترکمنستان در ادبیات تمایلاتی که گرایشات جدیدی را در اوضاع اجتماعی و سیاسی جمهوری بازتاب میدادند ظاهر شدند. اثار ادبی رئیس جمهور ترکمنستان «صفرمراد نیازوف» (متولد ۱۹۴۰) که بیشترین محبوبیت را بدست آورد، مولف اثر دوجلدی تاریخی و فلسفی «روحنامه» و مجموعههای غزلی، از جمله «بهار معنویت من» و «عزیزان من»(۲۰۰۵) است. کتاب «روحنامه» (پیام معنویی) موقعیت مجموعهای از آیین معنوی مردم ترکمن را کسب کرده است. این کتاب حاوی وصایایی از جهان معنوی ترکمن است- در باره اینکه چگونه وی باید باشد تا پیوند بین او واجداد اش مختل نشود. بر اساس کتاب نیازوف در تئاتر دراماتیک روسی بنام «آ.س.پوشکین» در شهر «عشق آباد» اجرای نمایش «روحنامه مقدس» به صحنه برده شد. در بخش نخستاین مجموعه نثر تغزلی «نیازوف»، اثر«عزیزان من» وارد چرخهای از داستانهای دوران کودکی، جوانی و درسهای نخستین زندگی و تجارب خود میشود و در بخش دوم –دوره شاعرانهای است که در آن «ترکمن باشی» [رهبر ترکمن] سرزمین مادری، مردم و تاریخ آنرا میستاید. اثر ادبی «نیازوف» پیش از هر چیز بعنوان پدیدهای است که حفاظت از منافع نظام ایدئلوژیکی را بعهده دارد و عهده دار اتحاد و بسیج مردم ترکمن در شرایط متغیر تاریخی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بوجود آمده. جالب است اشاره کرد که فرم ادبی «روحنامه»(پیام معنویی) دراین مورد بعنوان ابزاری برای همبستگی ملت عمل میکند که حکایت از آن دارد که ژانر کتاب بزرگ(نیازوف «روحنامه» را با قرآن و انجیل مقایسه میکند) مطالبهای در زندگی سیاسی بوده است.در جمهوری ترکمنستان هر ساله مسابقه چهرههای ادبی «عصر طلایی ترکمن» برگزار میشود و اتحادیه نویسندگان نیز فعالیت میکند.
بطور کلی ادبیات ترکمن توانایی انعطاف پذیری و حساس درک الگوهای فرهنگی کشورها و فرهنگهای همسایه را از خود نشان میدهد. گرایش به بدیهه نوازی که بین مردمان ترک بسیار توسعه یافته است هم در آثار شاعران ملی – مردمیو هم در آثار نویسندگان حرفهای که در قالب تصاویر هنریایدهها و الگوهای فرهنگی نسل خود و دوران تاریخی را درک میکنند ظاهر میشوند.
منبع: دانشنامه الکترونیکی جهانی به زبان روسی.