مرتضی مجدفر
چئویرن: مرتضی مجدفر
ترجمه: مرتضی مجدفر
سسلندیرن: مرتضی مجدفر

 majdfar_2
لبخند به «وحدت ملی» با «لبخند شمس»
دکتر مرتضی مجدفر

از ساعت ۲۲ شب عید غدیر امسال برنامه‌ای از شبکۀ آموزش (کانال هفت) روی آنتن رفت که «لبخند شمس» نامیده شد. این برنامۀ حدوداً ۴۵ دقیقه‌ای که مایۀ طنز قابل‌توجهی در بخش‌های گوناگون آن به چشم می‌خورد، در محوطۀ بارگاه شمس و با حضور جمعیت چشمگیری از اهالی و مسئولان خوی و میهمانان فرهنگی هنری از اقصا نقاط کشور ضبط و در چندین قسمت متوالی از رسانۀ ملی پخش شد. از همان نخستین قسمت پخش لبخند شمس، فعالان فرهنگ قومی، به ویژه آذربایجانی‌ها، با نگاه مثبتی این  برنامه را دنبال کردند و این نگاه روزبه‌روز افزون‌تر شد. طراحی و پخش این برنامه نشان داد اگر به داشته‌های فرهنگی خود ایمان و باور داشته باشیم، اگر حرف‌زدن و پرداختن به ادبیات قومی را تجزیه‌طلبی و امنینی ندانیم، اگر به هویت محلی در کنار هویت ملی بها بدهیم و اگر قبول داشته باشیم که رنگین‌کمان اقوام ایرانی تنها در صورت تلألو خورشید، به خوبی تمام اجزای خود را نشان خواهد داد، آن‌گاه می‌توانیم با جسارت از «وحدت ملی» و ضرورت تحقق آن سخن بگوییم. لبخند شمس با دقیق‌بینی و توجه دست اندرکاران خود، به «وحدت ملی» لبخند زد و رویه‌ای را که پیش از این به نوعی شبکۀ ۷ (آموزش) در برنامۀ قندپهلو در توجه به زبان‌ها و لهجه‌های قومی در پیش گرفته بود، ادامه داد. لبخند شمس، بر خلاف نظر برخی‌‌ها که بر طبل توسعۀ زبان رسمی، همراه با منکوب و محدود ساختن زبان‌های محلی و قومی می‌کوبند، در چندین برنامه از ظرایف یک زبان منطقه‌ای و البته پرگستره سخن گفت و به قولی «آسمان به زمین نیامد» و اتفاق خاصی رخ نداد.
«لبخند شمس»، دارای نکات مثبت فراوانی بود که لازم می‌دانم به برخی از آنها اشاره کنم:
– مجریان برنامه، اگرچه همان داوران برنامۀ محبوب قندپهلو بودند، ولی اینجا وقتی از زاویه دید موضوع این یادداشت به ماجرا می‌نگریم، دو مجری لبخند شمس، نشانگر وحدت نمایندگان زبان رسمی (شهرام شکیبا) با زبان محلی (ناصر فیض) بود. البته هنرمندی این دو در استفاده به جا از زبان‌های فارسی و ترکی و پاسکاری‌های رسانه‌ای هم حائز اهمیت بود.
– در طول برنامه، به ندرت شاهد استفاده از عبارت مجعول «زبان آذری» توسط مجریان و شرکت‌کنندگان بودیم و بدون واهمه‌‌های رایج و تابوهای ایجاد شده، همه از زبان «ترکی»‌،«ترکی آذری» یا «ترکی آذربایجانی» استفاده می‌کردند.
– توجه به داشته‌های محلی و هنرمندان و ادیبانی که در خوی زندگی می‌کنند و یا خویی‌اند و اکنون در شهرهای دیگر ساکن هستند، از دیگر ویژگی‌های ممتاز این برنامه بود. در واقع برای نخستین بار شاهد حضور هنرمندان محلی در یک شبکۀ سراسری بودیم که با زبان محلی خود صحبت می‌کردند و البته با زیرنویس درست و بدون غلط به زبان رسمی، دیگران نیز می‌توانستند معنی و مفهوم اشعار و نکته‌های گفته شده را متوجه شوند.
– ترکی مورد استفاده در این برنامه، سالم و بسیار به زبان ترکی معیار نزدیک بود. نه شاهد ترکی فارسی‌زده شبکه‌های استانی شمال‌غرب بودیم (همانند اخبار و برنامه‌های ترکی که فقط فعل جمله‌هایش ترکی است و در کل، متونی که خوانده و یا گفته می‌شود، ساختاری فارسی دارد)، و نه شاهد ترکی‌ ترکیه‌زده و جمهوری آذربایجان‌زده که اکنون در نوشتار برخی از نویسندگان و شاعران امروزی دیده می‌شود. در کل ترکی این برنامه، ترکی آذربایجانی رایج در ایران، با ساختار صحیح و بدون غلط و البته با اندکی چاشنی لهجۀ خویی و اورمیه‌ای و بسیار قابل‌تقدیر بود، به ویژه جا دارد از بخش حکایات بر گرفته از مولوی و نیز دکلمه‌های آتش تقی‌پور نام ببرم که صحیح و سالم‌تر از بقیه بخش‌ها بود.
– در این برنامه برای نخستین بار تابوی استفاده از نگارش ترکی در جداسازی سرفصل‌ها و تیتراژ برنامه‌های تلویزیونی شکست و جالب این که رسم‌الخط اغلب کلماتی که به عنوان سرفصل بخش‌ها مورد استفاده قرار گرفت، درست و بدون غلط بود.
– بخش ترکان پارسی‌گوی لبخند شمس، نشانگر اوج وحدت ملی در کشورمان بود و این که ترکان چه خدماتی به ایران و زبان فارسی داشته‌اند. نقطۀ عطف این برنامه، بخش تجلیل از استاد ساعد باقری، در مقام یکی از ترکان پارسی‌گوی بود. کدام ایرانی ترک‌زبان پاک‌نهادی است که از طریق این برنامه به سروده شدن سرود ملی کشور عزیزمان توسط ساعد باقری ترک‌زبان پی نبرد و احساس غرور نکند؟! شاعری که بیشترین خدمات را به ادبیات آئینی و حماسی کشورمان در سال‌های اخیر ارزانی داشته و در این برنامه با افتخار از ترک بودن خود سخن می‌گوید و از مادرش که او را در مسیر یادگیری زبان ترکی قرار داده است، به نیکی یاد می‌کند و برای نخستین بار در یک مجمع رسمی، شعری ترکی می‌خواند که انصافاً همانند شعرهای فارسی‌اش، قوی و تأثیرگذار است.
– در سال‌های اخیر خویی‌ها عزم‌شان را جزم کرده‌اند که از خوی، قونیه‌ای دیگر بسازند و چه نیک در این راه موفق بوده‌اند. این برنامه، تلاشی مکمل برای شناساندن ظرفیت‌های گردشگری خوی بود. من در مقام یک تبریزی علاقه‌مند به آذربایجان و ایران، یقین دارم که به زودی شاهد برقراری تورهای قونیه- خوی از سراسر جهان به مقصد این دو شهر خواهیم بود و بی‌شک آن هنگام که خیلی هم دیر نیست، سهم برنامۀ لبخند شمس را فراموش نخواهیم کرد
شمارش ویژگی های این برنامه، قطعاً بیش از هشت موردی است که ذکر آن رفت و لذا جا دارد ما هم به لبخند شمس، لبخند بزنیم و از تمامی دست‌اندرکاران این برنامه و رسانۀ ملی به پاس این خدمت فرهنگی نیک، به نیکی یاد کنیم.

چاپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لبخند به «وحدت ملی» با «لبخند شمس» / دکتر مرتضی مجدفر

مرتضی مجدفر
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

لبخند به «وحدت ملی» با «لبخند شمس» / دکتر مرتضی مجدفر

مرتضی مجدفر
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

لبخند به «وحدت ملی» با «لبخند شمس» / دکتر مرتضی مجدفر

مرتضی مجدفر
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی