۱۴مرداد، سالروز صدور فرمان مشروطیت و اهمیت تاریخی آن
ا. موحد
مقدمه:
نخستین ضربه اساسی بر ساختار سنتی قدرت سیاسی درایران، و مهمتر از آن بر ساختار درک و فهمیکه به طور سنتی از “قدرت ” و “موقعیت تاریخی” درایران وجود داشت، در حکومت فتحعلی شاه و با جنگهایایران و روس وارد آمد. عهدنامه گلستان همراه با عهدنامه ترکمنچای که ۱۵ سال بعد امضا شد، اهمیتی نمادین از عقب ماندگی در ذهنایرانیان پیدا کرد. بعد از آن توجه حکومتگران و روشنفکران و علماء بدنبال راههائی برای جبران عقبماندگی کشور معطوف شد. آنان با دیدن اوضاع کشورهای توسعهیافته، رمز پیشرفت را در «قانون» و «حکومت قانون» و «خلاصی از استبداد و قدرت مطلقه پادشاه» یافتند. سالها تلاش و فداکاری منورالفکرها و علماء و کارگزاران آگاه، به صدور فرمان مشروطه در ۱۴ مرداد و افتتاح مجلس شورای ملی منجر شد.
کشته شدن ناصرالدین شاه و جلوس مظفرالدین شاه:
ناصرالدینشاه بعد از قریب به ۵۰ سال پادشاهی در روز جمعه ۱۷ ذیقعده ۱۳۱۳ قمری در حرم شاه عبدالظیم بدست میرزا رضای کرمانی – تاجری ورشکسته و تحت تاثیر آموزههای سید جمالالدین اسدآبادی- بضرب گلوله کشته شد. میراث ناصرالدین شاه به جانشینش را میتوان از سخنان اتابک صدراعظم شاه به سفرای روس و انگلیس موقع عزیمت به تلگرافخانه برای دادن خبر فوت شاه به ولیعهد(مظفرالدین شاه) که در تبریز زندگی میکرد، بروشنی دریافت. اتابک؛«خالی بودن خزانه و عقب افتادگی جیره و مواجب قراولان ونوکران دربار را باطلاع سفرا رسانید و نیز گفت که ولیعهد خود دیناری پول ندارد تا وسایل سفر خود به پایتخت و جلوس بر تخت سلطنت را فراهم کند. سفیر انگلیس تعهد کرد که به لندن تلگراف کند تا برای مبلغ مورد احتیاج دولت اعتبار لازم به بانک شاهنشاهی حواله شود». بااین شرایط مظفرالدین شاه بر تخت پادشاهی جلوس کرد.
استقراض از خارج و واگذاری امتیازات:
مظفرالدین شاه علاوه بر خصائل منفی شخصیتی بیمار و مبتلا به نقرس هم بود. به تجویز حکیمالملک برای مداوا و استفاده از آبهای معدنی به همراهی امینالسلطان و ملتزمین رکاب در سال ۱۹۰۰میلادی عازم اروپا و از کشورهای روسیه و فرانسه بازدید کرد. مخارج سفر وی و اطرافیانش از وامی که «بانک استقراضی روسیه» در تهران به تقاضای امینالسلطان در اختیار گذاشته بود تامین شد. ضمانتاین وام، گمرکاتایران باستثنای گمرکات فارس و بنادر خلیج فارس و از شرایط آن واماین بود که در آمد گمرکات مزبور بایستی کلاً تسلیم بانک استقراضی روس در تهران شود و پس از آن، بانک قسط استهلاکی سالانه وام را برداشت و مابقی در آمد مزبور را پس از ۶ماه به دولتایران بپردازد. دولت انگلیس هم برایاینکه در رقابت از روسیه عقب نماند، از طریق بانک شاهنشاهی در همان سال ۱۹۰۰م قرضهای به دولت ایران داد. تضمین اصل و بهره آن، عواید شیلات دریای خزر و بنادر خلیج فارس و اهواز و محمره (بندر خرمشهر) بود.
مقدمات سفر دوم در سال ۱۹۰۲م، با تقاضا و دریافت وام دوم از روسیه به مبلغ ده میلیون منات طلا(روبل) به عهده بانک استقراضی روسیه در تهران با شرط اینکه دولت ایران در مقررات بازرگانی و تعرفه گمرکی موجود به نفع روسیه تقلیل و تجدید نظر نماید، شروع شد. برای این منظور، ایران مجبور شد به درخواست روسیه هئیت مستشاری بلژیکی مرکب از شش نفر به ریاست نوز برای خدمت در گمرک ایران استخدام کند و این هئیت از سال ۱۹۰۳کار خود را درایران شروع کردند.
انگلستان بدون اعتراض رسمی سعی کرد به روشهای سیاسی و زیرکانه امتیاز جدیدی نظیر امتیاز روسها را بدست آورد. لذا هئیتی را برای تقدیم نشان و حمایل«بند جوراب»به مظفرالدین شاه که مخصوص نجیب زادگان و شوالیههای انگلیسی بود روانه تهران کرده و مقارن آن یک قرارداد جدید بازرگانی با ایران منعقد و توازن با روسیه را حفظ کردند.
سفر سوم شاه به اروپا در ۱۹۰۵نیز به قول ناظمالاسلام کرمانی با وامی محرمانه دیگر از روسها بعمل آمد.
نتیجه امتیازات به خارجیها:
پروفسوریرواند ابراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» ص ۷۷به نقل از کنسول انگلیس در تهران مینویسد:«امتیازات واگذار شده به بازرگانان خارجی نه تنها تولید کنندگان بومی، بلکه بازرگانان ایرانی را نیز تضعیف کرد. مثلاً اروپائی وارد کننده تولیدات پنبهای ۵ درصد عوارض گمرکی پرداخت میکرد، ولی وارد کننده ایرانی همان کالا را افزون براین ۵درصد، ۷-۸درصد عوارض اضافی، مالیاتهای بازرگانی و محلی و عوارض راه میپرداخت. یک وابستهی بازرگانی انگلیس هشدار میدهد کهاین زیادهستانیها، تجار بومی را به ترک تجارت و یا کسب تابعیت خارجی وادار میکند. »
قیام مردم بعد از شکست اصلاحات:
علتالعلل عقب ماندگیایران-وجود استبداد مطلقه- را از گفتگوی مظفرالدین شاه و صدراعظم او میرزا علیخان امینالدوله در اوایل پادشاهی مظفرالدین شاه که کسروی عیناً از روزنامه حبلالمتین نقل کرده میتوان متوجه شد:
«شاه به امینالدوله میگوید: سلطنت ایران بر حسب شان و مقام به مقتضای وقت و زمان بسیار عقب افتاده خیلی باید جد و جهد و کوشش کرد تا به همسایگان و دول همجوار خود برسیم. لذا تعویق در اجرای اصلاحات و تامل در کارها ابداً روا نیست. هر قدر زودتر به اصلاحات بپردازیم دیر است. باید دو اسبه تاخت تا به منزل رسید. جناب امینالدوله، ما خود سبب تعلل و تامل شما را در اجرای اصلاحات میدانیم که به ملاحظات اختیارات مطلقهی ماست. با قوت قلب و استقامت رای به اصلاحات لازمه ولو آنکه منافی با اختیارات مطلقهی ما باشد سریعاً و عاجلاً بپردازید. »
ولی بگفته حامد الگار در کتاب «دین و دولت در ایران» ص ۳۳۹، گرایش وی به اصلاحات و کاهش تدابیر امنیتی و انتظامی«برخی محافظه کاران متعصب به شک افتادند که شاید وی تمایلات شیخیه داشته باشد»، جلو اقدامات اصلاحی وی را گرفتند و امین الدوله برکنار و اتابک مجددا صدراعظم شد.
اقدامات نیم بند اصلاحی مظفرالدین شاه بگفتهی آبراهامیان (ص۹۸)، « مخالفان را به تشکیل سازمانهای نیمه مخفی تشویق کرد. از بیناین سازمانها، پنج گروه زیر نقش مهمی در انقلاب مشروطه داشتند: مرکز عیبی تبریز، حزب اجتماعیون عامیون، مجمع آدمیت، کمیته انقلابی و انجمن مخفی»
«مرکز غیبی تبریز را دوازده تن از جوانان تندرو که با روزنامه گنج فنون همکاری میکردند بنیاد گذاشتند. رهبر گروه یک تاجر شیخی بنام علی کربلائی بود که به دلیل علاقمندیاش به ادبیات و فلسفه سیاسی فرانسه، به«مسیو» معروف شده بود. مرکز غیبی تبریز که زمان کوتاهی روابط نزدیکی با اجتماعیون عامیون برقرار ساخت، برنامه این حزب را درایران رواج داد. »
حزب اجتماعیون عامیون در باکو و در اوایل سال ۱۹۰۴/۱۲۸۳ توسط گروهی از مهاجران که زمانی در حزب سوسیال دموکرات روسیه فعالیت میکردند، تاسیس شد. این حزب با گشودن باشگاه «همت» برای یکصد هزار کارگر مهاجر ایرانی –اکثراً از آذربایجان-که در حوزهی نفت باکو کار میکردند، به فعالیت پرداخت. تقریبا همه بنیانگذاران حزب از روشنفکران آذربایجان بودند. (ص ۱۰۰آبراهامیان بنقل از دنیا ۳و۵- ۱۳۴۱و۱۳۴۶)
«مجمع آدمیت» تهران توسط میرزا عباس قلیخان قزوینی که بعدها به آدمیت معروف شد و از اعضای مهم وزارت عدلیه بود، تشکیل شد.
«کمیته انقلابی» تحت رهبری ملکالمتکلمین، تاکتیک و استراتژی رادیکالی داشت. بنا به گفته دکتر مهدی ملکزاده، مورخ و فرزند ملک المتکلمین؛«کمیته از ۵۷روشنفکر رادیکال که اغلب به کتابخانه ملی رفت و آمد میکردند، تشکیلیافته بود. (ملکزاده، تاریخ مشروطه ج ۲ص۵-۱۵)
در حالی که گمیته انقلابی، مجمع آدمیت، حزب اجتماعیون عامیون و مرکز غیبی توسط اعضای طبقه جدید روشنفکران تاسیس شده بود، بیشتر اعضای «انجمن مخفی» از طبقه متوسط سنتی بودند. انجمن مخفی با دو مجتهد برجسته پایتخت، سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبائی مرتبط بود.
بدین ترتیب در سال ۱۲۸۴/۱۹۰۵، زمینه یک انقلاب سیاسی به سرعت فراهم میشد. در نتیجه بحران اقتصادی اوایل سال ۱۲۸۴/۱۹۰۵ضربه نهائی وارد شد. برداشت بد محصول در سراسر کشور و افول ناگهانی تجارت در مناطق شمالی به دلیل شیوع وبا، جنگ روس و ژاپن و شکست روسیه و وقوع انقلاب روسیه(۱۹۰۵)، به افزایش سریع مواد غذائی درایران منجر شد. در سه ماهه اول ۱۲۸۴/۱۹۰۵، قیمت قند وشکر۳۳درصد و گندم ۹۰درصد در تهران، تبریز، رشت و مشهد بالا رفت. در این هنگام که درآمدهای حاصل از گمرکات در حال کاهش و قیمت مواد غذائی در حال افزایش بود و در خواست وامهای جدید رد میشد، دولت تعرفههای وضع شده بر تجار داخلی را افزایش داد و باز پرداخت وام اعتبار دهندگان محلی را به تعویق انداخت. این بحران اقتصادی بلافاصله موجب سه اعتراض عمومیشد که هر یک شدیدتر از دیگری بود و سرانجام به انقلاب و صدور فرمان مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵/۱۹۰۶منجر شد.
نخستین اعتراض بصورت یک راهپیمائی آرام در جریان مراسم عزاداری ماه محرم بود. حدود دویست تن از مغازهداران و وام دهندگان، خواستار عزل مسئول گمرکات مسیو نوز بلزیکی و باز پرداخت وامهائی که دولت از آنها گرفته بود، شدند.
اعتراض دوم، در آذرماه و هنگامیکه حاکم تهران میکوشید با به فلک بستن دو تن ار تجار سرشناس شکر قیمت شکر را پائین آورد، روی داد. دو هزار تن از تجار و طلاب به رهبری طباطبائی و بهبهانی در حرم حضرت عبدالعظیم بست نشستند (مهدی ملکزاده تاریخ مشروطه ج ۲ص ۱۰۴)
سومین مرحله از اعتراضات در محرم سال ۱۲۸۵/۱۹۰۶بود. در این اعتراضات ۲۲ – و بنا به قولی ۱۵۰تن-کشته و بیش ازیکصد تن زخمیشدند. این جوی خون، دربار را از ملت جدا کرد.
معترضان همچنین با سازماندهی کمیتهای از بزرگان اصناف چادرهائی در باغ سفارت انگلیس برپا و تحصن کردند. با اعتصاب عمومی در تهران و سیل تلگرافها ازایالات در پشتیبانی از معترضان روبرو شد. سرسختی و پافشاری برای تشکیل مجلس ملی، رسیدن تلگرامهائی از باکو و تفلیس مبنی بر آمادگی برای اعزام نیروهای مبارز مسلح به ایران، شکاف بیشتر میان محافظهکاران و میانهروها در درون دولت و آگاهی از «خبر مصیبت بار» احتمالی سرپیچی و فرار قزاقها، تسلیم شدن دربار را گریز ناپذیر ساخت.
مظفرالدین شاه سه هفته پس از تحصن معترضان در سفارت انگلیس، مشیرالدوله، یکی از دولتمردان برجسته آزادیخواه را به نخستوزیری برگزید و اعلامیه تشکیل مجلس شورای ملی –فرمان مشروطیت- را در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵/۱۹۰۶ مبنی برآینکه؛« مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان و علما و قاجاریه و اعیان واشراف و ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود» را امضاء کرد.
بدین ترتیب مبارزه برای مشروطیت نتیجه داد و مجلس موسسان به سرعت در تهران تشکیل شد تا قانون انتخابات مجلس ملی آینده را تدوین کند. هر چند با کودتای محمدعلی شاه و لیاخوف علیه مجلس مشروطه روزهای سختی برای مشروطه خواهان در پیش بود.
منابع:
۱-ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان
۲-تاریخ مشروطه کسروی
۳- تاریخ مشروطیتایران، دکتر مهدی ملک زاده
۴-حامد الگار؛دین ودولت درایران
۵-ایران در دوره سلطنت قاجار، علی اصغر شمیم
۶-یادداشتهای شخصی