نگاهی اجمالی به تاریخ و فرهنگ تبریز دردوره مغولان
مجید رضازاد عموزینالدینی
چکیده:
تبریز یکی از شهرهای مهم و قدیمیمشرق زمین محسوب میگردد. این شهر؛ تاریخی دیرین و با شکوهی دارد و در طول تاریخ ایران چندین بار بعنوان پایتخت سیاسی کشور انتخاب گردیده است. اوج شکوه و عظمت تاریخ تبریز را در دوران ایلخانان مغول میتوان مشاهده نمود.
در دوران ایلخانان مغول، تبریز به عنوان یکی از شهرهای تاثیرگذار جهان آن روزگار مطرح بوده و پایتخت امپراطوری عظیمیبوده که از یک سو به جیحون و از سوی دیگر تا مصر امتداد داشته است. در این دوران این شهر از نظر فرهنگی و اقتصادی دارای اهمیت فراوانی بوده که در این مقاله سعی شده بطور اجمالی به گوشه هایی از آن اشاراتی گردد.
کلید واژه ها:
تبریز، مغولان، ایلخانان مغول، پایتخت ایلخانان.
مقدمه:
تبریز یکی از قدیمیترین و مهمترین شهرهای کشور و مرکز استان آذربایجانشرقی در ۳۸ درجه و ۸ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه و ۱۵دقیقه طول شرقی به ارتفاع تقریبی ۱۳۵۰متر از سطح دریا قرار گرفته است. بلندترین کوه نزدیک به تبریز (سهند) است که در جنوب تبریز قرار گرفته است.
تبریز به علت ویژگیهای خاص جغرافیایی از قدیم الایام دارای اهمیت زیادی بوده و از قرنهای دور تا به امروز به عنوان یکی از مهمترین شهرهای ایران و منطقه خاورمیانه محسوب میگردد.
یکی از ادوار تاریخی با شکوه و بی نظیر این شهر در دوران ایلخانان مغول سپری شده است. اهمیت تبریز در این دوره چنان بود که پس از درگذشت هولاکو (۶۶۳ق/۱۲۶۵م)، اباقاخان پسر وی تبریز را به پایتختی برگزید. این انتخاب نقطه عطفی در سرنوشت شهر تبریز بود و این شهر تا روزگار اولجایتو مرکز دولت ایلخانی باقی ماند.
در دوران جانشینان اباقاخان، تجارت بین ایران و اروپا گسترش یافت و از این رو تبریز در کانون توجه اروپائیان قرار گرفت. تبریز در دوران فرمانروایی غازان خان به اوج رونق و شکوفایی خود تا آن زمان دست یافت و به سبب موقعیت ممتاز سیاسی و اقتصادی، به شهر پرجمعیت و تاثیر گذاری تبدیل شد.
متن اصلی مقاله:
تبریز یکی از قدیمیترین شهرهای جهان است. بر اساس حفریات اطراف گؤی مسجد (مسجد کبود) که از سال ۱۳۷۸ شمسی شروع گردید، این شهر از سابقهای نزدیک به چهار هزار سال تمدن برخوردار است که از این نظر جزو قدیمیترین شهرهای معمور جهان محسوب میگردد.
در این گفتار سعی داریم در مورد تاریخ تبریز در دوران مغولان به طور اجمال مطالبی را بیان کنیم. لازم به ذکر است که تبریز در دوران مغولان یکی از شکوهمندترین ادوار تاریخی خود را گذرانده و در این دوران به رشد و عظمتی رسیده که شاید در کل تاریخ این شهر، همانندی بر آن دوره نتوان یافت، زیرا تبریز از جمله شهرهایی بود که در حملات مغولها، هیچگونه آسیبی به آن نرسیده و بعدها نیز به پایتختی امپراتوری عظیم آنان انتخاب گردیده است.
گفتنی است که در زمستان سال ۶۱۷ هجری قمری مغولها در پیش باروی شهر تبریز پیدا شدند، فرمانروای آذربایجان، «اوزبک بن پهلوان» از اتابکان آذربایجان بود و هنگامیکه مغولان به دروازههای شهر تبریز رسیدند، وی از در آشتی در آمد و در برابر اهدای پول و جامه و اسب و هدایای دیگربا ایشان صلح کرد و آنها نیز بدون رساندن هیچگونه آسیبی به شهر تبریز به سوی کرانه دریای خزر روانه شدند تا زمستان را در آنجا بگذرانند، زیرا در آن نواحی سرما کمتر و چراگاه برای چارپایانشان بیشتر بود.
در سال ۶۱۸ هجری قمری دوباره مغولان به باروهای شهر تبریز نزدیک شدند در این زمان کار تبریز را شمسالدین طغرایی در دست داشت و مردم را با خود موافق ساخته بود، حاکم تبریز نیز اوزبک بن پهلوان بود که امیری ناشایست بود و وقتی شنید مغولان به طرف تبریز حرکت کرده اند، به نخجوان گریخت.به نوشته «ابن اثیر»:پس از رفتن او شمس الدین طغرایی به انجام کارهای شهر برخاست و مردم را همزبان و و متحد ساخت و برای ایستادگی و جلوگیری از حمله مغول دلگرمیبخشید و آنان را از فرجام ترس و سستی بر حذر داشت و با کوشش و پایداری خود شهر را نیز مستحکم و استوار گردانید.«مغولان همین که به تبریز نزدیک شدند و شنیدند که مردم شهر برای جنگ با ایشان همدست و همزبان شده و به استوار ساختن شهر پرداخته و دیوارها و خندقش را نیز تعمیر کرده اندبرای آنان پیام فرستادند و از آنان پول و جامه خواستند، آخر قرار بر این شد که مقدار معینی پول و جامه برای مغولان بفرستند»و آنان نیز فرستادند و مغولان آن را گرفته و از باروهای تبریز عقب نشستند و به طرف «سراب » حرکت نمودند.(۱)
با استناد به گفتههای «ابن اثیر» به نظر میرسد که آمادگی مردم تبریز و دلاوری و شجاعت آنان، از جمله عللی بود که مغولان را از حمله به شهر تبریز بر حذر داشته است، این در حالیست که در آن دوران هیچ لشکر و قدرتی، توان مقاومت در برابر سپاه نیرومند مغول را نداشته است، و این خود حکایت از شجاعت و قهرمانی افسانهای مردم تبریز دارد، که از سابقهی دیرینهای در طول تاریخ برخوردار بوده و در نوع خود بی نظیر بوده است.البته علاوه بر مطلب فوق، عوامل دیگری نیز احتمالا در حمله نکردن مغولان به شهر تبریز موثر بوده که از آن جمله میتوان به سیاست هوشیارانه مردم این شهر و بخصوص”شمس الدین طغرایی”که کارهای شهر را در آن زمان به دست با کفایت خود گرفته بود، اشاره کرد.به هر حال با مرگ “اتابک اوزبک”و برکناری فرزند وی یعنی “اتابک خاموش”تبریز و قسمت هایی از آذربایجان به دست”جلال الدین خوارزمشاه”که از مقابل لشکریان مغول متواری بود افتاد، اما جلال الدین بعد از در اختیار گرفتن حکمرانی آذربایجان شروع به بدرفتاری با مردم نمود.تا اینکه در سال ۶۲۸هجری قمری با حمله ناگهانی مغولها روبرو شده و تبریز را از دست داده و به طرف دیار بکر عقب نشست.”ابن اثیر” در ذکر حوادث سال ۶۲۸ هجری قمری به این وقایع پرداخته و مینویسد:در اواخر این سال شهرهای آذربایجان تحت تبعیت مغولان در آمدند و به آنها اموال و هدایایی مانند جامههای ختایی و خوئی و عتابی و چیزهای دیگر فرستادند .علت آن نیز این بود که جلال الدین خوارزمشاه در مقابل مغولان شکست یافته و به شهر “آمد”عقب نشینی کرده بود.و مردم آذربایجان، در مقابل مغولها بی پناه مانده بودند در حالیکه:”فرمانروایان اسلامینیز در سوراخهای خویش پنهان بودند” بنابراین مردم آذربایجان و بخصوص تبریز که مهم ترین شهر آذربایجان محسوب میشد، به اطاعت مهاجمان مغول در آمدند و پول و تحفههای بسیاری به اردوی مغولان فرستادند . بدین ترتیب تبریز نیز به دست مغولها افتاده و جزو قلمرو آنها گردید.(۲)
با فتح تبریز، توجه مغولان به این شهر که قلب آذربایجان به شمار میآید، معطوف گشته و آنان در آبادانی و توسعه این شهر همت گماردند، تا جایی که هنگام فرمانروایی «اباقاخان» تبریز به عنوان پایتخت ایلخانان مغول انتخاب گردید. (۳) و این رسم تا زمان پادشاهی «اولجایتو» که وی «سلطانیه» را پایتخت خود انتخاب نمود، ادامه داشت.
در زمان غازان خان تبریز به حد اعلای رونق و شکوه رسید، این پادشاه در ۶۹۴ هجری قمری به تبریز وارد شد و در سال ۶۹۹ هجری قمری پس از بازگشت از حمله سوریه تصمیم گرفت که در «شنب غازان» برای خود آرامگاه ابدی بنا کند، لذا عمارت محکمیبنیاد نهاد که از گنبد سلطان سنجر سلجوقی در مرو که در آن زمان بلندترین عمارات اسلامیبه شمار میرفت، مرتفع تر بود. در این بنای بزرگ علاوه بر یک ضریح گنبددار، یک مسجد، دو مدرسه، یک بیمارستان، یک رصدخانه (مثل رصدخانه مراغه)، یک کتابخانه … و چند گرمابه وجود داشت.(۴) در «جامع التواریخ» در مورد ساختن غازانیه یا شنب غازان آمده است: در خارج شهر تبریز در جانب غربی در موضع شنب، خویشتن طرحی کشیده آن را بنیاد نهاد و این زمان چند سال است تا به عمارت آن مشغول هستند و از گنبد سلطان سنجر سلجوقی به مرو که معظم ترین عمارت عالم است، بسیار با عظمت تر است.(۵)
« در دوران مغول شهرهای آذربایجان روی به آبادانی نهاد، در زمان غازان، شهر تبریز بزرگتر از سابق گردید و یکی از مراکز مهم جهان شد. تجار روم و فرنگ، امتعه خود را به این شهر میآوردند و بازارهای آن در زیبایی معروف بود.» (۶)
همزمان با بنیادگذاریهای غازان خان در «غازانیه» وزیر دانشمند و پرنفوذ او خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی نیز به یک رشته کارهای ساختمانی در درون باروی غازانی در دامنه کوه سرخاب که بعدها « رشدیه» نامیده شده، دست زد. این شهرک و ساختمانهای آن یکی از کارهای شگفت انگیز آن روزگار و بنیادی دانشگاهی بود که هفت هزار محصل در آن به تحصیل مشغول بودند.(۷)
مؤلف «نزهه القلوب» در این مورد مینویسد: «در بالای شهر… خواجه رشیدالدین به موضع ولیان کوه داخل باروی غازان شهرچه دیگر ساخته و آن را ربع رشیدی نام کرده و در عمارت فراوان و عالی برآورده …».(۸) این شهرک دارای عمارتها وساختمانهای گوناگونی مانند مدرسه، دارالشفاء، مسجد، کتابخانه، دارالسیاده، ضرابخانه، دارالصنایع، کارخانههای کاغذسازی و کارخانه بافندگی، گرمابه، باغها و بستانها، آسیابها، کاروانسراها، خانهها و دکانها بود و افزون بر آن، خواجه رشیدالدین فضل الله برای خودآرامگاهی بسیار زیبا با کاشیهای معرق و طاقهای بلند و سنگهای مرمر بنا کرده بود.(۹)
از دیگر آثار معظمیکه در دوران ایلخانان مغول در تبریز بنا گردید. میتوان به مسجد علیشاه(ارک علیشاه) این شهر اشاره نمود که توسط تاج الدین علیشاه وزیر اولجایتو ساخته شده و به عنوان سمبل شهر تبریز شناخته میشود. «ساختن مسجد علیشاه از سال ۷۱۱ هجری تا سال ۷۲۴ در مدت سیزده سال طول کشید و بالاخره نیز تمام نشد. بنا به نوشته کتاب نسائم الاسحار خواجه علیشاه در مدینه السلام تبریز مدرسهای مینونمای رفیع بنای، بنا فرمود، و در بیابانها و طرق نیز رباطلات و خانات (کاروانسراها) ساخته و به انشای مسجدی عالی طاق، رفیع رواق که در اقطار و آفاق اگر تمام شدی طاق نمودی اشارت راند». (۱۰) مؤلف کتاب «مسامره الاخبار و مسایره الاخبار» در مورد این بنای بی نظیر جهان اسلام مینویسد: «تاج الدین علیشاه جیلانی وزیری صاحب خیر بود و مسجد جامعی در تبریز اساس نهاده است که غیر از مسجد جامع دمشق مثل آن در جهان هیچ اقلیمینشان نمیدهند و نظیر ندارد.» (۱۱(
به هر حال در دوران حکمرانی ایلخانان مغول، آذربایجان و به تبع آن تبریز، دوران بسیار باشکوهی را سپری نموده که در طول تاریخ این خطه همانندی بر آن نمیتوان یافت. در این زمینه «ج. ساندرز» استاد رشته تاریخ در دانشگاه کنتربری مینویسد: «تبریز به عنوان پایتخت ایلخانان، بازرگانان و هیئتهای غرب را مجذوب خود ساخت و ترقی کرد و به صورت پایگاه و بازار پرجمعیتی در سر راه عمده بازرگانی جهانی درآمد که اروپا را به آسیای مرکزی و شرقی متصل میساخت».(۱۲) به نوشته «ساندرز»، «اودوریک» راهب که در حدود سال ۱۳۲۰ میلادی در آنجا بوده، ما را مطمئن میسازد که برای «بازرگانی هیچ شهری در جهان بهتر از تبریز نبود و درآمد خان مغول از تبریز بیش از عایدات پادشاه فرانسه از کشورش بود». (۱۳) ابن بطوطه جهانگرد معروف آن دوره نیز در ذکر تبریز و بازار این شهر مینویسد: « … به شهر تبریز وارد شدیم و به بازار بزرگی که بازار قازان نامیده میشد، رسیدیم و آن بهترین بازارهایی بود که من در همه شهرهای دنیا دیده ام. هریک از اصناف پیشه وران در این بازار محل مخصوص دارند و من به بازار جوهریان که رفتم، بس که از انواع جواهرات دیدم چشمم خیره گشت. غلامان با جامههای فاخر، دستمالهای ابریشمین برکمر بسته در پیش خواجگان ایستاده بودند و جواهرات را به زنان ترک نشان میدادند. این زنان در خرید جواهر برهم سبقت میجستند و زیاد میخریدند …».(۱۴(
به هرحال در دوره ایلخانان مغول تبریز پایتخت امپراتوری وسیع و عظیم مغولان شده بود و این امپراتوری از یک سو به جیحون و از سوی دیگر تا مصر امتداد داشت، از شهر تبریز اداره میگردید. و بر این اساس «هرولد لمب» مؤلف کتاب تیمور لنگ با استناد به مأخذ قدیمیمیگوید که: « تبریز در قرون وسطی اعظم بلاد جهان بوده است».(۱۵)و مؤلف کتاب « تبریز از دیدگاه سیاحان خارجی در قرن هفدهم» مینویسد: « در این تاریخ (دوره غازان خان) تبریز رسماً پایتخت سلسله و مرکز حکمرانی شده بود و مملکت تماماً از جیحون تا مصر زیر فرمان تبریز بود، حکام ایالات مزیور مالیاتها و خراجهای خود را به دربار تبریز میفرستادند».(۱۶(
پروفسور مینورسکی (V.Minorsky) نیز به این مسئله که تبریز در دوره مغولان به « مرکز بزرگی برای بازرگانی و فرهنگ تبدیل شده بود، اشاره نموده است. (۱۷) به نوشته وی با ورود هولاکوی ایلخان، «آذربایجان مرکز شاهنشاهی بزرگی شد که از آموی تا شام امتداد داشت».(۱۸(
گفتنی است که انتشار مجموعه بی نظیر «سفینه تبریز» در سالهای اخیر که مجموعهای است، خطی مشتمل بر دویست و نه رساله فارسی و عربی در زمینههای گوناگون علمیو ادبی و فلسفی و دینی که توسط یکی از دانشمندان تبریزی آن دوره به نام « ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی» جمع آوری و کتابت شده، (۱۹) خود مؤید این مهم است که شهر تبریز در دوران مغولان مرکز فرهنگی بزرگی به شمار میرفته است. دکتر اصغر مهدوی که خود یکی از کارشناسان نسخههای خطی در کشور است، در مورد این مجموعه بی نظیر میگوید: «بنده چنین سفینهای یا مجموعهای در جایی ندیده ام، شاید در کتابخانههای بزرگ هم، چنین مجموعهای پیدا نشود، اگر بود تا حال نوشته بودند و توضیح داده بودند». (۲۰(
از جمله مسائل دیگری که در تبریز دوره مغولان مطرح است، میتوان به رشد نگارگری در این شهر اشاره نمود: نخستین مکتب نگارگری تبریز در زمان فرمانروایی ایلخانان در قرن هشتم در ربع رشیدی شکل گرفت. این دوره آغاز ورود عناصر چینی به حوزه نگارگری ایرانی به حساب میآید. به نظر محققان، نخستین و بهترین نگارههای منسوب به این مکتب متعلق به نسخهای از جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله به تاریخ ۷۰۷-۷۱۴ هجری قمری (محفوظ در کتابخانههای دانشگاه ادینبورو (Edinburgh) و انجمن سلطنتی آسیا ( Royal Asiatic Seciety) است. این نگارهها به گمان برخی محققان (بینیون و دیگران صفحه ۹۶، کنبی صفحه ۳۱) حاصل کارگاههای تبریز در زمان حیات رشیدالدین است. (۲۱(
تبریز در این دوره، سرای هنرمندان و مرکزی بود برای جلب اندیشمندان و هنرمندان سایر رشتهها، کار تذهیب کاران و خوشنویسان و ابتکارات و ابداعات تازه در این هنر تا جایی چشمگیر میشود که جنبش تازهای در زمینه خوشنویسی و تذهیب در مکتب تبریز آغاز میشود. تذهیب کاران مکتب تبریز خود را از محدوده انتخاب رنگ هایی مانند قرمز و طلایی رها میکنند و به رنگهای دیگری نیز میگروند. نقشهای متنوع تر میشود… میتوان ادعا کرد که تذهیب کار در گوشه و کنار جهان آن روز را تحت تأثیر شدید شیوه و راه خود قرار دادند و تا مدت زمان طولانی نوآفرینی و ابتکارات آنان مورد نظر هنرمندان این رشته از هنر ظریف در سراسر جهان قرار گرفت. (۲۲(
به هرحال سخن در مورد شکوه و عظمت تبریز در دوره حاکمیت ایلخانان مغول بسیار است که پرداختن به این مهم خود فرصت دیگر و تحقیق مفصل تری را میطلبد، لذا این گفتار را با نوشته پروفسور «واسیلی ولادیمیر بارتولد» (Vasili Vladimirovich Bartol’d) مورخ روسی در مورد « فتوحات مغول و تأثیرات آن بر فرهنگ ایرانی» به پایان میبریم. به نوشته این دانشمند معروف: تحت تأثیر نظرات نویسندگان آن دوره، دانشمندان اروپایی معتقدند که مغولان ضربهای سنگین و ویرانگر بر حیات فرهنگی آسیا و اروپای شرقی وارد آوردند، اما در حقیقت حملات مغولان « کمتر از آنچه گمان میرود، نابود کننده بود». خانهای مغول مشاوران فرهیخته خود را نیز آورده بودند، تا آنان را در تأسیس حکومتشان و اداره کشور جدید با نظم و تشکیلات خوب حکومتی و سازمان نظامیدقیقی که در زمان چنگیز با مهارت ترتیب داده شده بود، یاری رسانند. در همه مناطق که توسط مغولان فتح شده بود – چین، جهان اسلام و روسیه – بعد از قرن سیزدهم، متوجه ثبات سیاسی بیشتری از قبل میشویم. البته خانهای مغول درباره ادبیات محلی و پیش از اسلام آوردنشان نسبت به کلام اسلامیبی تفاوت بودند، اما به خاطر علایق مادی خویش به بازسای زندگی شهری، صنعت و تجارت یاری رساندند و حمایت خویش را از آن شاخههای دانش که به نظر آنها فایده عملی داشت، دریغ نکردند. از جمله پزشکی، ریاضیات، به خاطر نقشی که در دقیق بودن امور دفتری و حساب و کتابها داشت، و نجوم به خاطر اعتقادشان به طالعبینی.
فاتح ایران، هولاکو، نوه چنگیزخان برای نصیرالدین طوسی منجم، رصدخانهای در شهر مراغه آذربایجان ساخت و آن را به بهترین وسایل موجود در آن زمان مجهز ساخت… نه فقط شهرهای ویران شده بازسازی گردید، بلکه شهرهای تازهای نیز همچون سلطانیه که بین تبریز و تهران واقع بود، ساخته شد. تنها در زمان مغول بود که تبریز، مرکز آذربایجان به شهری بزرگ و غنی تبدیل شد که در میان شهرهای ایران نظیر نداشت… امپراتوری مغول سرزمینهای با فرهنگ خاور دور و نزدیک را تحت حکومت یک فرد و یک سلسله متحد کرد و این امر ناگزیر به تجارب و تبادل ارزشهای فرهنگی یاری میرساند. کاروانهای تجاری، بین آسیای مقدم و چین، چنان توسعه یافت که نه قبل و نه بعد از آن چنین ارتباط و تبادلی وجود نداشت، بازرگانان اروپایی که اولین آنها پولوهای (Polos) ونیزی بودند، نیز از این راههای تجاری بهره میبردند، این روابط تجاری تا حد زیادی باعث پیشرفت فرهنگی اروپا در قرن سیزدهم میلادی بود. (۲۳)
نتیجهگیری:
تبریز از جمله شهرهایی بود که در حملات مغولان هیچگونه آسیبی به آن نرسید و بعدها نیز (در دوران سلطنت اباقاخان) به پایتختی ایلخانان مغول برگزیده شد.
در دوران ((ارغون)) که وی به ارتباط با اروپا اهمیت میداد، این شهر از نظر بازرگانی به رشد چشمگیری دست یافت. اما اوج پیشرفت تبریز مربوط به دوران غازان خان میباشد. در دوران فرمانروایی وی در محل ((شنب غازان))، (شام غازان) تبریز، مجموعهای عظیم از مسجد، خانقاه، مدرسه، کتابخانه، رصدخانه، گرمابه، بیت القانون و… ساخته شد که در آن روزگار مجموعهای بی نظیر به شمار میآمد.
بنای آرامگاه غازان که به قبه شام تبریز معروف بود در ۶۹۷ ه.ق آغاز و در ۷۰۲ ه.ق به پایان رسید. این بنا بزرگترین قبه تا آن تاریخ در سرزمینهای اسلامیبوده است. همزمان با بنیاد گذاریهای غازان خان در ((غازانیه))، وزیر دانشمند و پرنفوذ او خواجه رشید الدین فضل الله همدانی نیز به یک رشته کارهای ساختمانی در درون با روی غازانی در دامنه کوه سرخاب که بعدها ((رشیدیه)) نامیده شد، دست زد. این شهرک و ساختمانهای آن یکی از کارهای شگفت انگیز آن روزگار و بنیادی دانشگاهی بود که هفت هزار محصل در آن مشغول به تحصیل بودند.
تبریز در این هنگام چون مرکز بازرگانی شرق و غرب بود و بر سر راه ابریشم قرار داشت، روز به روز بر جمعیت آن افزوده میشد، لذا کویها و خانهها و کوچه و بازارهای نوینی در پیرامون شهر پدید آمد و به رشد شگفت انگیزی دست یافت.
از جمله مسائل دیگری که در تبریز دوره مغولان مطرح است میتوان به رشد نگارگری در این شهر اشاره نمود، گفتنی است که نخستین مکتب نگاری تبریز، در زمان فرمانروایی ایلخانان و در قرن هشتم در ربع رشیدی این شهر شکل گرفت.
پی نوشتها:
۱- بنگرید: ابن اثیر، (کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران)، بی تا، ج ۲۶، (ترجمه فارسی)، صص ۱۸۰-۱۷۹٫
۲- ابن اثیر، همان، بی تا، ج ۲۷، صص ۱۵۹-۱۵۸٫
۳- تاریخ بناکتی، ۱۳۷۸، انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ص ۴۲۷٫
۴- مینورسکی، تاریخ تبریز، ۱۳۳۷، صص ۲۰-۱۹٫
۵- رشیدالدین فضل الله، (جامع التواریخ)، ۱۳۶۲، ج۲، ص ۹۹۷٫
۶- دانشنامه ایران و اسلام، ج ۱، ۲۵۳۶، ص۵۶٫
۷- کیانی، (شهرهای ایران)، ج۳، ۱۳۶۸، (مقاله تبریز-ذکاء)، ص ۱۶۸٫
۸- مستوفی، (نزهه القلوب)، ۱۳۶۲، ص ۷۶٫
۹- سلطان زاده، (تبریز خشتی استوار در معماری ایران)، ۱۳۷۶، ص ۲۵٫
۱۰- مشکور، (تاریخ تبریز تا پایان قرن نهم هجری)، ۱۳۵۲، ص۵۰۱٫
۱۱- آقسرائی، (مسامره الاخبار و مسایره الاخیار)، ۱۳۶۲، صص ۵-۳۱۴٫
۱۲- ساندرز، (تاریخ فتوحات مغول)، ۱۳۶۳، صص ۱۳۱-۱۳۰٫
۱۳- یول کوردیر، ختای، ج۲، صص ۱۰۴-۱۰۳ به نقل از « ساندرز». همان، ص ۲۴۷٫
۱۴- ابن بطوطه، (سفرنامه ابن بطوطه)، ج ۱، ۱۳۵۹، ص ۲۵۳٫
۱۵- به نقل از (سفرنامه شاردن)، ج ۲، ۱۳۳۵، ترجمه فارسی)، پاورقی، ص ۴۱۷٫
۱۶- بهرامی، (تبریز از دیدگاه سیاحان خارجی در قرن هفدهم)، ۲۵۳۶، ص ۱۳۰٫
۱۷- دانشنامه ایران و اسلام، ج ۱، ۲۵۳۶، ص ۴۹٫
۱۸- دانشنامه ایران و اسلام، ج۱، همان، ص ۴۹٫
۱۹- بنگرید: « سفینه تبریز، ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی»، (تاریخ کتاب ۷۲۱-۳ هجری قمری)، مرکز نشر دانشگاهی،۱۳۸۱، تهران.
۲۰- فصلنامه نشر دانش، س ۱۹، ش۴، زمستان ۱۳۸۱، ص۴۲٫
۲۱- دانشنامه جهان اسلام، ج۶، ۱۳۸۰، صص ۴۱۲-۴۱۱٫
۲۲- روح الله عباس خانی، (سیر تطور هنر در آذربایجان)، ۱۳۸۲، صص ۱۳-۱۲٫
۲۳- بارتولد، ( فرهنگ و تمدن اسلامی)، ۱۳۸۳، صص ۱۲۱-۱۱۸٫
منابع و مآخذ:
- آقسرائی، محمود بن محمد، ( تاریخ سلاجقه یا مسامره الاخبار یا مسایره الاخیار، ) چاپ ۲، به اهتمام دکتر عثمان توران،
انتشارات اساطیری، بی جا، ۱۳۶۲ ش. - ابن اثیر، عزالدین علی، (کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران)، ج ۲۶، ترجمه ابو القاسم حالت، موسسه مطبوعاتی علمی، تهران، ۲۵۳۵٫
- ابن اثیر، عزالدین علی، (کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران)، ج ۲۷، ترجمه ابو القاسم حالت، موسسه مطبوعاتی علمی، تهران، بی تا.
- ابن بطوطه، ( سفرنامه ابن بطوطه)، ترجمه دکتر محمدعلی موحد، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۵۹ ش.
- بار تولد، واسیلی ولادیمیروویچ، (فرهنگ و تمدن اسلامی)، شرکت چاپ و نشر بین الملل وابسته به موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۳ش.
- بناکتی، داود بن محمد، (تاریخ بناکتی)، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران ۱۳۷۸ش.
- بهرامی، اکرم، (تبریز از دیدگاه سیاحان خارجی در قرن هفدهم) انتشارات وحید تهران، ۲۵۳۶٫
- تبریزی، محمد بن مسعود، ( سفینه تبریز)، مرکز نشر دانشگاهی، تهران ۱۳۸۱ ش.
- دانشنامه ایران و اسلام، جلد۱، زیر نظر احسان یار شاطر، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۲۵۳۶٫
- دانشنامه جهان اسلام، جلد۶، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، بنیاد دایره المعارف اسلامی، تهران ۱۳۸۰ش.
- رضازادعمو زین الدینی، مجید، (تاریخ تبریز از دوران باستان تا برآمدن مغولان)، انتشارات اختر، تبریز، ۱۳۸۰ ش.
- رشید الدین فضل الله همدانی، ( جامع التواریخ)، جلد۲، انتشارات اقبال تهران، ۱۳۶۲ش.
- سلطانزاده، حسین، (تبریز خشتی استوار در معماری ایران)، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران، ۱۳۷۶ش.
- ساندرز، ج، ( تاریخ فتوحات مغول)، ترجمه ابوالقاسم حالت، امیرکبیر تهران، ۱۳۶۳ ش.
- شاردن، (سیاحتنامه شاردن)، ج۲، ترجمه محمد عباسی، امیر کبیر، تهران، ۱۳۳۵ ش.
- عباس خانی، روح الله، ( سیر تطور هنر در آذربایجان)، انتشارات سروش، تهران ۱۳۸۲ ش.
- مستوفی، حمدالله، ( نزهه القلوب)، به اهتمام گای لیسترانج، دنیای کتاب، تهران، ۱۳۶۲ش.
- مشکور، محمدجواد، ( تاریخ تبریز تا پایان قرن نهم هجری)، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، تهران، ۱۳۵۲ ش.
- مینورسکی، ولادیمیر، ( تاریخ تبریز)، ترجمه عبدالعلی کارنگ، تبریز، ۱۳۳۷ش.
- کیانی، محمد یوسف، (شهرهای ایران)، ج۳، جهاد دانشگاهی، تهران، ۱۳۶۸ش.
- نشر دانش، (فصلنامه)، ( آینه فرهنگی تبریز در دوره ایلخانان)، سال ۱۹، شماره۴، زمستان ۱۳۸۱ ش.