«تبریز» و آراى مختلف در مورد تلفظ و نگارشهای آن
مجید رضازاد عموزینالدینی
واژه «تبریز» را باید یکی از اسرارآمیزترین واژههای تاریخی دانست که معنا و وجه تسمیه و همچنین نگارش دقیق آن تاکنون بطور روشن و مستند برای جهان علم آشکار نگشته است. “شاردن” (chardin) فرانسوی در مورد وجه تسمیه و تلفظ این شهر مینویسد: “در تمام عالم من شهری نمیشناسم که در باره بنا و پیدایش و نام اولیه آن نویسندگان جدید اینقدر بحث و جدل کرده باشند….”(شاردن، ۱۳۳۵، ج۲،ص۴۱۲). و احمد کسروی نیز که در اظهار نظر در مورد مسائل مختلف ابایی نداشت، در مواجهه با واژه تبریز وا مانده و اعتراف نموده است که: “آنچه در باره تبریز در کتابها نوشتهاند و یا بر زبانها میگویند، همه عامیانه و نادرست است و من با همه جستجوهایی که بکار بردم، به معنی آن نرسیدم و بهتر دیدم به حال خود گذارم”(کسروی، ۱۳۵۲،”کاروند کسروی”، ص۳۲۳). و این همان شهری است که قدمت آن نیز برای مورخان تا سالهای اخیر زیاد روشن نبود تا اینکه با کشف آثاری از دوران باستان در اطراف گوی مسجد تبریز و برخی شواهد دیگر معلوم گشت که این شهر حداقل قدمتی بیش از پنج هزار سال دارد.(در مورد تاریخ باستانی تبریز بنگرید به مقاله نگارنده این سطور در سایت ایشیق). به هر حال تعدد تلفظ واژه «تبریز» در منابع و کتابها نیز از جمله مطالب جالبی است که توجه مورخان و پژوهشگران بسیاری را به خود مشغول داشته است. شاید بتوان نظریه شاردن را تعمیم داده و اظهار نظر نمود که کمتر شهری از شهرهای جهان است که از نظر تعدد تلفظ با تعداد تلفظ واژه این شهر برابری نماید. نگارنده این سطور در سال ۱۳۷۹ش در پایاننامه فوقلیسانس خود که درگروه تاریخ دانشگاه تبریز ارائه گردید و بعدها بصورت کتاب نیز منتشر گردید، سی و یک نوع تلفظ مختلف از واژه تبریز را آورده بودم که این پژوهش مورد توجه اساتید و محققان بسیاری قرار گرفت.** در اینجا تعداد “ده” تلفظ دیگر را نیز در مورد واژه تبریز به این تعداد قبلی اضافه کرده و این “چهل و یک” تلفظ از واژههای مختلف تبریز را در اختیار علاقمندان به این موضوع قرار میدهم، باشد که قابل استفاده و مفید برای همگان باشد.
گفتنی است نام شهرى که امروز «تبریز» تلفظ مىشود در قرون گذشته و حال و همچنین در زبان اقوام مختلف و در سفرنامههاى جهانگردان و نیز در کتابهاى تاریخى به شکلهاى گوناگونى مطرح شده است که نشان از تلفظ و نگارشهاى مختلف این نام مىدهد که دراینجا به برخی از این تلفظها اشاراتی میگردد:
۱ـ «تِبریز»، یاقوت، در معجم البلدان (ج ۱، ص ۸۲۲، تلفظ تبریز به کسرتاء یکى از خصائص لهجه منسوب به خزرهاست. «مینورسکى، تاریخ تبریز، ص ۶».
۲ـ «تربیز»، شکل مقلوب تبریز، بر وفق ترکى آذرى، در زبان خود مردم تبریز «همان، ص ۷».
۳ـ «تورژ» نگارش فاوست بیزانسى (Faust de Byzance) در قرن چهارم و آسولیک (Asolik)در قرن یازدهم میلادى و واردان (Vardan) در قرن چهاردهم «همان، ص ۷».
۴ـ «توْرِش» شکل دیگر از نگارش فاوست (Faust) «همان، ص ۷».
۵ـ «دَورژ» نگارش واردان (Vardan) در قرن چهاردهم میلادى، گویا تسمیه اخیر از لهجه عامیانه ارمنى مشتق شده و اصل کلمه «د ـ اى ـ ورژ» به معنى «این براى انتقام است» «همان، ص ۷».
۶ـ «تَورَز» و آن در زبان فارسى متداول بمعنى «تب ریز» و «تب پنهان کن» «همان ص ۷».
۷ـ «تاروئى» تلفظ و کتابت آشورى تبریز در زمان مادها به نقر به روى کتیبههاى شاروخین دوم «سارگن» پادشاه آشور «۷۰۵ـ۷۳۲ ق.م» «توکلى مقدم، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۲۴۷».
۸ـ «تارِمِکس» «همانجا» «همان»
۹ـ «تااورى» نگارش دیگر تاروئى «همان»
۱۰ـ «تورى» تلفظ مردم بومى آذربایجان و گویش اکثر روستائیان پیرامون تبریز تا هفتاد و هشتادسال پیش «همان»
۱۱ـ «توریس» صورت بازمانده «تورى» در زبان فرانسه در سدههاى ۸ و ۹ ه. «توکلى مقدم، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۲۴۷»
۱۲ـ «توریز» نگاش تبریز در آثار پس از اسلام از جمله: تقویم البلدان و سفرنامه ابن بطوطه «همان»
۱۳ـ «تاوریز» سفرنامه آدام اولئاریوس، ۱۳۶۳ ش، ص ۸۶»
۱۴ـ «تیوریس» نگارش اولیاء چلبى از زبان مغولى (نخجوانى، مجله دانشکده ادبیات، ۱۳۳۸،«صص ۲۷۲ ـ ۲۷۳»
۱۵ـ «تیوریز» نگارش دیگر اولیاء چلبى از زبان درى «همان»
۱۶ـ «تاب ریز» نگارش دیگر اولیاء چلبى از زبان دهقانان «همان»
۱۷ـ «گابریز» سفرنامه گروته، ۱۳۶۹، ص ۲۹۶٫
۱۸ـ «تاورژ» در منابع ارمنى «مشکور، ۱۳۵۲، ص ۳۸۹»
۱۹ـ «داورژ» در منابع ارمنى «همان، ص ۳۸۹»
۲۰ـ «تربیص» در کتیبه سناخریب پادشاه آشور، (۷۰۵ـ۶۸۱ ق.م) «همان، ص ۳۹۱»
۲۱ـ «تاوروس» نگارش پرفسور علیف، «مجله یول، شماره ۱۷، ۱۳۷۰، ص ۲۱»
۲۲ـ «طب ریز» نگارش دیگر شاردن در داستان شفا یافتن زبیده بدست طبیب مادى» «شاردن، ج ۲،۱۳۳۵، ص ۴۱۴»
۲۳ـ «تومیریس» نگارش زهتابى، در کتاب «ایران تورکلرینین اسکى تاریخى» «ج ۱، ۱۳۷۷، ص۶۳۶».
۲۴ـ «تومروس» از زبان روستائیان اهر، «زهتابى، همان، ص ۶۳۶»
۲۵ـ «گابریس» نگارش طاهرزاده بهزاد، ۱۳۶۳، ص ۱» از زبان بتولومه (Botolome)
۲۶ـ «تبرمئیس» در کتاب «تبریز قدیم، از کهنترین ایام تاکنون» «خانلو، ۱۳۶۴، ص ۲۰»
۲۷ـ «تابپیس» «همان، ص ۲۰»
۲۸ـ «تارماکیزا» «آذربایجان، در سیر تاریخ ایران» «رئیس نیا، ۱۳۷۰، ج ۲، ص ۱۰۲۴»
۲۹ـ «دبریز» «رئیس نیا، همان، ص ۱۰۲۴».
۳۰-“تاورش”(همان).
۳۱-“تارماکیس”(همان).
۳۲-“تاوراکیس”(همان).
۳۳-“دائی ورژ”(همان،ص۱۰۲۷).
۳۴-“تواریر” (تبریز از نگاهی دیگر،۱۳۷۹، ص۵۵).
۳۵-“تارواکیسا”(هرتسفلد، ۱۳۵۴، ص۳۵).
۳۶-“دارویز”(سیری در کوچههای خاطرات،۱۳۷۳، ص۱۰).
۳۷-“ترماکیسو” (قدیمیترین مأخذ که نام تبریز در آن برده شده، نامه مینورسکی، نشریه دانشکده ادبیات تبریز،۱۳۴۵،ص۱۷۴).
۳۸-“ته ورژ” (ایران در گذشته و حال، ۱۳۵۳،ص۵۷).
۳۹ـ «تبریس» «اوژن فلاندن (flandin)، ۲۵۳۶، صص ۸۰ ـ ۸۱».
۴۰-“تبرمسس” (فرهنگ تاریخ و جغرافیایی شهرستانهای ایران،۱۳۷۶، ص۱۶۲).
۴۱ـ «تَبریز» نگارش کلمه در کتابهاى پس از اسلام تاکنون از جمله: فتوح البلدان، تایخ یعقوبى، تاریخ طبرى،البلدان …ابن اثیر، حدود العالم، صورهالارض، «توکلى، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۲۴۷».
لازم به ذکر است که این کثرت تلفظ از واژه تبریز، شاید در مواردی نیز از اشتباه ناسخین و نویسندگان ومترجمان ناشی شده است که نتیجه آن پیدا شدن تلفظهای گوناگون از واژه تبریز در منابع و کتابهای مختلف تاریخی است.
گفتنى است که علاوه بر تلفظهاى گوناگون از نام این شهر، در بعضى از منابع، نامهاى دیگرى به این نقطه از خاک آذربایجان اطلاق شده است. که بعضى از آنها عبارتند:
۱ـ غراقه (قاموس اعلام، استانبول، ۱۸۸۹، ج ۱، ص ۲۸».
۲ـ شاهاستن «شاردن، ۱۳۳۵، ج ۲، ص ۴۲۱»
۳ـ اکباتان از نظر توماس هربرت (thomas Herbert)، «بولاى لوگوز (Bollayele Gouz)و برخى نویسندگان دیگر» «بهرامى، ۲۵۳۶، صص ۵۳ ـ ۵۴»
۴ـ آذر آبادگان «.. نام شهر تبریز نیز هست» «خلف تبریزى، ۱۳۶۱، ج ۱، ص ۲۴».
۵ـ آذرباد، «نام شهر تبریز …» «برهان قاطع (خلف تبریزى)، همان، ص ۲۳».
بعد از ذکر بعضى از تلفظها و اسامى گوناگون تبریز، در اینجا به این نکته مىپردازیم که وجه تسمیه آن چیست، و یا تبریز از نظر اتیمولوژى به چه معناست. گفتنى است که مورخان و محققان بسیارى از قرنهاى گذشته تا به امروز در اینمورد به تحقیق و تفحص پرداختهاند، ولى آنچه به نظر میرسد از این تحقیقات حاصل شده است، پراکندگى آراء و پیدا شدن معانى متناقض و متضاد بوده است، تا حل شدن اصل موضوع یعنى وجه تسمیه تبریز. به عبارت دیگر در مورد اتیمولوژى نام تبریز و ارائه نظرات گوناگون و گاه متضاد محققان در اینمورد، آدمى بى اختیار به یاد این شعر مولانا مى افتد که:
هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من
بدیهی است که وارد شدن به این بحث بی نهایت جالب و البته مجادله انگیز خود از پژوهشهای بسیار جدی و جالبی است که پرداختن به آن فرصت دیگری را میطلبد…. این نوشته را با اشعار مولانا جلال الدین رومیدر مورد شهر تبریز و تبریزیان به پایان میبریم، آنجا که مینویسد:
“ساربانا بار بگشا ز اشتران / شهر تبریز است و کوی گلستان
فر فردوسیست این پالیز را / شعشعه عرشیست این تبریز را
هر زمانی فوج روح انگیز جان / از فراز عرش بر تبریزیان”
“مولوی، ۱۳۷۹، مثنوی معنوی، ص۹۰۷”
منابع :
۱ـ اوژن فلاندن، ۲۵۳۶، سفرنامه اوژن فلاندن به ایران، ترجمه حسن نور صادقى، چ ۳، انتشارات اشراقى، تهران.
۲ـ بهرامى، اکرم، ۲۵۳۶، تبریز از دیدگاه سیاحان خارجى در قرن هفدهم، انتشارات وحید، تهران.
۳ـ تابانى، حبیبالله، ۱۳۷۹، تبریز از نگاهى دیگر، چ ۱، تبریز.
۴ـ توکلى مقدم، حسین، ۱۳۷۵، وجه تسمیه شعرهاى ایران، ج ۱، نشر میعاد، تهران.
۵ـ جکسن، ابرام و. ویلیامیز، ۱۳۵۳، سفرنامه جکسن (ایران در گذشته و حال)، ترجمه منوچهر امیرى. فریدون
بدرهاى، شرکت سهامى انتشارات خوارزمى، تهران.
۶ـ حقیقت، عبدالرفیع، ۱۳۷۶، فرهنگ تاریخ و جغرافیائى شهرستانهاى ایران، انتشارات کوشش، تهران.
۷ـ رئیسنیا، رحیم، ۱۳۷۰، آذربایجان در سیر تاریخ ایران از آغاز تا اسلام، ج ۱، ۲، انتشارات نیا(نیما)، چ
۲، تبریز.
۸ـ شاردن، ۱۳۳۵، ج ۲، (سیاحتنامه شاردن)، ترجمه محمدعباسى، امیرکبیر، تهران.
۹ـ طاهرزاده بهزاد، کریم (مهندس)، ۱۳۶۳، قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران، انتشارات اقبال، بىجا.
۱۰ـ کسروى، سیداحمد، ۱۳۵۲، کاروند کسروى، به کوشش یحیى ذکاء، شرکت سهامى کتابهاى جیبى و انتشارات فرانکلین، تهران.
۱۱ـ مشکور، محمدجواد (دکتر)، ۱۳۵۲، تاریخ تبریز تا پایان قرن نهم هجرى، سلسله انتشارات انجمن آثار ملى، تهران.
۱۲- رضازاد عموزین الدینی، مجید،۱۳۸۰،تاریخ تبریز از دوران باستان تا برآمدن مغولان، نشر اختر، تبریز.
۱۳ـ مینورسکى، ولادیمیر، ۱۳۳۷، تاریخ تبریز، ترجمه عبدالعلى کارنگ، تبریز.
۱۴ـ زهتابى، محمدتقى (کیریشچى)، ۱۳۷۷، ایران تورکلرنین اسکى تاریخى، بیرینجى جلد، (ان قدیم دوردن اسکندره قدر تبریز).
۱۵ـ سامى، شمسالدین، ۱۳۰۶ هـ.ق، قاموس اعلام، ج ۱، استانبول.
۱۶ـ سامى، شمسالدین، ۱۳۰۸ هـ.ق، قاموس اعلام، ج ۳، استانبول.
۱۷ـ احمدى آذر ، نقى ۱۳۷۰، مقاله: «تبریز سوزونون کؤکو، مجله یول، سایى ۱۷، ص ۲۱».
۱۸- کارنگ، عبدالعلى، ۱۳۴۵، «قدیمیترین مأخذ که نام تبریز در آن برده شده»، نشریه دانشکده ادبیات تبریز، ش ۲،
س ۱۸، صص ۱۷۲ـ۱۷۴٫
۱۹-ملا زاده، حمید، ۱۳۷۳، سیری در کوچههای خاطرات، ارک، تبریز.
۲۰-هرتسفلد، ۱۳۵۴، تاریخ باستانی ایران بر بنیاد باستان شناسی، ترجمه حکمت، تهران.
۲۱- خانلو، منصور، ۱۳۶۴، تبریز قدیم از کهنترین ایام تاکنون، چ ۱، تلاش، تبریز.
۲۲- مولوى، جلالالدین محمدبن محمد، ۱۳۷۹، مثنوى معنوى، رینولد نیکلسون، چ ۳، نشر پیمان، تهران.
**: همچنانکه ذکر گردید، این ۳۱ تلفظ گوناگون از واژه تبریز مورد توجه محققان وپژوهشگران بسیاری قرار گرفت، از جمله استاد غلامرضا طباطبایی مجد درحواشی خود برکتاب ” تاریخ تبریز” نوشته مینورسکی این تلفظهای مختلف را عینا و البته با ذکر مأخذ ذکر نمود. بنگرید: تاریخ تبریز،۱۳۸۹، ولادیمیر مینورسکی، ترجمه عبدالعلی کارنگ، چاپ جدید به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، انتشارات آیدین، تبریز، صص۱۱۶-۱۱۹٫ و استاد بهروز خاماچی نیز در کتاب “شهر من تبریز” با استناد به کتاب اینجانب این تلفظهای مختلف را در قسمتی از کتاب خود عینا آورده است. بنگرید: خاماچی ، بهروز، ۱۳۸۶، شهر من تبریز، انتشارات ندای شمس، تبریز، صص۳۵-۳۸٫
یک پاسخ
تبریز و تاریخ ان فوق العاده شکوهمند و رشک بر انگیز است.بررسی و کنکاش تاریخ چنین شهری همانا کاری بس دشوار و سترگی است. از پژوهشگر توانمند و مورخ و نویسنده گرانقدر ، استاد رضا زاد عمو زین الدینی جهت نوشتن این مقاله جذاب و پر محتوا تشکر می نمایم . امیدوارم در راهی که جهت معرفی تاریخ آذربایجان و تبریز در پیش گرفته اند ،همواره موفق باشند.