ترجمهی فارسی دو کتاب از نمایشنامههای «فیروز مصطفا» در ایران منتشر شد
«زیرزمینی در شیروانی» و «گودال ماریانا» با عنوانین اصلی” çardaqda zirzəmi”و”Marian çökəkliyi”عنوان دو کتاب از نمایشنامههای فیروز مصطفا “Fİruz Mustafa”است که که اولین بار با ترجمه کیومرث نظامیان از سوی انتشارات هشت به خوانندگان فارسی زبان معرفی و راهی بازار کتاب شده است.
مختصری در باره فیروز مصطفا
دکتر فیروز مصطفا، فیلسوف، نویسنده، شاعر، نمایشنامه نویس، مترجم، محقق، خبرنگار و مجری برنامههای تلویزیونی در ۱۸ فوریه سال ۱۹۵۲ در روستای عیسالی در جمهوری آذربایجان متولد شد. مدتها در مدارس جمهوری آذربایجان و سپس در کانال آذ تی وی به عنوان مجری مشغول به کار شد.
او مدتها در روزنامههای”جوان “، “باکو “، “پیشرفت “،”قدرت “و… به عنوان سردبیر و خبرنگار کار کرد. مدتی نیز مشاور ارشد رئیس جمهور در امور عمومیو علمیو روابط امور خارجه بود و هم اکنون استاد دانشگاه فلسفه غرب در باکو میباشد و دو فرزند دارد.
فیلم “کوچ دریا” با اقتباس از رمان “کوچ دریا” فیروز مصطفا ساخته شده است. علاوه بر آن این رمان در انگلیس به همراه کتاب “کهربایک دوست واقعی “ به انگلیسی ترجمه شده و نمایشنامه ”زیرزمین در شیروانی” و “مانکن “ به روسی ترجمه شده است. بیشتر نمایشنامههایش روی صحنه رفته است. او هچنین کتاب “پوتین، اول شخص “و “گزیده ای از شاعران روسیه “از زبان روسی را ترجمه کرده است و کتابهای تحقیقاتی فراوانی نیز در زمینه فرهنگ ترکها و آرای فیلسوفان نگاشته است.
نمایشنامه “زیرزمینی در شیروانی” روایت زندگی زن و شوهری است که دریک خانه و دریک زمان زندگی میکردند که به طول سالیان دراز هم دیگر را نمیشناسند و همدیگر را درک نمیکنند. در ظاهر با هم آشنا و در باطن از هم بیگانهاند. عنوان این اثر به صورت اتفاقی “زیرزمینی در شیروانی” نیست. شیروانی قسمت بالایی هتل و زیرزمین قسمت پایینی هتل است. اما در واقع نه در شیروانی زندگی میسر میشود و نه در زیرزمین. اما در اصل در این اثر صحبت از شیروانی هتل نیست. بلکه صحبت از شیروانی و زیرزمین شخصیت انسانها است.یعنی صحبت از سطح بالا و سطح پایین تفکر انسانها است. صحبت از تضاد و وحدت فکر و قلب آدمیاست.
زارا: میدونید من زندگی آدمها رو شبیه این هتل دو طبقه میدونم
آراز: به هتل؟ عجب قیاسیه.
زارا: عجیب هم باشه ولی مشخصه که زندگی ماها هم طبقهی بالا و پایین داره.
مگه اینجوری نیست؟
آراز: (میخندد) ما هنوز تو طبقهی بالا هستیم.
زارا: همه تو طبقه بالا هستند. البته من زندهها رو میگم.
آراز: شکی نیست که این جوریه. مردهها تو طبقهی پایین هستند.
زارا: نه منظور من مردهها نیستند. نمیدونم منظورم رو چه جوری بگم. تو طبقه
پایینیک قسمتی از ما مخفی شده.
آراز: قسمتی از ما؟ اون کدوم قسمت ما است؟ اگه راز نیست بگو؟
زارا: اون قسمت رو به غیر ازخودمون هیچ کس نمیتونه ببینه.
این اثر نشان دهنده چندگانی شخصیت انسانها از منظر روانشناسی نیز هست. هریک از شخصیتهای نمایشنامه شخصیتهای چندگانه خود را به نمایش میگذارند.
نمایشنامه گودال ماریانا دیگر نمایشنامه منتشر شده در سال ۲۰۱۶ توسطیونس ولی پور در سالن تئاتر تئوز باکو روی صحنه رفته است. گودالِ ماریانا عنوان درازگودالترین حفرهی دریایی است که در اقیانوس آرام و در نزدیکی فیلیپین قرار دارد. مصطفا در این نمایشنامه میخواهد بیان کند که در وجود هر انسان یک گودال ماریانا وجود دارد و این گودال را به جهان مدرن نیز میتوان تعمیم داد. این نمایشنامه در ژانر تئاتر معناباختگی قرار دارد. گودال ماریانا بیانگر مقصد عالی انسان برای یافتن حقیقت در شرایط سخت است. این اثر دو انسان با دو دنیای متضاد را به تصویر میکشد. مرد سیاه پوش نمادی است از دنیای شر و سیاه و بدیها شخصیتی که ذاتا سیاه و شر به دنیا آمده است و مرد سفیدپوش نمادی است از دنیای خیر و سفیدی و خوبیها. نمایشنامه حول محور اتفاقی که رخ داده شکل گرفته است. فردی به قتل رسیده و یا خودکشی کرده است.
خط اصلی این نمایشنامه پرسشهایی است که در نتیجه بر خورد دو شخصیت، دو قطب، دو رنگ و دو جهان کاملا متضاد شکل میدهد. فیروز مصطفا در این نمایشنامه نشان میدهد که در وجود هر انسانی شخصیتی متفاوت و پنهان از شخصیت آشکار آدمی هست. چنان چه این نمایشنامه با این دیالوگها شروع میشود:
مرد سفیدپوش: چیه؟ چی شده؟ چرا این طرف و آن طرف رو نگاه میکنی؟ مگه به
غیر از من و تو، تو این اتاق کسی هست؟
مرد سیاه پوش: من هیچی نمیتونم بگم. ولی همه چیز ممکنه.
مرد سفیدپوش: (به اطراف نگاه میکند)بله همه چیز ممکنه.
و این شخصیت نهان در ادامه نمایشنامه کاملا آشکار میشود چنان چه گوئی مرد سفیدپوش جنایت و جنایت کار را پرسان و جویان دنبالش میآید تا به خود میرسد. و در آخر چنان نمایان میشود که او خودش جنایت کار است. در طول نمایشنامه دو شخصیت بارها و بارها شخصیت شان تغییر کرده و کاراکترهای هم دیگر را تغییر میدهند و معلوم نمیشود که کدام خیر و کدام شرند کدامیک جنایتکار است و این تغییر شخصیت با تغییر در لحن دیالوگها ماهرانه دیده میشود.
کیومرث نظامیان متولد ۱۳۶۵/۱۲/۱۷ شهرستان بستان آباد و فارغ التحصیل رشته حسابداری در مقطع کارشناسی میباشد.اولین مجموعه شعرش را در سال ۱۳۹۱ با عنوان “دیوارها سریعتر از من میدوند “ از سوی انتشارات آناس منتشر کرد.یک سال بعد در سال ۱۳۹۲ وی دومین مجموعه شعرش را با عنوان “شعبده بازی قلم در تاریکی “ را از سوی انتشارات نباتی منتشر کرد.”تنهایی به تنهایی کنارم ایستاده است “ عنوان سومین مجموعه شعری وی میباشد که در سال ۱۳۹۵ از سوی انتشارات نبانی منتشر شده است. کیومرث نظامیان همچنین در حوزه ترجمه نیز فعالیت میکند و در سال ۱۳۹۵ “زمانیک گورستان نامرئی ست “ شعرهای شاعر نامدار ترکیه آتیلا ایلهان و “سرمزارمیک جفت کفش بگذارید “ شاعر شهیر جمهوری آذربایجان را به فارسی ترجمه کرده و از سوی انتشارات مایا منتشر کرده است. وی همچنین “آن طرف تر از تنهایی دهکده ای نیست “ شعرهای راسیم قاراجا را نیز از سوی انتشارات فصل پنجم در سال ۱۳۹۵ منتشر کرده است.وی در سال ۱۳۹۶ “گزارشی از پنجرههای نیمه شب “ را که شامل ترجمه گزیده شعرهای ترکیه رسولیونان میباشد را از سوی انتشارات بوتیمار منتشر کرده است.همچنین “ بیر آددیمیم اؤلوم بیر آددیمیمیاشام “ (یک گامم مرگ یک گامم زندگی “عنوان مجموعهی شعرهای ترکی وی میباشد که در سال ۱۳۹۶ از سوی انتشارات اختر منتشر شده است.