توضیح:
نمایشگاه گروهی با عنوان «چند روایت از یک انسان که با امواج ارس به دریا پیوست» توسط «آرش تنهایی» در گالری دنا تهران افتتاح شد. در این نمایشگاه ۱۰ اثر تجسمی از فرشاد آل خمیس، صالح تسبیحی، مرتضی خسروی، زرتشت رحیمی، یحیی رویدل، شواتیر، کیانوش غریبپور، Nafir، اسماعیل قنبری و گلرخ نفیسی به همراه ۴۸ طرح جلد، پوستر، عکس و تصاویری مستند از امیر اثباتی، آیدین آغداشلو، وحید آتشی، ضیاءالدین جاوید، بزرگ خضرایی، مصطفی رمضانی، بهزاد غریبپور، فرشید مثقالی، اردشیر محصص، مرتضی ممیز، تلخان ناودل و… در بارهی صمد بهرنگی نویسنده نام آشنای کشورمان به نمایش گذاشته شده است.
«آرش تنهایی» هنرمند و گردآورنده این نمایشگاه گروهی در مصاحبهای گفته است: « در واقع هدف من توجه به صمد بهرنگی است و هنر تجسمی در مرحله دوم اهمیت قرار دارد. من در این مجموعه و مجموعههای دیگری مانند آن به دنبال یک شناختنامه تصویری آدمهایی مثل صمد هستم به همین دلیل برایم مهم نیست که لزوما اثر هنری را به نمایش بگذارم و اگر روزی کتاب این مجموعهها منتشر شود خواهید دید که حتی تصویر پلاکاردی با عکس صمد در روزهای انقلاب نیز در آن کتاب وجود خواهد داشت. چنین شناختنامهای در حقیقت یک روایت غیر رسمی و غیر فاخر از شخصیتهایی مثل تختی یا صمد بهرنگی است.»
نمایشگاه “چند روایت از یک انسان که با امواج ارس به دریا پیوست” از ۶ تا ۲۳ شهریور در گالری دنا به آدرس تهران- میدان فردوسی- خیابان سپهبد قرنی- بعد از چهارراه طالقانی- کوچه سوسن- پلاک ۴ برگزار میشود.
همکارمان نگار نوروزی مصاحبهای با گردآورندهی آثار این نمایشگاه – آقای آرش تنهایی- انجام داده که به همراه چند عکس از نمایشگاه به خوانندگان گرامی «ایشیق» تقدیم میشود:
«ایشیق»- سایت ادبیات و هنر آذربایجان
***
یاد «صمد بهرنگی»، نویسنده نامدار ادبیات کودکان و معلم روستاهای آذربایجان و خالق “ماهی سیاه کوچولو” که نامی جاودان را در ادبیات کشور از خود برجای گذاشته است، اینبار توسط «آرش تنهایی» و همکارانش گرامی داشته شده است. آرش تنهایی- هنرمند طراح گرافیک ایران- پس از سالها برای یادبود «صمد» نمایشگاهی با عنوان ” چند روایت از یک انسان که با امواج ارس به دریا پیوست” ترتیب داده که روایتگر ماندگاری و راز جاوادانگی «صمد» است.
آرش تنهایی در سال ۱۳۶۰ در تهران زاده شد. در سال ۱۳۷۸ دیپلم گرافیک، در سال ۱۳۸۰ کاردانی گرافیک و در ۱۳۸۷ کارشناسی خود را در رشتهی نمایش از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران دریافت کرد.
در حوزهی نویسندگی، همکاریاش را با مجله تندیس، با نوشتن مقالاتی در حوزهٔ گرافیک و گفتگو با پیشگامان گرافیک ایران آغاز کرد، کتابهایی در بارهٔ مرتضی ممیز، کامران کاتوزیان و کتابی با عنوان «سی سال تنهایی» از مجموعه مقالهها و پوسترهایش منتشر کرده است.
طراحی جلد کتاب برای نشرهایی چون، مروارید، ققنوس، نمایش از فعالیتهای اوست. طراحی پوستر برای نمایشهای تئاتری داخل و خارج از ایران از دیگر فعالیتهای این طراح محسوب میشوند. او همچنین سابقهٔ تدریس گرافیک در هنرستان هنرهای زیبای پسران و دانشگاه سمنان را در کارنامه خود دارد.
در گالری دنا به دیدارش رفتم. با رویی گشاده استقبالم کرد و اجازه داد سوالاتی را در خصوص نمایشگاهی که آثار به نمایش گذاشته شده در آن را با زحمت فراوان گرد آورده است، با وی مطرح کنم. از ایدههای اولیه و چگونگی تصمیم در خصوص برگزاری نمایشگاه برای شخصیتهای ماندگار از جمله صمد گفت. دلمشغولیهایش را شکافت و از بیم و امیدهایش برایم صحبت کرد. در مقابل کسانی که خواندن کتابهای صمد را برای کودکانشان مضر میدانند گفت: “صمد خواندهام، باز هم میخوانم و برای فرزندانم هم خواهم خواند”.
بخشی از این مصاحبه را به همراه عکسهایی که از نمایشگاه گرفتهام تقدیم شما عزیزان میکنم.
«نگار نوروزی»
***
ن. چطور به این فکر افتادید که نمایشگاهی برای یادبود صمد بهرنگی برگزار کنید؟
آ. نمایشگاه “چند روایت از یک انسان که با امواج ارس به دریا پیوست” سومین نمایشگاهی است از این دست که من برگزار می کنم. اولین نمایشگاهم با عنوان “از اهالی امروز”دربارهی فروغ فرخزاد بود که روز اول بسته شد و دومین نمایشگاه با عنوان “جهان پهلوان تختی” برای غلامرضا تختی و این نمایشگاه سومین به یاد بود صمد بهرنگی ست. البته من به شخصه خیلی مایل بودم که نمایشگاه صمد بهرنگی، به عنوان دومین یاد بود برگزار شود، اما دوست نداشتم به عنوان کسی که جلوی کارهایش گرفته می شود و نمایشگاههایش با مخالفت روبرو میشود به یاد بمانم؛ ترجیح دادم که نمایشگاه جهان پهلوان تختی را برگزار کنم.
ن. دوستی می گفت سراغ کسانی می روی که خطر فراموش شدنشان وجود دارد ؟
آ. نه؛ به سراغ کسانی میروم که در زندگی من حضور دارند. اینها شخصیتهایی هستند که من واقعا دوستشان دارم. محرک من درونیست، اگر به من بگویند صد ملیون بودجه در اختیارت میگذاریم در مورد فلانی نمایشگاهی برگزار کن، من نمیتوانم. بیش از نصف کتابهای صمد در این نمایشگاه کتابهای خود من است. علاقهی من چهرهها و پرسوناژهای تاریخی است. در کتابخانهی من دهها کتاب و زندگینامه در بارهی هر یک از چهره های تاریخی وجود دارد. دو کتاب نوشتهام از مرتضی ممیز و کامران کاتوزیان طراحان گرافیک شهیر ایران و همراه با آرزو و طرح نوشتن کتابی در باره صدچهرهی فرهنگ معاصر ایران.
ازکودکی دوست داشتم که زندگینامهها را بخوانم. اولین کتابی که من را با صمد آشنا کرد “کند و کاوی در آثار صمد بهرنگی بود ” بود که اتفاقی در زیرزمین خانهمان دیدم. شروع به خواندنش کردم و با اینکه کتاب مناسبی برای سنام نبود من را کنجکاو کرد دیگر کتابهای صمد را بخوانم.
ن. چرا از طریق طراحی گرافیک و تصویرسازی آثار هنرمندان فعال معاصر برای گرامیداشت این اسطورهها استفاده کردید؟ چرا از طریق دیگر هنرهای بصری به برگزاری این نمایشگاه وارد نشدید؟
آ. در نگاه نخست تخصص من در هنرهای تجسمی ست و من کاری را انجام دادم که در آن آگاهی و تخصص دارم . از طرفی، مثلا خیلی دوست داشتم در نمایشگاه صمد از پرفورمر(شخصی که پرفورمنس را اجرا میکند) و بازیگر برای پرفورمنس استفاده کنم، اما بحث دیگری هم که در میان بود در اختیار نداشتن حمایت مالی بود. اولین سوال از من این بود چقدر هزینه پرداخت میکنید و پاسخ من هیچ بود. چون ما بودجهای نداریم که بتوانیم هزینهای کنیم و تمام کسانی که با ما همکاری دارند به اختیار خود و به صورت داوطلبانه در این پروژه شرکت دارند. من واقعا دوست داشتم از مراحل تحقیقام برای صمد فیلم بسازم، تمام این کارها هزینههایی دارد که هیچ نهاد دولتی یا خصوصی تمایل به تقیل آن ندارد.
ن. یعنی این نمایشگاه یک حرکت مستقل است و بدون پشتوانه مالی و اسپانسر؟
آ. کاملاهمینطور است، تنها اسپانسری که ما داشتیم “گالری قاب هفت” بود که تقبل کرد قابهای جلد کتابها و داکیومنتها را به صورت افتخاری انجام دهد. در نمایشگاه ۴۸ کتاب عکس و سند وجود دارد که نیمی از یافتههای من نیست، به خاطره همین محدودیتها، همین پوستر تئاتر ماهی سیاه کوچولو، من صفحه روزنامه کیهان را که خبر توقیف این نمایش را منتشر کرده را جمع آوری کردم، و همینطور خیلی از اخبار و مطالبی که از صمد در روزنامهها و مجلات به چاپ رسیده است. اما ما واقعا نتوانستیم هزینههای اجرایی ارایه آنها را بر عهده بگیریم. کسانی که ادعا میکنند که چرا برای صمد کاری انجام نمیشود، یا چرا این نمایشگاه کاری در خور صمد نیست، چشمهایشان را به روی واقعیتها بستهاند. من و تمام کسانی که در این نمایشگاه همکاری کردند بدون حمایتی این نمایشگاه را برپا کردیم.
ن. چه ویژگیهایی باعث انتخاب صمد بود؟
آ. صمد را انتخاب کردم چون بر خلاف حرکت آب شنا کرد و واقعا مبارز بود. من کاری با سیاست به مفهوم حزبی ندارم، در استیتمنت نمایشگاه هم گفتهام مسائل سیاسی صمد برای من مهم نبوده است. برای من مبارزهاش برای رهایی، در مقابل بیعدالتی مهم بود. در بروشور نمایشگاه، همین خط اول نوشته ام: “تا حالا به کتابخانه مدرسه یک روستا و یا یکی از مدارس حاشیه تهران سرزده اید؟” این را برای تعریف از خودم نمیگویم، اما من و خیلی از بچههایی که در خانه کودک شوش، دروازه غار و … مناطق جنوب و حاشیه شهر کاری برای کودکان کردیم و می کنیم، صمد برایمان الگو بود.
شنیدم که یکی از نویسندگان تلویزیون نوشته است که من در بچگی قصههای صمد را خواندم و خیلی دوست داشتم، اما نمیخواهم فرزندم این کتابها را بخواند. چون خشونت دارد و فلان…. اما من این نمایشگاه را برگزار کردم تا بگویم صمد خواندهام باز هم میخوانم و برای فرزندانم هم خواهم خواند و … و تمام تلاشم را میکنم که کتابهای صمد خوانده شود، منتشر شود، ترجمه و تصویرگری شود. ما ترکها یک ضربالمثل داریم که میگوید “قیش چیخار، اوزو قارالیق قیشا قالار” (زمستان میرود و رو سیاهی برای ذغال میماند.) اینها میروند، اما صمد میماند.
ن. کدام ویژگی صمد بعد از نزدیک به ۵۰ سال هنوز هم شناخته شده است و هنوز هم موضوع هنرمندان تصویرگر است؟
آ. تلاشاش برای انسان بودن، تلاشاش برای بهتر شدن زندگی اطرافیاناش، تلاش برای عدالت اجتماعی و برای رهایی انسانها از بندهایی که دچارش هستند
ن. علت انتخاب هنرمندان این نمایشگاه چه بود ؟
آ. هنرمندانی که در این نمایشگاه آثارشان به نمایش گذاشته شده است کسانی هستند که من با آنها راحت بودم و درخواست کردم تا برای نمایشگاه چند روایت از یک انسان که با امواج ارس به دریا پیوست، روایت خودشان از صمد را ارائه کنند. برخی علاقه به شرکت در نمایشگاه با موضوع صمد را نداشتند و گفتند “زیاد صمد باز نیستم”. البته نمیشود گفت تمام کسانی که همکاری کردند با فکر صمد موافق بودند، این طور هم نبود که من مانع همکاری و حضور کسانی که نقدی به صمد دارند شوم، اما کسانی در این نمایشگاه شرکت کردند که همدلی و همراهی با موضوع داشتند.
ن. آثار صمد بهرنگی چه تاثیری در هنر تصویرسازی و گرافیک داشته است؟
آ. اگر به آثاری که در این چندین سال با موضوع صمد بهرنگی طراحی شده نگاه کنیم متوجه میشویم که اکثر آثار حس مبارزه را در خود دارند. کارهای زیادی برای صمد طراحی شده، اما جای تاسف دارد که بعد از ۴۷ سال هنوز کسی نتوانسته کاری شاخصتر از” ماهی سیاه کوچولوی” استاد فرشید مثقالی طراحی کند و این خیلی خجالتآور است که ما هنوز پس از این همه سال نتوانستهایم “ماهی سیاه کوچولو”ی بهتر و یا در سطح کار فرشید مثقالی طراحی کنیم. اینجا باید یادی کنم از فیروز شیروانلو و سیروس طاهباز که اگر تلاش و همت آنها در انتشار و سفارش تصویرگری کتاب به فرشید مثقالی در کانون نبود، این کتاب اینقدر جهانی نمیشد.
من فکر میکنم این نمایشگاه حداقل تاثیری که داشت این بود که نام صمد دوباره به زبانها آمد، عکسها، کتابها و آثاری دربارهی او به روی دیوار رفت. یادم است قبل از نمایشگاه هشتک صمد بهرنگی را در اینستاگرام سرچ کردم، امروز اگر این کار را انجام دهم نتیجهی جستجو بیش از دو برابر است. آثار تازهای خلق شده و آثار گذشتگان دوباره دیده شدهاند. به قول کرم شبتاب قصهی اولدوز “من همیشه میکوشم مجلس تاریک دیگران را روشن کنم، اگر چه بعضی از جانوران مسخرهام میکنند و میگویند “با یک گل بهار نمیشود، تو بیهوده میکوشی با نور ناچیزت جنگل تاریک را روشن کنی”. خرگوش گفت: این حرف مال قدیمیهاست، ما هم میگوییم هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است”. و من خوشحالم این نمایشگاه نور ناچیزی بود برای دیده شدن و توجه دوباره به صمد و آثارش.
ن. ما هم خوشحالیم و برای شما و همکارانتان آرزوی موفقیت داریم.
آ. ممنون. شما هم موفق باشید.
***
چند عکس از نمایشگاه «چند روایت از یک انسان که با امواج ارس به دریا پیوست»
یک پاسخ
امیدوارم شما عزیزان همیشه در زندگی ارمان خواه مثل صمد باشید ودر اگاهی مردم بکوشید