اشاره:
«رویداد شنیداری وضعیت جنگی»(۱) مجموعهای از پرفورمنس آرتهای هفت هنرمند در هفت شب است که در گالری «افرند» تهران اجرا میشود.
به استناد نوشتهی آقای امید شلمانی -کیوریتور این مجموعه- «آنجا که گفتگو به پایان میرسد جنگ آغاز میشود. جنگ مفاهیم ترسناکی را به پیرامون صحنه نبرد وارد میکند از جمله: تباهی، ویرانی، کشتار، شقاوت … و این مفاهیم نه به صورت ذهنی که به شکل کاملا عینی وضعیت جنگی را به طول تاریخ شکل داده و ما همواره از درون این وضعیت به شدت پایدار، خود و جهان را شناختهایم. جنگجویان پیش از اینکه به حریف آسیبی رسانند پیرامون خود را با هر چه در آن هست و نیست به تباهی کشیدند؛ حال چه این جنگی میان دو تن باشد، چه میان ملتها. این رویداد دربارهی پایدارترین وضعیت جهانی ما است دربارهی آن مردمان و آن چیزهایی که در حاشیه نبرد ویران شدند؛ حتی آنهایی که در پایان به سینههاشان مدال شجاعت زدند، یا در مراسمی پرشکوه به خاک سپرده شدند و یا غالب گشته و مغلوب شده، صحنهای ویران را خالی کردند»
پرفورمنس «گفتمانهاى بینفرهنگى» اثر «اشا صدر اشکورى» به مدت یک ساعت در یکی از شبهای این مجموعه(۹ آبان) با همیاری روزبه صدر، بهرنگ معتمدى، مهسا کریمی و رامین اعتمادی بزرگ به اجرا درآمد.
اشا صدر اشکورى پرفورمر، ویدئو آرتیست و مدرس دانشگاه آزاد، دکتراى تئاتر، سینما و رسانه از دانشگاه چالرز پراگ و کارشناس ارشد رشته ادبیات نمایشى از دانشگاه هنر و معمارى تهران است. او تاکنون پروژههاى بینرشتهاى فرهنگى و هنرى متعددی را در قالب اجراهایى مشارکتى به نام «هیپولیت» علاوه بر ایران در کشورهاى مختلفى همچون: فرانسه، آلمان، آمریکا، مراکش و … اجرا کرده است. همچنین نشستهای متعددی در بارهی هنر جدید و تئاتر داشته و نقدهاى متعددى در این موضوع از او در رسانههای ایرانی و جهانی به چاپ رسیده است.
صحنهی پرفورمنس آرت:
با سابقهی ذهنی که از تماشای پرفورمنس آرت «دایره» داشتم، تصمیم به دیدن اجرای دیگری از اشا صدر گرفتم. در فضای این پرفورمنس آرت -چهار گوش پرفورمر- را چهار اجراگر با چهار ساز که بینشان تنها کرنای که لولهای بلند است و در مراسم مذهبی در اقوام گیلانی، خراسانی و بختیاری از آن استفاده میشود را میشناختم، قرار داشتند. یکی از آن ادوات موسیقی دو شاخ گاو بود که ذرات ریزی که درونش بود با تکان دادن, “صدایی” تولید می کرد؛ همچون ادوات موسیقی آفریقا، دیگری سازی ضربی بود از گردن آویخته شده، به موازات سینهی نوازنده و تداعی کننده آیینهایی بدوی، و اما اجراگر چهارم دو کاسهی فلزی در دست داشت که با چوبی ضربه زده و چوب را حول انحنای کاسه میچرخاند تا صدا در فضا ادامه داشته باشد، زیر و بم صدا با ابعاد کاسهها تغییر میکرد، در عین حال کاسه دیگری از همین نوع در دست پرفورمر (صدر) قرار داشت، روی کاسه خطوط و طرحهایی رسم شده بود که آیین تبتی را تداعی میکرد. پرفورمر اصلی در عین حال که در مرکزیت صحنه قرار داشت و نوازندهها پشت به پرفورمر قرار داشتند اجازه هدایت، کنترل، توقف، شروع و ادامه نواختن هر نوازنده را نیز داشت.
در ابتدا به دور از هر ذهنیتی تنها به گوش دادن اصوات مشغول بودم که همزمان با شروع پرفورمنس آرت با چند دقیقه فاصله صدای اذان از مسجدی که در پشت خیابان واقع بود شنیده شد و بینندهگان را به فکر فرو میبرد که آیا تعیین این ساعت برای اجرای این اثر، در حالی که اجراهای روزهای گذشته در ساعت های متفاوتی اجرا شدند، اندیشیده شده بود؟ یا حتی انتخاب این گالری برای اجرا؟
به ذهنیت خود نزدیکتر شدم که هر کدام از این ادوات موسیقی به نمایندگی از مذهب و اعتقادی در اینجا حضور دارند و همچنین حضور کرنای برای من با مفهومتر شد.
به مشاهدهی کنشها و مکالمه سازها گوش کردیم که پرفورمر در راس صحنه با اشاره برای شروع دستیاران خود و یا شدت و نوع نواختن، نوازندهها را هدایت میکرد. این مکالمه و پاسخهای سازها زمانی به طول انجامید و تغییر لحن و نوع نواختن نیز ایجاد کرد و صداها بلندتر و گوش خراشتر شدند و حتی گاهی نوازندهها به اشارهها و هدایتهای پرفورمر اصلی نیز بیتوجه ادامه میدادند. این مداخله و تنش نیز مدتی ادامه داشت تا زمانی که با سکوتهای طولانی بین ضربهها آرام آرام پرفورمنس آرت به پایان رسید.
و اما نگاه من به مفهوم پرفورمنس آرت:
اجراگران نمایندهای از تعدد مذاهباند و نقش موسیقی در میان آنها و عباداتشان میباشند که به بیان اندیشههای خود مشغولاند؛ به دور از گفتمانی متقابل و همین امر باعث تنشهای صوتی میشود. با توجه به استیتمنت اشا صدر که مینویسد : «به بیان ارسطو موسیقی حکمتی است که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است.» این اندیشه در پرفورمنس آرت برای چهار نوازنده در اطراف پرفورمر، صدق میکند اما نقش پرفورمر و حضورش در راس صحنه و کنترل و برخوردی که با دستیاران نیز داشت به چه معناست؟ از نظری حدس زده میشود نقش خدا را القا میکند و هدایت و کنترل و شروع و پایان هر صوت (یا مکالمه موسیقی) را بر عهده دارد و حتی در اوج و فرود اصوات او شروع کننده و پایان دهنده است و تمام اتفاقات تحت نظارت و کنترل اوست. اما دیدگاه دیگری که من نسبت به این اجرا دریافتم بر این است که پرفورمر نقش ملت را دارد و این مردم هستند که اندیشهها، مذاهب، اعتقادات را تحت نظر و کنترل دارند و نشان دهندهی این است که دیگر اعتقادات هدایت کننده مردم نیستند، بلکه مردم اعتقادات را هدایت میکنند و حتی در مورد تفاهم و تفاوت آنها تصمیم گیرنده و نشان دهندهی راه و روش هستند. هر زمان بخواهند باعث شروع اندیشهای میشوند و هرگاه مایل باشند پایان میدهند و تنها مردم هستند که به تفکرات شدت و فرود میدهند و نقش آنها را کنترل میکنند و حتی قرار گیری همیاران اجرا به صورتی که پشت به هم و پشت به پرفورمر بودند این کنترل را آسانتر میکرد و نشان دهندهی آن بود که باور در صحنه است، اما در پشت آن هدایتیست از طرف مردم.
باورها برای هدایت انسانها از نسلی به نسل دیگر از طریق روایات، نوشتار و نقاشیها و… منتقل میشود، اما برخوردی که انسان با باورها دارد، بر کنترل و تغییر آن و تصمیمگیری در مورد حضور و عدم حضورش است که میتواند آن را بدل به امری منفور و یا مثبت کند.
در حین تماشای این اثر در پی یافتن وجه تشابه آن با اجرای «دایره» از این هنرمند بودم، در پرفورمنس آرت دایره پرفورمر در تلاش رساندن مفهوم محرمیت و مرز خصوصی و شخصی انسانهاست که رعایت نمیشوند، همچنین در این پرفورمنس آرت نیز میشود مداخله مردم را در اعتقادات و تفکرات یکدیگر احساس کرد.
از اشا صدر بسیار سپاسگزارم و در انتظار اجراهای بعدیشان هستم.
***
(۱) «رویداد شنیداری» به رویدادی گفته میشود که هنرمند با استفاده و تکیه بر متریال صدا اثر خود را خلق میکند. این اتفاق می تواند به صورت پرفورمنس آرت، دیزاین صدا، کلاژ صدا، اجرای اثر موسیقایی و یا شکل دیگری با محوریت صدا برگزار گردد.
*عکسهای متن از «کسری بردبار» است.(افرند گالری)