آیا تمام نویسندگان مولفاند؟
صمد چایلی
برای پاسخ دادن به پرسش بالا، نخست لازم است به معانی برخی از واژگان کلیدی موضوع، عطف توجه شود. بنابراین قبل از یافتن جواب اصلی، پرداختن به معانی کلماتی مانند نویسنده، نوشتار، مولف و متن ضرورت دارد.
نویسنده کسی است که مینویسد. نوشتار میآفریند. “نوشتار انعکاسی از گفتار است. نوشتار اساسا طریقی است برای نمایاندن گفتار. نوشتن با دست انجام میشود و به وسیله چشم احساس میگردد.” (زبانشناسی ۹، ۳۵، ۳۸)
روش ایجاد نوشتار، روشی است که از منطق نظاممند واژگان در ساخت جمله، پاراگراف و کل متن پیروی میکند. جملههای ساخته شده در نوشتار، از عناصر معنادار تشکیل مییابند. نوشتار میتواند با جملاتی آفریده شود که معنادار نیستند. برعکس، نوشتار میتواند با جملات معنادار بوجود آید. یعنی ساختار آن با گزارهها که جملات معنادار هستند تشکیل شود. “گزاره، چیزی را بیان یا چیزی را تائید میکند و یا به توصیف وصفی از امور میپردازد. یک گزاره، جملهای با معناست.” (دیدگاه-۳۹) بدین ترتیب، نویسنده کسی است که هم میتواند جملات معنادار بنویسد و هم میتواند جملات بیمعنا ایجاد کند. آفریننده جملات معنادار، در بین عناصر خود وحدت میآفریند، وحدت بوجود آمده، توانایی تجلی مییابد. اما، برخلاف این نویسنده، نویسندهای وجود دارد که نمیتواند جملات معنادار خلق کند و از آفرینش نوشتهای که از وحدت عناصر برخوردار است، باز میماند. این نویسنده نمیتواند نوشتهاش را متجلی نماید. به عبارت دیگر، نویسنده اول متن میآفریند و نویسنده دوم توانایی ایجاد متن را ندارد.
مولف، کسی است که تالیف میکند. تآلیف یعنی “گرد کردن، ایجاد الفت میان کسان، نوشتن کتاب، انتخاب و فراهم کردن مواد در یک پرده نقاشی، ترکیب نغمههای موسیقی با نظامی موزون. “( فرهنگ معین)
در اینجا، گردآوری، انتخاب، ترکیب و فراهم کردن مواد برای نوشتار، نقاشی، موسیقی و یا ساخت هر متن دیگری انجام میپذیرد. یعنی گردآوری مواد، به منظور ایجاد الفت و ترکیب نظاممند مواد فراهم شده، صورت میگیرد. نتیجه این ترکیب، چیزی است که متن نامیده میشود. به عبارت دیگر، مولف، آفریننده متن است.
“متن ساختاری است متشکل از عناصر معنادار، و در نتیجه از طریق همین متن است که وحدت نسبی این عناصر متجلی میشود. در نتیجه متن مشتمل است بر: ۱- عناصر معنادار، ۲-وحدت این عناصر، ۳-تجلی این وحدت. متن میتواند بسته یا گشوده باشد. متن بسته، محدودیتهای روشن و صریحی در راه تفاسیر ممکن خواننده ایجاد میکند که هرگونه خوانش گشوده را از بین میبرد. در مقابل، متن بسته، متن گشوده وجود دارد. متنی که درون مایه ساختار و زبان آن پیچیده، مبهم و آزاد است. (دانش نامه)
متن میتواند نوشتاری یا غیر نوشتاری باشد. متن را نمیتوان لایه به لایه شناخت. زیرا “لایه زیرین”، درون “لایه بالا” تنیده شده و این تار و پود را نمیتوان از هم جدا کرد. (آفرینش-۳۹)
از گفتههای بالا میتوان چنین نتیجه گرفت که مولف آفریننده متن است. متن نوشتاری، جزئی از متنهای بیشمار بزرگ و کوچک به شمار میرود اما نویسنده، همیشه مولف نیست؛ بلکه تنها در مواقعی که میتواند خالق متن نوشتاری شود عنوان مولف مییابد. او جملات معنادار ایجاد میکند و گزاره نویسی انجام میدهد.
منابع:
۱- زبان و زبانشناسی، رابرت- ا- هان، ترجمه محمدرضا باطنی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۳، چاپ سوم
۲- دیدگاه دینی ویتگنشتاین، نورمن مالکوم، ترجمه علی زاهد، ناشر گام نو، تهران، ۱۳۸۳، چاپ اول
۳- فرهنگ فارسی معین
۴- دانشنامه نظریههای ادبی معاصر، ایرنا ریما مکاریک، مهران مهاجر و محمد نبوی، نشر آگه، تهران، ۱۳۸۴، چاپ اول
۵- آفرینش و آزادی، بابک احمدی، نشر مرکز، تهران ۱۳۸۷، چاپ پنجم