ایشیق
چئویرن: ایشیق
ترجمه: ایشیق
سسلندیرن: ایشیق

photo1
نگاهى اجمالى به موسیقى مقامی‌آذربایجانى
قادر افشارى

موسیقى اصیل در ملت‌های مشرق زمین با نامهاى مختلف مانند: موسیقى سنتى، مقامى، موغامى، دستگاهى، کلاسیک، ملى و رسمی‌ رایج است. این موسیقى یکى از پیچیده‌ترین نوع موسیقى است که در آن هنرمندان، موسیقى و شعر را با آفرینش هنرى بطور بداهه و بر حسب احساسات لحظه‌ی اجرا، تلفیق و اجرا مى‌نمایند. برخلاف موسیقى کلاسیک غربى که در آن یک قطعه موسیقى بطور دقیق از پیش تعیین شده است و نوازنده حتمأ نت نوشته شده را باید دقیقا و بدون کم و کاست اجرا کند؛ در موسیقى اصیل، نوازنده می‌تواند تغییراتى در اجراى موسیقى در چهارچوب معین و قوانین مشخص انجام دهد. یک نوازنده یا خواننده به غیر از فراگیرى علم و هنر موسیقى باید قطعات و گوشه‌های بسیارى را از طریق سینه به سینه و نت یاد گرفته، از حفظ و بطور ظریفى اجرا نماید. هر اجراى یک قطعه‌ی موسیقى بداهه با اجراى قبلى همان قطعه می‌تواند متفاوت باشد. یک موسیقیدان باید سالها در علم، هنر و تکنیک موسیقى آموزش ببیند و با کمک استعداد خویش به خلاقیت رسیده و موسیقى زیبایى بیافریند. به علت ساده بودن ساز‌ها، نوازنده باید از عمر خود مایه گذارد، و معمولا در سنین بالا به مرحله استادى و پختگى در نوازندگى می‌رسد. به همین دلیل در موسیقى شرق، به هر نوازنده‌ای نباید لقب استادى داده شود.
موسیقى اصیل رابطه عمیقى و عاطفى با زندگى انسان در طول قرنها داشته است. انسانها غم، شادى، عشق، شکست، پیروزى و تجربیات خو د رادر این ملودیها منعکس کرده‌اند. در جنگها و نبرد‌های بى امان که دشمن هجوم آورده، هنرمندان در “چهارگاه” نغمه‌هایى چون حصار،منصوریه، زابل و مویه را ساخته‌اند؛ در عنفوان جوانى، درد عشق را در “سه گاه” ترنم کرده‌اند؛ یادداشتها و برداشتهاى زندگى را در “شور” به یادگار گذاشته‌اند؛ در “همایون” و “راست ” بسان پیرمردى چپق در دست بر گرد کرسى نشسته و از تجربیات زندگى به نسل آینده سخن رانده و پند و نصیحت گفته‌اند؛ در جشن‌ها و پیروزى‌ها مردم با رنگهاى “ماهور” به رقص و پایکوبى پرداخته‌اند؛ و گاهى در مهد طبیعت، به کوه‌های سر به فلک کشیده دماوند، سهند و سبلان، به دشتهاى بى انتهاى میل و مغان، به گلزارهاى چون فرش هزاررنگ و به امواج خزر چشم دوخته و چاره‌ای جز این نداشته‌اند که این زیبایى را به شکل رومانتیکى در “بیات شیراز” و “بیات اصفهان” مانند صورتگرى به تصویر بکشند.
موسیقى اصیل در ایران “موسیقى دستگاهى” و در آذربایجان (۱*) “موسیقى مقامى” Mugam یا “مقامات” نامیده می‌شود. موسیقی آذربایجان به دو نوع عمومی ‌موسیقى مقامی ‌و موسیقى شفاهی (یا عاشیقی) تقسیم‌بندی می‌شود. البته ژانر‌های دیگرى چون موسیقى سمفونیک آذربایجان (اپرا‌های سمفونیک – مقام) در قرن بیستم بوجود آمده است. موسیقی ععاشیقى از نظر مضمون، قهرمانی و رزمی است و ریشه آن به ادبیات و افسانه‌های “دده قورقود” به دوران فئودالیسم قرن هشت میلادى و قبل از آن بر می‌گردد. موسیقى عاشیقى خود بحث مفصلى است که مورد نظر این مقاله نیست. همانطور که موسیقی دستگاهى ایرانى مختص ایران نبوده و در کشورهایى چون افغانستان و تاجیکستان مشابه آن رایج است، موسیقى مقامی ‌نیز در مناطق قفقاز، کشور آذربایجان، آذربایجان ایران، کرکوک عراق، جنوب شرقى ترکیه و کشور‌های شرق دریاى خزر بطور وسیعی اجرا می‌شود. به نظر می‌آید که موسیقى فولکلوریک و عاشیقى ریشه روستایى و زندگى ایلى و عشایرى دارد، و موسیقى اصیل در شهرها بوجود آمده است.

رابطه موسیقى و زبان شعر
موسیقى اصیل رابطه تنگاتنگى با زبان و شعر دارد. براى مثال موسیقى دستگاهى ایرانى و گیلکى داراى تشابهاتى هستند، و همین تشابهات در زبان فارسى و گیلکى موجود است. در مقایسه، موسیقى مقامی‌ آذربایجان تفاوت اجرایی، کیفیتى و فرمی‌بیشترى با موسیقى ایرانى دارد و علت آن از تفاوت‌های زبانى و فونتیک فارسى و آذربایجانى نشأت می‌گیرد. براى مثال،سرودن شعر به زبان ترکی آذرى با وزن هجایى بیشتر همخوانى دارد تا وزن عروضى. یکى از دلایلى که شاعران قدیمی آذربایجانی و ترک به زبان فارسى شعر سروده‌اند، همین مسئله است. موسیقى مقامی ترکی‌آذرى نیز ریتم و لحن خاصى دارد که با ریتم اشعار هجایى مناسب است. بطور مثال ریتم‌های لنگ در مقام‌های ریتمیک ترکی آذرى کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بررسى فواصل موسیقى
موسیقى دستگاهى ایرانى و مقامی ‌آذربایجانى هر دو داراى فواصل ربع پرده‌ای هستند. اصولاً ربع پرده از ابتکارات ملت معینی نیست. از سه هزار سال پیش اقوام اسرائیل، یونانی، ایرانی و هندی ربع پرده را در موسیقی بکار می بردند و هنوز هم بکار می‌برند. به نوشته‌ی سعدى حسنى : ” درهفتصد سال پیش از میلاد وقتی یونانى‌ها اصول موسیقی علمی را تدوین کردند، فواصل ربع پرده‌ای را که تا آنزمان بدون رعایت قواعد علمی پیدا شده بود، در گامهاى موسیقى وارد کردند و آنرا دیزیس Diesis نام گذاشتند.” (۲*). بنابر این یونانى‌ها مدارک و نوشته‌های تاریخى مبسوطى دال بر وجود ربع پرده در موسیقى خود را دارند، ولى چون ایرانیها، ترکها و اعراب مدارک نوشتارى دال بر وجود ربع پرده را ندارند، بقول استاد علینقى وزیرى، مجبورند این موضوع را از یونانى‌ها بپذیرند که ربع پرده در یونان قدمت بیشترى دارد(۳*). فواصل صوتى در موسیقى هر ملتى بر اساس ریشه‌های فرهنگى اش در طول تاریخ شکل گرفته است. بطور مثال در موسیقى ترکیه گام ۲۴ درجه‌ای، در موسیقى راگاى هند گام ۲۲ درجه‌ای و در موسیقى اعراب، ایرانیان و آذربایجانى‌ها گام ۱۷ درجه‌ای بوجود آمده است.
ابونصر فارابی اولین دانشمندى بود که در کتاب “الموسیقی الکبیر” اصول و قواعد موسیقى را بر اساس کتابهاى دانشمندان یونانى‌ها نوشت. فارابى در کتاب خویش گام ۲۴ درجه‌ای که شامل پرده‌های کروماتیک، دیاتونیک و ربع پرده است، توضیح می‌دهد. پس از او کلیه دانشمندان و موسیقیدانهای ایرانى و ترک و عرب تحت تأثیر اصول و قواعد فارابى قرار گرفتند. وى با احاطه کاملی که در موسیقی یونانی داشت کلیه مباحث موسیقی مانند ساز شناسی، کیفیت نغمه‌ها، نسبت اصوات و دستگاهها، و وزن موسیقی (ایقاعى) را بررسى کرده است. فارابى فواصل کروماتیک، دیاتونیک و آنهارمونیک (غیر‌هارمونیک) یونانی را در کتاب خویش تحلیل می‌کند. نکته قابل توجه این است که او از گام آنهارمونیک یونانی که شامل ۲۴ ربع پرده بود، هفت فاصله را حذف کرد و گام موسیقی را به ۱۷ درجه تقلیل داد، که گامهاى موسیقى ایرانى و آذربایجانى بر اساس آن است.
تاثیرات موسیقى ملل ( ethnicity) مختلف بر موسیقى یکدیگر نیز بسیار بوده است. مثلأ مقامهاى “ماهور هندى” و “راست ” از راگاهاى هند سر چشمه گرفته است. موسیقى عاشیقى آذربایجانى تاثیر مستقیم بر بعضى از مقام‌ها از لحاظ فرم و محتوى کذاشته است. آواز دشتى ایرانى از موسیقى گیلکى بسیار بهره‌مند شده، و موسیقى لرى پر از ملودیهایى است که در دستگاه “راست پنجگاه” موسیقى ایرانى از آن استفاده شده است. موسیقى فولکلوریک ایلات بختیارى، موسیقى شمال خراسان و منطقه شوشتر در موسیقى ایرانى تاثیرات مستقیم داشته است.
تا قبل از نیمه‌های قرن نوزدهم، نام “دستگاه” در موسیقى ایرانى بکار نرفته و بیشتر کلمه “مقام” قید شده است. مفهوم دستگاه و ردیف‌های ایرانى بوسیله برادران میرزا حسینقلى و میرزا عبدالله فراهانى و دیگر موسیقى دانان تنظیم شده است. ولى در موسیقى آذربایجانى هنوز از کلمه مقام ( یا موغام) استفاده می‌شود و کلمه “دستگاه” رایج نیست. مقام در موسیقى به معنى مرتبه، ایست و جاى توقف است. هر “مقام” و یا هر گوشه داراى نت‌های ایست و توقف است که با تاکید آوازى یا سازى روى آن نت یک مقام قابل شناسایى می‌شود. در موسیقى آذرى مقامها داراى استقلال نسبى هستند. مثلا مقامهاى سه گاه زابل، میرزا حسین سه گاهى، خارج سه گاه و یتیم سه گاهى همه از متعلقات دستگاه اصلى سه گاه هستند، ولى هیچگاه با هم در یک کنسرت سه گاه اجرا نمی‌شوند.

● دیگر موسیقیدانان برجسته
در رساله‌ها و منظومه‌های ادبى قدیمی‌ مقالات بسیاری در باب موسیقى ایرانى و آذربایجانى وجود دارد که به زبانهای فارسی، عربی و گاه ترکی نوشته شده‌اند که در قرنهای سیزده و چهارده میلادى به رشته تحریر در آمده‌اند و بحث آنها بیشتر بر روی مودالیته (Mode) و ریتم است. در دوره بعد از مغولها، صفی الدین ارموی (اهل اورمیه ۱۲۹۴ – ۱۲۳۰ م. ) برای نخستین بار مقامات را به ” ۱۲ مقام ” تقسیم و بطور سیستماتیک طبقه‌بندى کرد. او هر مقام را به چند آواز، بخش و شعبه تقسیم کرد. همچنین او در آثار خود ضمن شرح مسائل آکوستیکی, قدرت تاثیر گذاری, ملودی, ریتم و وزن موسیقی و قوانین مقامها را توضیح می‌دهد. دیگر نظریه پردازان موسیقى ایرانى- آذرى، عبدالقادر مراغه‌ای است ( ۱۴۳۴ – ۱۳۵۳ م). در پژوهشهای عبدالقادر مراغه‌ای به کلمه “مقام” بیشتر بر می‌خوریم. اما متاسفانه اینکونه تحقیقات در طول تاریخ خاور میانه مداوم نبودند و به علل تاریخى، مذهبى و سیاسى متوقف شدند. در حالیکه اروپاییان تحقیقات موسیقى یونان را (بخصوص بعد از قرن پانزده میلادى)، ادامه دادند و عرصه‌های پهناورى در موسیقى و آهنگسازى بوجود آوردند که سبب پیدایش موسیقى کلاسیک غربى در پنج سده اخیر شد.
در قرنهای شانزده و هفده میلادى دانشمندانى چون “نجم الدین کوکبی” و “میرزابیک” و “میر محسن نواب” اطلاعات دقیق‌ترى در باره مقامهاى آذربایجانى دادند. کوکبی ۱۲ مقام را به ۲۴ شعبه اصلی , ۶ آواز و ۳ رنگ جدا شده از ۱۲ موقام اصلی تقسیم کرد. در اواخر قرن ۱۹ بر تعداد موقامهاى آذرى افزوده شد و تعداد آنها از ۶ الی ۱۵ رسید.” میر محسن نواب” در قرن نوزده شعبه‌ها و گوشه‌های ۶ دستگاه را شمرد. اما تحقیقات “نواب” ناقص است، مثلا به “شور” اشاره نکرده است.

● مقام در موسیقى معاصر آذربایجان
عده‌ای از تحلیلگران، بواسطه عدم آشنایى با تاریخ موسیقى، همه موسیقى ملل شرق را تابع و جدا شده از موسیقى ایرانى می‌دانند و فقط ایرانیان را مبتکر موسیقى مقامی‌ می‌دانند. دلیل انرا در فارسى بودن اسامی ‌مقامات مانند “سه کاه”، “چهار گاه” و غیره می‌دانند. ولى اصولا موسیقى مقامی ‌مختص و منسوب به یک ملت نبوده و همه ملل شرق در پروسه تکامل آن شریک بوده‌اند. موسیقى آذربایجانى و ایرانى را می‌توان دو موسیقى‌های همسایه دانست، که در سده‌های اخیر پروسه‌ی تکاملى جداگانه‌ای پیموده‌اند و این دو موسیقى تاثیرات زیادى بر یکدیگر داشته‌اند.
در دو سده اخیر، هنرمندانى چون “صادق‌جان” نوازنده تار، “حاجى بیگف” آهنگساز، و دیگران به محدودیت‌های‌ هارمونیک و علمی‌گام ۱۷ درجه‌ای پى برده و آن را به گام ۱۲ درجه‌ای تبدیل کردند و ربع پرده را در موسیقى آذربایجانی حذف کردند. البته در بعضى از ساز‌ها مانند تار آذربایجانی هنوز شکلى از ربع پرده براى زینت و تریوله بکار می‌رود. این کار سبب شد که موسیقى مقامی‌ براحتى با موسیقى غربى همسویى داشته و آهنگسازى، ارکستراسیون و ساز بندى غربى را بتوان با این موسیقى تنظیم کرد. موسیقى مقامی زیبایى و تراوت خود را در گام ۱۲ درجه‌ای نیز حفظ کرده است. دانشمندان قدیمی‌ایرانى، به ضعف‌ هارمونیک گامهاى ربع پرده‌ای پى برده و بدین دلیل بود که فارابى گام ۲۴ درجه‌ای را به ۱۷ درجه تبدیل نمود. موسیقى معاصر مقامی‌آذربایجان، همانند موسیقى اروپایى، شامل ۷ پرده دیاتنیک و ۱۲ نیم پرده کروماتیک است. البته تفاوت کوچکى بین فواصل موسیقى آذربایجانى و اروپایى هست. در موسیقى اروپایى، فواصل نیم پرده‌ای مثلا بین دو نت “دو” و “ر” بطور کاملا مساوى تقسیم می‌شود، ولى در موسیقى آذربایجانى این نوع تقسیمات فواصل بطور مساوى نیست. نگارنده یکى از دلایل غمگین بودن موسیقى اصیل ایرانى را وجود ربع پرده می‌داند. چنانکه این غم در موسیقى آذرى، که ربع پرده ندارد، کمتر است. اگر نت‌های موسیقى مذهبى ایرانى را بررسى کنیم، می‌بینیم تکرار اصوات ربع پرده‌ای در این نوع موسیقى بسیار است. بى دلیل نیست که بعضى از خوانندگان و نوازندگان نسل جدید به جاى ربع پرده از نیم پرده استفاده می‌کنند، تا شباهت به گام موسیقى غربى را داشته باشد.

● تقسیم بندى مقامهاى آذربایجانى
صحیح‌ترین تقسیم بندى مقامها در اوایل قرن بیستم بوسیله اوزئیر حاجى بیگ اف در کتاب : “پایه‌ها و اساسهاى موسیقى خلق آذربایجان” عرضه شد که هنوز هم معتبر است. او موسیقی مقامی‌را به چهار نوع تقسیم می کند:
۱) ترانه‌ها و آهنگهای ملى (خالق ماهنیلارى)- آهنگساز این قطعات معلوم نیست و بوسیله مردم در طول قرنها ساخته شده است و به این دلیل “ترانه‌های خلق ” نامیده می‌شود.
۲) “مقامهاى اصلى” که هر یک داراى “شعبه‌ها”، “گوشه‌ها” و “تصنیف‌ها” هستند. مقامهاى اصلى که شامل هفت مقام می‌باشند.
۳) مقامهای دارای فرم کوچک (کم حجم)، که پنج تا هستند و معادل آن در موسیقى ایرانى “آواز” نامیده می‌شود.
۴) “مقامهای ضربی” که هشت تا هستند.
اجمالا به بررسى هفت مقام اصلى آذرى می‌پردازیم :
۱) راست
در سده‌های میانى، مقام “راست” پایه و اساس موسیقى ملل شرق به شمار می رفت و به اصطلاح مادر مقامها بود. این مقام در موسیقى ایرانى “راست پنجکاه” نامیده می‌شود. در موسیقی اذربایجانى “راست” یکی از ۱۲ مقام اصلی است که از دیرباز تاکنون اهمیت خود را حفظ کرده است. مقامهای هم خانواده مقام راست عبارتند از: ماهور هندى، ماهور میانی (اورتا ماهور)، بیات قاجار و دوگاه. ماهور معنای پرتگاه را می دهد. ماهور از دستگاههای قدیمی هندى با قدمت شاید ۳۰۰۰ سال است و به قبیلهٔ “ماهوریای” هند مربوط است.
۲) شور
در موسیقی‌های شفاهی و دستگاهى ملل ساکن شرق دریاى خزر به دستگاه “شور” کمتر برمی‌خوریم، ولى در موسیقى ایرانى و آذربایجانى شور حجیم ترین و پیچیده ترین مقامهاست. شور طولانى‌ترین است و سرچشمه گرفته از تجارب زندگى انسانهاست که در ملودى‌ها، گوشه‌ها، آواز‌ها، تصنیف‌ها و نغمه‌ها منعکس کرده‌اند.
۳) سه گاه
سه گاه یکی از مقامهای بسیار رایج موسیقی آذربایجانى است. روح الله خالقی، موسیقی دان برجسته، در کتاب “نظری به موسیقی” می‌گوید که سه گاه در آذربایجان بیشتر رایج است و آذرى‌ها آن را دلنشین تر می‌نوازند. به دلیل علاقه زیاد به خوانندگان و نوازندگان به این مقام، سه گاه در کوکهای متنوعی اجرا می شود . “سه گاه زابل” از قدیمی ترین و رایج ترین نوع سه گاه است که سه گاه میانی (اورتا سه گاه) نیز نامیده می شود. از انواع دیگر سه گاه “میرزا حسین سه گاهى”، “خارج سه گاه” و “یتیم سه گاهى” رایج هستند که بطور مستقل و در کوکهاى متفاوت نواخته می‌شوند. صدها رنگ، ماهنى (ترانه) و تصنیف آذرى در مایه سه گاه ساخته شده است.
۴) چهار گاه
چهارگاه موسیقی آذری شباهت زیادى به چهارگاه ایرانى دارد و خاصیت گامهاى ماژور اروپایى را نیز دارد. چهارگاه حالت حماسى و رزمی‌ دارد و از قدیم در جنگ‌ها نواخته می‌شده است. از چهارگاه در موسیقى نظامی ‌براى تهییج سربازان استفاده می‌شده است.
۵) شوشتر
این مقام که از مقامهای اصلی آذری است در شنونده احساس غم و‌اندوه ایجاد می کند، ولى غمی ‌افسردگى‌آور نیست. مقام شوشتر در عین حال می‌تواند شاد و ریتمیک باشد. بسیاری از ترانه‌ها، رقص‌ها , رنگ‌ها و تصنیف‌های آذرى در این مقام سروده و اجرا شده است.
۶) بیات شیراز
بیات شیراز، بسیار زیبا و دلنشین است. شاید عموم مردم عقیده داشته باشند که بیات شیراز مقام غمگینى است، اما امروزه اکثر موسیقیدانان معتقدند بیات شیراز یک مقام غم انگیز نیست. اجرای امروز این مقام، ساختار متنوع و رنگارنگ ملودیک و با شکوه آنها , دوری این مقام را از غم بوضوح نشان می‌دهد.
۷) همایون
همایون هفتمین دستگاه مقامی اصلی در موسیقی آذربایجانى است و یکی از ۲۴ شعبه موسیقی قدیم است. همایون کمتر بین خوانندگان و هنرمندان آذرى اجرا می‌شود.

● مقامهای کم حجم
مقامهایی هستند که نسبت به مقامهای دیگر حجم آنها ( از نظر تعداد گوشه‌ها ) کمتر می‌باشد، معمولا در این مقامها سه تا پنج گوشه ( شعبه) اجرا می شوند. این مقامها نخست به صورت مستقل نبوده‌اند , بلکه قبلا شعبه‌ای از یک مقامی دیگر بوده‌اند. اسامی‌انها عبارتند از : قطار , رهاب , شهناز , بیات کرد، و دشتی.

● مقامهای ضربی
مقامهای ضربی از گونه بسیار رایج در موسیقی آذربایجان هستند. مقامهای ضربی دارای ویژگیهای ریتمیک خاص هستند:
۱) “هراتی” یک مقام ضربی از مشتقات راست و “ماهور هندى” می‌باشد و دارای بداهه پردازی مشتمل بر برگشتهای ملودیک است.
۲) “آراز باری” : این مقام ضربی از خانواده شور است و بر اساس یکی از هفت مایه شور استوار است
۳) “منصوریه” : مقام ضربی بر اساس کوک دو چهار گاه است. منصوریه مقامی با خصوصیات حماسی و قهرمانی است.
۴) “سیمای شمس” : این مقام از مشتقات شور است. از لحاظ اجرا مقام مشکلی به حساب می آید و معمولأ در گوشه‌های بالا و اوج شور می‌نوازند. به طور کلی اجرای سیمای شمس در شنونده، خوشی و شوق می‌آفریند. از خصوصیات این مقام این است که بر خلاف مقامهای دیگر با یک تصنیف ملایم خاتمه می یابد .
۵) “مانی” : این مقام نیز مبتنی بر کوک “لا” در شور است. بعضى آن را ” عثمانی ” نیز می‌نامند. ریتم آن حالت مارش را دارد.
۶) “اوشاری” : بر اساس مقام شوشتر استوار است . اوشارى در موسیقی عاشیقی بسیار بکار برده می‌شود. ملودی این موغام منعکس کننده شکوه و عظمت است .
۷) “حیدری” این مقام نیز بر مقام شوشتر استوار است. حجم مقام حیدری نسبت به دیگر مقامهای ضربی کمتر است .
۸) “قارا باغ شکسته سی” و “کسمه شکسته” : در موسیقى مقامی‌این دو نوع شکسته جایگاه بالایی دارند. “شکسته”‌ها، ریشه در موسیقی آشیقی دارند .

● وضعیت موسیقى مقامات در آذربایجان ایران
در صد سال گذشته موسیقى آذربایجانى در کشور مستقل آذربایجان، چه در عرصه موسیقى مقامی‌ و چه در عرصه موسیقى کلاسیک، جاز، پاپ و غیره پیشرفت شایانى کرده است. هزاران خواننده و نوازنده مقامات به طور حرفه‌ای در شهر باکو و شهر‌های دیگر در آکادمی‌ها و کنسراتوارها مشغول کار و خلاقیت هستند. صد‌ها آهنگساز همچون اوزئیر حاجى بیگف، فکرت امیروف، قارا قارایف،امین ثابت اوغلو، افراسیاب بدل بیگلى، نیازى و دیگران شاهکار‌های موسیقى مانند “اپراى کور اوغلو”، “سمفونى شور” و”سمفونى بیات شیراز”، “اپرا- مقام لیلى و مجنون”، شاه اسماعیل”، “شاه صنم” و “اپراى سؤیل” را آفریده‌اند، اما در آذربایجان ایران، علیرغم جمیت سه تا چهار برابرى به نسبت کشور آذربایجان، هیچ حمایتى دولتى از موسیقى آذرى نشده است. در پى سیاست‌های آسیمیلاسیون رژیم پهلوى حتى یک اکادمی ‌موسیقى دولتى، مدرسه موسیقى و یا کنسرواتوار در آذربایجان تاسیس نشده است. نگارنده به خاطر دارد که دانش آموزان علاقمند، به دلیل گوش دادن به پخش موسیقى مقامات در رادیو باکو بوسیله پلیس محلى تحت تعقیب و زیر سوال قرار می‌گرفتند. بعد ازانقلاب سال ۱۳۵۷، امید آن می‌رفت که گشایشى در این موضوع حاصل شود. اما متاسفانه همان سیاست‌های عدم حمایت در مورد موسیقى آذرى ادامه یافت و هیچ حمایت دولتى در ترویج موسیقى، ادبیات، و زبان آذرى انجام نشد، بعد از گذشت دهها سال از انقلاب، هنوز تعداد هنرمندان و خوانندگان حرفه‌ای موسیقى مقامی ‌آذربایجانى انگشت شمار هستند و اگر چند ارکستر کوچک آذرى در گوشه و کنار می‌بینیم، خودجوش بوده و از هیچ حمایت دولتى برخوردار نیستند. این در حالى است که عرصه براى موسیقى اصیل ایرانى بسیار باز است و پیشرفت شایانى نیز حاصل شده است.
به امید اینکه موسیقى زیباى مقامات أذربایجانى مورد حمایت دولت و بخش خصوصى قرار گرفته و جایگاهى مناسب که شایسته مردم آذربایجان ایران است بیابد.

پانویس‌ها:
(۱) از لحاظ علم موزیکولوژى واژه “موسیقى آذربایجانى” صحیح تر از “موسیقى آذرى” است، همچنانکه از لحاظ اتنولوژى “آذربایجان” درست است تا “آذرى”. در این مقاله از کلمه “آذرى” به عنوان اختصار کلمه “آذربایجانى” استفاده شده است.
(۲) سعدى حسنى، مقاله در مجله موزیک – سال سوم – شماره ی دوم – ب ۱۳۳۳ شمسی
(۳) کلنل علینقى وزیرى،کتاب آموزشى دستور نوین تار – مقدمه- چاپ برلین
(۴) کتاب ” پایه‌ها و اساسهاى موسیقى خلق آذربایجان” اوزئیر حاجى بیگ اف، به زبان آذربایجانى، چاپ باکو، ۱۹۹۲
(۵) مو سیقى مقامات آذربایجان، ظهرابوف، به زبان آذربایجانى
(۶) نظرى به موسیقى، روح الله خالقى، (تک جلدى)، و تاریخ موسیقى ایران، روح الله خالقى (دو جلدى)
(۷) ویکى پدیا : مقاله انگلیسى در باره مقام آذربایجان

چاپ

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نگاهى اجمالى به موسیقى مقامی‌آذربایجانى / قادر افشارى

ایشیق
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

نگاهى اجمالى به موسیقى مقامی‌آذربایجانى / قادر افشارى

ایشیق
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

نگاهى اجمالى به موسیقى مقامی‌آذربایجانى / قادر افشارى

ایشیق
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی