نقش زنان آگاه و برجسته در صحنۀ سیاسی واجتماعیایران’ دورۀ مشروطیت
ملیحه بصیر
نهضت مشروطیت برای نخستین بار زنان را نیز به عرصه مبارزه کشانید. پیش از آن زنان در نهضت ملی و سرنوشتساز تنباکو که به فسخ قرارداد ننگین تالبوت منجر شد،شرکت نموده و در اتحاد با مردان غیوراین مرز و بوم شگفتیها آفریدند..در آن حرکت بزرگ ملی بود که بذر نهال نهضت مشروطیت پاشیده شد و از شکوفایی بذرهایی خبر داد که بزودی قرار بود سر از خاک پنهان کشور به بیروناید.
همبستگی وایثار همه آحاد مردم دراین جنبش حیثیت، آزادی و استقلالایران را نوید میداد.
انقلاب مشروطیت و آزادیهای نسبی سیاسی و اجتماعی حاصل از آن، زنان را بر آن داشت تا با آگاهی از حقوق اجتماعی و مدنی خود، در جریانات انقلاب و تغییر و تحولی که به وقوع میپیوست قرار گرفته و در پاسداری از مشروطه سهیم گردند. آنان برای تحقق بخشیدن به خواستهها و آمالشان در نخستین گام به ضرورتایجاد انجمنهای زنان واقف گشته به تشکیل آن همت گماردند.
برای اولین بار انجمن زنان در شهر تبریز تشکیل شد. بانو صاحب سلطان و مادرش رقیه سلطان از مؤسسیناین انجمن بودند. بانو صاحب سلطان علاوه بر خواندن و نوشتن زبان فارسی، زبان روسی را هم میدانست. «افتخار نخستین انجمن زنان درایران به ناماین دو بانویایرانی ثبت شده است.”( ۱)
خبر تشکیل انجمن در تبریز، در همه جا خصوصاً در روزنامهها به اطلاع مردمایران رسید و امید و نشاط را در سایر اندیشمندان زن، بارور ساخت. انجمن تبریز زمینهای فراهم آورد تا زنان به بازنگری در شرایط اجتماعی و اقتصادی خود بپردازند و در جنبش عدالت پروری و تجدد خواهی، همگام با مردان در سازندگی و رشد و تحولات کشور سهیم گردند.
روشنفکران و نشریات ملی و مردمی آن دوره، از استقلال و مشارکت زنان در امور جامعه حمایت کردند. میرزا فتحعلی آخوندزاده اولین رمان نویس مدرنایرانی و نمایشنامه نویس آذربایجانی در حمایت از جنبش زنان، جهالت و نادانی و چند همسری را در جامعهیایرانی مورد نکوهش قرار داد. روزنامههایی چون اختر، ثریا و پرورش و حبل المتین که به ترتیب در استانبول، مصر و کلکته منتشر میشدند و نیز روشنفکرانی همچون علی اکبر دهخدا در روزنامهی «صور اسرافیل» وایرج میرزا در اشعار طنزآمیز خود، زنان را برای رسیدن به حقوق اولیه و مبارزه با جهل، خرافات و سنتهای مردسالاری تشویق مینمودند. دراین میان روزنامهی «صحبت» به زبان ترکی به مدیریت سید حسین خان عدالت به دلیل درجیک مقالهی فکاهی دربارهی حجاب توقیف گشت و مدیر روزنامه تکفیر شد.
در جریان مجلس به پا خاسته از نهضت مشروطیت و انتخابات آن، برای زنان هیچ حقی در نظر گرفته نشده بود و به آنان همانند کودکان حتی حق انتخاب و رأی دادن را نداده بودند. انجمن «طایفه نسوان» که در آن دوران به تازگی تشکیل شده بود، با برپایی تظاهراتی، مخالفت خود را بااین مجلس اعلام کرد و خواستار تجدید نظر دراین انتخابات شد. از همان دوران بود که زنان به صورت تشکل مستقل و منظم خواستار مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی کشور شدند.این زنان، در تاریخایران، به عنوان نخستین زنان معترض شناخته شدند که برای ابتداییترین حقوق از دست رفته خود وارد صحنه سیاست گشته و به اعتصاب و مخالفت روی آوردند. به تدریج که بر دانش و آگاهیهای زنان به عنوان نیمیاز قدرت جامعه، افزوده میشد و آنان به خلاقیت و قدرت خود واقف میگشتند، اَنجمنها و مطبوعات زنانه پدید میآمد.
انجمن حریت زنان از طرف زنان و مردان روشنفکر، به سال ۱۲۸۶ هـ .ش تشکیل شد و در آن، دربارهی حقوق طبیعی زنان و مسائل و مشکلات جامعه، بحث و سخنرانی شد. شرط ورود مردان به انجمن، همراه داشتن یک زن خویشاوند بود.
انجمنهای «نسوان وطنخواه»، «اتحادیه غیبی نسوان»، «همت خواتین»، «مخدرات وطن»، «وطن خواهان» و «آزادی زنان»، از دیگر انجمنهای زنان بود که در مقطع انقلاب مشروطیت پدید آمد.
انجمن مخدرات وطن، در سال ۱۲۸۹ هـ .ش به همت بی بی خانم استر آبادی، اولین معلم زنایرانی تشکیل شد. انجمن مخدرات وطن ضمن تاکید و یادآوری حقوق زنان، مبارزه با نفوذ بیگانگان را در اولویت برنامههای خود قرار داد. اعضاء فعال و دلسوز آن، با دیدی عمیق و ژرف، مسائل و مشکلات مملکت را بررسی و تحلیل میکردند و در تظاهرات مختلف علیه ظلم و استبداد، نقش برجستهای را ایفا مینمودند. مخالفت با اولتیماتوم روسیه در جریان اخراج مورگان شوستر از ایران، تحریم کالاهای روسی، تشکیل کنفرانسها و برپایی نمایشهای متعدد، از اقدامات مثبت و سودمند این انجمن بود. این انجمن در زمینههای فرهنگی و بهداشتی جامعه نیز، قدمهای محکم و استواری برداشت. صدیقه دولت آبادی خواهر (یحیی دولت آبادی فعال سیاسی و مورخ دورهی مشروطیت) از سخنرانان اصلی انجمن بود. صدیقه دولت آبادی در انجمن آزادی زنان نیز که از نخستین انجمنهای مشروطیت بشمار میرود و همچنین در انجمن مخدرات وطن، نقش اصلی و برجستهای داشت. وی از مؤسسین مهد کودک درایران و یکی از مبتکران آموزش بزرگسالان بود. او ضمن تحصیل در دانشگاه فرانسه، با انتشار مقالات متعددی در نشریات اروپایی از حقوق اجتماعی زنانایران دفاع کرد و در سال ۱۹۲۶م در کنفرانس بینالمللی زن در پاریس به نمایندگی از ایران شرکت نمود. انجمن زنان که از فعالیتهای مخفی برخوردار بود، در زمان شوستر در مقابل مجلس دست به تظاهرات زد و حتی نمایندگان را تهدید کرد که در برابر اولتیماتوم روسیه مقاومت نمایند و تسلیم نگردند.
یکی دیگر از سازمانهای گستردهی زنان در دورهی مشروطیت، انجمن نسوان وطنخواه بود که به همت خانواده اسکندری در سال ۱۲۹۸ تشکیل شد. شعار این جمعیت مبارزه در راه آزادی و احقاق حقوق زنان بود. اسکندری علل تشکیل این انجمن را در جریان نهضت مشروطه اهمیت ندادن به حقوق مسلم و طبیعی زنان میداند که انگیزهای شد برای این جمعیت که در صدد کسب حقوق خود برآیند و اقدام به تشکیل انجمن نمایند.
در سال ۱۳۰۵ شاخهای از انجمن نسوان وطنخواه موسوم به «انجمن بیداری زنان» تشکیل شد. این مجمع در طول فعالیت خود، نمایش بزرگ دختر قربانی را که حدود ۶۰۰ تماشاگر داشت، ترتیب داد و در سال ۱۳۰۸ منحل شد.
محترم اسکندری همسر سلیمان اسکندری، مدیر مدرسه بود و انجمن نسوان وطنخواه را اداره میکرد. (۱۸۹۵-۱۹۲۵) او اولین زنی بود که در تاریخ معاصرایران به جرم سیاسی بودن و شورش علیه استبداد حاکم، بازداشت شد. او کتاب «مکر زنان» را که علیه زنان به نگارش در آمده بود، در میدان توپخانهی تهران سوزانید و به همین جرم دستگیر شد. وی در بازجویی، ضمن دفاع از خود و زنان ایرانی، به مأموران دولت گفت این کار من دفاع از مادر و خواهر شما هم بود. ما هم مثل شما مردان، عقل داریم و مکار نیستیم.
به همت و تلاش «محترم اسکندری»، نشریهای منتشر شد که در ارتقاءِ آگاهیهای زنان و بینش اجتماعی آنان، بسیار مؤثر واقع گردید. کلاسهای سواد آموزی و برپایی نمایشهای متعدد از دیگر فعالیتهای این انجمن بود.
عدهای از نمایندگان محافظه کار مجلس، سازمانهای زنان را الحادی و بدعتگر خواندند. اما آزادیخواهان در مخالفت با آنها تأکید داشتند که در طول تاریخ اسلام، زنان همواره هم دوش مردان در سنگر مبارزه علیه ظلم و ستم به پا خاسته اند و نمیتوان تشکلهای آنها را ضد اسلامیخواند.
تفاوت انجمن نسوان وطنخواه با سایر انجمنها این بود که اعضا تشکیل دهنده آن با کار حزبی آشنا بوده و زنان پخته و کار آزموده آن را تشکیل داده بودند. این انجمنها صرفاً تشکیلات فمنیستی محسوب نمیشد. زیرا اهداف آنها ضمن اهمیت دادن به حقوق زنان، مبارزه با استعمار و استبداد بود.
زنان آزاده، در مبارزه با تاریکاندیشان و مخالفان آزادی به انتشار مطبوعات زنانه نیز دست زدند، که دراین میان میتوان به نقش خانم دکتر کهال چشم پزشک زنایرانی اشاره نمود. وی با انتشار نشریهی «دانش»، گامهای ارزندهای را در رشد و تحوّل فکری زنان برداشت. نشریات دیگری همچون “شکوفه” به کوشش خانم مزین السلطنه، “عالم نسوان” به مدیریت خانم صفوی، “زبان زنان” به همت خانم صدیقهی دولت آبادی،” نامهی بانوان” از خانم شهناز ،آزاد با مقالهای تحت عنوان «زنان، نخستین آموزگار مردانند»، از حقوق طبیعی و اولیهی زنان دفاع نمودند.
پس از نهضت مشروطیت نهادها و سازمانهای مختلف دیگری وابسته به زنان شکل گرفت و رشد و گسترشیافت. لذا هدف ما اشارهی مختصری به تشکلهای زنان در دورههای مشروطیت بود، که اغلب آنها گرچه در معرض توهین و افتراهای غیر اخلاقی مرتجعین و کوردلان قرار میگرفتند، اما در نتیجهی تلاشهای مستمر زنان فداکار،این انجمنها در نهایت موفق شدند تا استقلال فکری و اقتصادی را به زنانایرانی هدیه نمایند.
در انجمن آزادی زنان دو تن از دختران ناصرالدین شاه، تاج السلطنه و افتخارالسلطنه شرکت داشتند. آنان علل عقب ماندگی، خرافات و کوته فکری در زنان را ناشی از بیسوادی و فقر فرهنگی میدانستند.در رساله خطی توران تاج السلطنه خطاب به زنان حقوق طلب اروپا آمده است” نظری هم به گوشهیایران افکنید و ببینید مخلوقات سر و دست شکسته در خانههایی مثل زندان را. زنانایران یا به رنگ سیاه استیا سفید. یا پردۀ سیاه تن کنند و به هیکل موحش عزا درایند، یا کفنهای سفید پوشند و از دنیا رخت بر بندند. من یکی از همین زنهای بدبخت هستم و آن کفن سفید را ترجیح به این هیکل موحش میدهم. (۲)
نقش انجمن همت خواتین در مبارزه با ورود کالاهای خارجی و دفاع از تولیدات داخلی، ارزنده و شایسته ارزیابی شده است. بی بی خانم استرآبادی اولین مقاله نویس زن بود که در برابر جزوه توهین آمیز «تأدیب النسوان»، «معایب الرجال» را که گستردهترین متن فمنیستی آن دوره محسوب میشود نوشت و در آن، عیوب مردان را برشمرده و از فواید آداب و سنن زندگانی نوین سخن به میان آورد(۳).
به طور کلی انجمنهای زنان نیز همانند سایر احزاب و سازمانهای قبل از مشروطیت با اتکاءِ بر موج عظیم انقلاب بوجود آمدند و اقدامات شایستهی آنها در رشد جامعه درخور توجه واقع گردید.. آنها حامل افکار و آراء نوین مبتنی بر دانش، اخلاق و عقلانیت بودند که با تاکید بر وحدت و همبستگیهای ملی و در تحکیم مبانی و اصول مشروطیت و کاهش اقتدار و سلطه جوییهای شاه و دربار و در مبارزه با استبداد و استعمار سهم بسزایی راایفا نمودند. اندیشههای دموکراتیک آنان در پیوند با سایر افکار تجددخواهانه افقهای جدیدی را بر دیدگان مشتاقان راه آزادی و دموکراسی گشود و الهام بخش حرکتهای بعدی آنان گردید.
منابع:
۱) روزنامه خاطرات، شرف الدوله، ص ۴۱ به نقل از تبریز شهر اوّلینها ، ص ۵۵۵
(۲) رگ تاک. .دلارام مشهوری گفتارهایی در باره نقش دین در تاریخ اجتماعیایران. جلد اول. ص۱۶۰
سایر منابع:
۳) مرادعلی توانا: زن در تاریخ معاصرایران، ص ۱۳، تهران، ۱۳۸۰
۴)پروفسور آوری، پیتر: تاریخ معاصرایران، ص ۳۰۷، پیشین
۵)آبراهامیان،یرواند:ایران بین دو انقلاب، از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ص ۸۵، پیشین
۶)فیروز، مریم: تاریخچهی کوتاه جنبش زنان درایران، رزم ماهانه، ۱ مرداد ۱۳۲۷، ص ۴۶،۴۵
۷)ابراهیمی،ایراندخت: انقلاب اکتبر وایران، ص ۳۱۹
۸) کامبخش، عبدالصمد: شمّهای درباره تاریخ جنبش کارگریایران، ص ۳۱، تهران، ۱۳۵۸
۹)گورایی، فاطمه: مشارکت زنان در انقلاب مشروطه، ص ۵۴، تهران ، ۱۳۸۳
۱۰)الیزا، ساناساریان: جنبش حقوق زنان درایران، ترجمهی نوشین احمدی، ص ۶۲، تهران، ۱۳۸۴
۱۱)آفری، ژانت: جنبشهای فمنیستی درایران دورهی قاجار، برگردان، علی اردستانی، ص ۶۷ الی ۷۰، چیستا، مهر ۸۴
۱۲)تبریز شهر اولینها، ص ۵۵۱، ۵۵۵ ، صمد سردارینیا، پیشین
۱۳)کهن، گوئل: تاریخ سانسور در مطبوعاتایران از صدور فرمان مشروطیت تا کودتای ۱۲۹۹ خورشیدی،ص ۶۹۵ الی ۷۰۵، تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۶۲