گزارش تصویری تشییع جنازه و خاکسپاری یاشار کمال(۱)
بهروز عربزاده
ساعت ۱۶٫۳۰ دقیقه ی شنبه ۲۸ فوریه بود که پس از ۴۵ روز بستری شدن در بیمارستان چاپای استانبول , کبوترِ نفس های یاشار کمال پدر بزرگ ادبیات ترکیه به سفری ابدی از جایگاه سینه اش اوج گرفت و پرید و رفت تا ابدی که دیگر بازگشتی نخواهد داشت و تنها جسمی ۹۲ ساله بر روی تخت بیمارستان باقی ماند با خاطرات و آثاری که هرگز پرواز نیستی و فراموشی را تجربه نخواهند کرد و امروز دوشنبه دوم مارچ دوستانش در صحن مسجد تشویقیه ی شیشلی استانبول جمع شدند تا تنها باقی مانده ی حیات خاکی اش آن جسم ۹۲ ساله را با کف زدن های مداوم و با غرور و احترام در قطعه ی ۳۵ قبرستان زنجیرلی کوی برای گذراندن سرنوشت هر جان دار به خاک بسپارند و تنها از او خاطراتی بماند و آثاری که نه خاک کردنی ست و نه پریدنی .
از ساعات اولیه ی صبح , نویسندگان و ادیبان و اصحاب رسانه و دوستارانش از سرتاسر ترکیه و ازاقصی نقاط دنیا در صحن مسجد و خیابان های اطراف آن فوج فوج جمع شده بودند . قرار بود مراسم بعد از اذان ظهر با نماز میت اغاز و بسمت آرامگاه ابدی اش ادامه پیدا کند . خانواده ی یاشار کمال خالق رمان اینجه ممد در سمت راست صحن مسجد نزدیک به جسم بی جان نویسنده برای قبول تسلیت دوستاران و ادیبان و نویسندگانی که حضور داشتند به صف ایستاده بودند و در آن ازدهام , مردم در صفی طولانی یک به یک با عرض تسلیت و فشردن دست خانواده ابراز محبت می کردند چند تن از فامیل و عایشه سمیهان (کمال) همسرش و تنها پسرش راشیت در جمع قبول کنندگان تسلیت قرار داشتند . عکس های کوچک نویسنده ی بزرگ در سینه ی تمام کسانی که در آنجا حضور داشتند سنجاق شده بود . سوسیالیست های افراطی تا لائیک ها , علوی ها تا اتائیست ها , چپی های میانه تا مسلمانان میانه رو , روزنامه نگاران تا خبر گزاری های مختلف که تا دویست شبکه را می شد شمرد , اساتید دانشگاه ها تا دانشجویانی که درس را امروز تعطیل کرده بودند , و قشر های مختلف مردم که یک صدا با شعار * غرور ماست یاشار کمال * شانه به شانه برای مقابله با فاشیست * و کف زدن ها و سوت های مداوم .
مقامات رسمی و دولتی از جمله شهردار استانبول و شیشلی استاندار استانبول , چند وزیر سابق و وزیر در حال کار , ایدین دوغان صاحب کمپانی عظیم دوغان و صاحب خبرگزاری دوغان و چند تلویزیون و روزنامه و مجله , رئیس جمهور سابق ترکیه عبدالله گل , منسوبین به خانواده ی ثروتمندترین خانواده ی ترکیه و صاحب کمپانی بین المللی صابانجی و بسیاری دیگر که به خاطر ازدهام بیش از حد و عدم گنجایش مکان از چشم ها دور ماند تحت شرایط امنیتی شدید در نمازِ میتی که در ساعت ۱۲٫۳۰ دقیه شروع شد حضور داشتند . ساعت ۱۳ بود که جسم خالق ۳۶ رمان از زمین برداشته شد که با انفجار کف زدن های مداوم مردم مواجه وبه سمت درب خروجی مسجد و گذاشتن در اتومبیل حمل جنازه شروع به حرکت کرد . بارانی از گل و دسته گل بود که بسمت تابوت پرتاب می شد . در اثنای حمل تابوت بخاطر ازدحام بیش از حد عده ای دچار فشار و حتی خطر له شدن قرار گرفتند که خوشبختانه بدون حادثه ی ناگواری به خیر گذشت .
ماشین به سمت قبرستان زنجیرلی کوی به حرکت در آمد و فوج مردم با کف زدن و سوت های نامنقطع و پرتاب گل و دسته گل به سمت اتومبیل حامل تابوت به احترام نویسنده ای که برای خواننده گانش وصیت کرده بود که هر کسی که کتاب های مرا می خواند به جان دیگری تجاوز نکند و مرتکب قتل نشود و دشمن جنگ باشد و کسی را تحقیر نکند ادای احترام می کردند . چند باری از سوی مسلمانان میانه رو صدای تکبیر گفتن بر خواست که مردم استقبالی نکردند و کف زدن ها با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد . در طول مسیر که حدود ۴ کیلومتر می شد مردم از پنجره های ساختمان ها با کف زدن و پرتاب گل و شعار * غرور ماست یاشار کمال * ضمن ادای احترام به نویسنده ای که از خواننده گانش خواسته بود دیگران را تحت فشار عقیده و رسم و رسوم خود قرار ندهند و در مقابل حکومت ها و دولت هائی که قصد تحمیل عقاید خود را به ملت دارند بایستند , با مردم حاضر در مراسم ابراز همدردی و همراهی می کردند .
عده ای با اتوبوس هائی که شهرداری شیشلی در محل حاضر کرده بود بسمت آرامگاه ابدی نویسنده رهسپار شدند و اتومبیل حامل تابوت هم با سرعتی بیش از مردم به حرکت در آمد و هزاران نفر با پای پیاده مسیر چهار کیلومتری محل دفن را در حالی که شعارها رفته رفته رنگ و بوی سیاسی می گرفت در حال پیمودن بودند . در طول مسیر کف زدن ها و شعارهای تند علیه دولت اسلام گرای ترکیه سر داده شد که حتی بسیاری از مردم از بالکن های خانه ها و پنجره ها هم همراهی کردند اما نه پلیسی بود و نه کسی به کسی توهینی کرد . جمعیت زمانی به قطعه ی ۳۵ قبرستان زنجیرلی کوی رسیدند که جسم یاشار کمال در مزارِ اختصاصی خود به خاک سپرده شده بود.