ﮐﺆینهیینی منه وئر
وئریم ایچیمده کی قورد
اییینی آنلاسین
سنه ساری گلسین !
هر گئجه ﮐﺆینهیینین دویمهلرینی دیشیمله آچیپ
رﺆیالاریما چاغیریرام ایچیندهکی بوغداشین قیزی !
ﮐﺆینهیینی منه وئر
سریم شریتیمیزه
آی دولو اولان گئجه
سئوگیمیز آیدینلیغا چیخسین !
یک پاسخ
دیوانگان این شهر
سیگارهایشان را
همه به نام تو آتش زدند
سیب های سرخ ات را بردار و برو
بلند بخوان
گلوی تو گرفتنی نیست
تمام کوچه های شهرت را قرق کرده اند
امشب هر دو گرفتار این عوضی شده ایم
این عوضی تا تو را در من مشغول نکند
بوی سیگارش بلند نمی شود
یادت باشد
دستانت باید تنها بوی نیکوتین سیگار مرا بدهند
چشمانت را ببند
سیگارت را خفه کن
و با صدایی بلند بخوان
کلمه ای که در گلویت سقط شد من بودم.
شاعر. سرکار خانم سپیده رسولی