مقدمه رسالهای در میترائیسم
میرعلی سید سلامت
مقولههائی هستند که زمانمندند. در نظر گرفتن آنها بدون زمان تعلقی، میتواند آنها را تبدیل به مقولهای مجرد و فاقد مشخصههای مربوطه نماید، تا جائیکه نتوانیم حقایق مستتر در آن را دریابیم، تا جائیکه یونان بتواند مدعی آفرینش میترائیسم، آن هم در زمانهای حدود مسیحیت باشد و آب پاکی بر سر گاو اهریمنی، ریخته و او را با توصیف خط و خال و قد، به گاو مقدس تبدیل و درچارسوق مدعیان آویخته و حراجش کند، برعکس در صورت اعمال ظرف زمان مربوطه، بحث از موضوع محدود و معین در میان خواهد بود که هر ادعائی در آن نخواهد گنجید.
میترائیسم در بیانهای بازمانده، صخره رسمها، غار رسمها و منابع ابتدائی (مانند کتاب دده قورقود)، مقولهای توتمیستی است و از آن در زمانهای متفاوت، بدون ذکر و مراجعه به دگردیسیهای قبلی آن، نمیشود صحبت کرد. در میترائیسم بیان از مبارزهی گاو سپید اهورائی، با گاو سیاه اهریمنی، برای رهایش آفتاب اسیر از دست اهریمن، در اساطیر ماقبل زرتشت، جوهر مقوله شمرده میشود. این واقعه، اتفاق هر روزی و مربوط به زمانیست که انسان ابتدائی هنوز شکار را شروع نکرده و حیوانات از دور در مخیلهاش داخل شده و به آنها نام داده است. به همراه این نام بر اساس پویائی و تحرک پدیدار آنها از حوادث روزمرهی خود، سهم هم برایشان قائل شده است. فکر میکند که آفتاب پس از غروب اسیر دست اهریمن است و هر روز قبل از سپیده دم و طلوع خورشید گاو سپید اهورائی، از فراز کوه سر به فلک کشیده عبور میکند و با وارد شدن در سرزمین ظلمت اهریمن، که در زیرزمین (محل گود) قرار دارد با گاو وحشی و اهریمن آفریده مبارزه و بعد از پیروزی خورشید اسیر را از دست اهریمن گرفته و با حمل و نصب در محل همیشگی، خورشید طالع میشود.
این اتفاق، بعد از سپری شدن دورههای متفاوت تکامل اجتماعات انسانی و شناخته شدن ذوب فلز، به توسط شیری که در دستش شمشیر و در پشتش خورشید سرخ نورانی شده قرار دارد، (شیر و خورشید سرخ) بیان شده است. باید ذکر شود که، هیچ منبعی در مورد این حمل و نصب و به دست آوردن آن، در دست نداریم و مخصوصاً، در جمع توتمها، چرا شیر این وظیفه را به عهده دارد؟ – نمیدانیم.
تفکر (مبارزه دو گاو)، مربوط به زمانیست که انسان هنوز آتش را کشف و مورد استفاده قرار نداده است. روزها در گرمای خورشید گرم میشود و در شبهای سرد زمستانی، در نبود گرمای خورشید، سرکردن با سرما، او را آمادهی چنین مبارزهای برای رهایش خورشید مینماید.
جوامع ابتدائی، تا مرحله کشف آتش و شروع به شکار، دورههائی از تکامل اجتماعی را پشت سر گذاشتهاند. در ابتدا جمع کردن میوه و ریشههای خوراکی روش معاش این جوامع بوده است. زمستانها، به علت عدم دسترسی به میوه و ریشه این جوامع خسارتهائی متحمل شدهاند. کم کم یاد گرفتهاند که از بعضی از میوهها، مانند گردو، کشمش، بادام میتوانند ذخیرههائی داشته باشند. بعد از طی این دورهها به کشف آتش و شروع شکار نائل شدهاند.
دورهی استفاده از میوه و ریشههای خوراکی مدت زمانی بسیار طولانی را شامل میشود. در اواخر این دوره است که حیوانات در ادراک انسانها داخل و از سوی آنها صاحب نام میگردند. با شروع شکار این حیوانات نام گرفته، بعد از اهلی شدن با مشخصههای ذهنی قبلی مغایرت نشان میدهند. مثلاً گاو سپید اهورائی که از دور پرقدرت، شجاع، مبارز … مینمود و در اوستا از او به عنوان گاو پرتخمه یاد شده اینک اسیر دست انسان است، هر روز صبح قبل از طلوع خورشید، برای رهایش خورشید از اسارت، برای مبارزه با گاو اهریمنی، به سرزمین ظلمت، مراجعه نمیکند. از او خویشکاری گاو سپید قبلی برنمیآید. با توجه به طلوع هر روزهی خورشید، کاراکتری با هیات انسانی و دارای خویشکاریهای گاو سپید قرار میدهد. در مورد آفرینش او هم بمانند آفریدههای مقدس در اساطیر ماقبل زرتشت، از کلمهی … (میثر – Misir به معنی تخم)، او را تخم زاد میداند و میثرا مینامد. اما گاو هماورد اهریمنی او، که همنوع و همجنس گاو سپید است در همان هیات قبلی و توتمی خود باقی میماند. در این دگر دیسی پدران و پسران میتراشناس بدون توجه به بقاء نیمه توتمیستی، مبارزه، با پیش کشیدن مقولهی قربانی، زمان متعلق به توتمیسم (قبل از شکار و پیدایش آتش) را حذف میکنند و با این حذف یکسره پدیدهای را که در اعماق تاریخ اتفاق افتاده، به زمانهای حدود میلاد میرسانند و با مسیحیت میسنجند. مسیحیت با تخم زاد بودن مسیح، باکره بودن مریم، بودن دوازده حواری در اطراف مسیح، شام آخر، کلاه اطو شده بر سر کاردینال ها و اسقفها به جای کلاه شکسته مهری و حمل صلیب (چه شکسته و چه نشکسته) بر دوش یا سینه، که حمل خورشید بدون نور است، برای طالع شدن و نورانی شدن خورشید، زاییده و پروردهی میترائیسم است. این سیر دگردیسی چنین توصیف میشود:
[… آنان زنجیرهای گاو نر را برداشتند و رهایش کردند – با شاخهای چون نیزه الماسین به سوی قانتورالی حمله برد … او مشتش را بر پیشانی گاو استوار کرد و او را پس راند … بعداً از پیش روی گاو کنار پرید. گاو نر با شاخ بر زمین میخکوب شد. از دمش گرفت، سه بار او را بلند کرد و بر زمین کوبید. استخوان هایش خورد شد.] (ترجمه به فارسی، بهزاد بهزادی، ددم قورقود ص ۱۵۷)
در این تابلو هنوز میثرا، سلاح ندارد، نیمه توتمیستی باقی و پابرجاست، او خیلی بعدها صاحب قلینج میثری میشود. قیلنج میثری خنجر خمیده و کوتاهی است که هنوز هم بر پرشال بعضی اقوام (مثلاً) یمنیها هست.
بیانهای متعددی تا امروز از این واقعهی اساطیری داریم. ابتدائیترین بیان، متمدنانهترین بیان به نظر میرسد. سر شاخ شدن دو انسان بدل از مبارزه دو گاو بیان سمبولیک و متن اصلی مراسم آئینی قبل از طلوع خورشید است. اجرای نمادین غلبهی گاو سپید بر گاو سیاه اهریمنی، کمکی برای طلوع حتمی آفتاب خواهد بود تا جامعهی ابتدائی را از دلهره و هراس نبود آفتاب برهاند. این همه در زمان قبل از طلوع و مکان انتسابی به اهریمن (زیرزمین) صورت خواهد گرفت. معابد مهر در ایران حاوی چنین مشخصههائی هستند. تعدادی از آنها مانند قدم گاه آذرشهر، معبد مهر درورجوی مراغه، دکان داوود در سرپل ذهاب… در همان پرستیژ قبلی خود باقیماندهاند و تعداد زیادی هم تبدیل به کلیسا یا مسجد شدهاند، مثل قره کلیسا ، با آرم صلیب کنده شده در سنگ پایهها، درخت حیات و مرکزی و تعداد سالنها … و سایر نمودهای میترائی، … و یا مسجد شیخ لطف الله اصفهان، با صلیب شکسته و جام میثرائی دوستکامی … و سایر، این بناها، مهرکدههائی بودند که در آنها تا ظهور میترائیسم جدید (مسیحیت) با حمل صلیب (خورشید بدون نور) چوبی بر شانه، یا نوع طلائی آن بر سینه، … برای طالع شدن و نور دوباره بخشیدن به انسانها … مراسم آئینی – عبادی در آن اجراء میشده و حاصل این مراسم و آموزشها نهضتهای متعدد سربداران، فتیان، پهلوانان، عیاران، جوانمردان … خواهد بود.
میشود گفت: کل مطلب عبارت از مبارزه گاو سپید آهورائی با گاو سیاه وحشی اهریمن آفریده برای رهایش آفتاب اسیر، از دست اهریمن است، در مجموعه گاو سپید، گاو سیاه، مبارزه و رهایش آفتاب نقش اساسی دارند و دگردیسی شامل همهی آن ها میشود:
الف: گاو سپید.
الف ۱- گاو سپید در مبارزه شرکت میکند و با غلبه بر گاو سیاه آفتاب اسیر را گرفته و حمل و در محل طلوع نصب تا خورشید طالع شود.
۲- در شیر و خورشید سرخ بعد از مدت مدید شاهد حمل آفتاب بر پشت شیر که به دستش شمشیری قرار دارد هستیم.
۳- جایگزینی گاو سپید با انسانی که سلاح ندارد.
۴- جایگزینی انسانی با سلاح (قلینج میثری) بجای گاو سپید و مبارزه با گاو سیاه اهریمنی که مرگش، باعث به وجود آمدن خرفستران (موجودات زیرزمینی مانند عقرب و مار) خواهد بود.
۵- حمل صلیب (سمبل خورشید بدون نور) بر دوش مسیح، … برای نصب در محل طلوع خورشید، –
۶- به میدان آمدن نهضتهای متعدد حاصل از آموزشهای مراسم آئینی – نظیر سربداران، عیاران …
۷- بیان قهرمانی خلقی مبارز با نام کوراوغلو (به معنی تخم زاد –kϋr , kϋrung) صاحب اسب بالدار به نام (قیرآت)، و قلینج میثری و نعره سحر آمیز، و اجراهای آئینی توسط آشیقها با نامهای (میثری کوراوغلو، جنگی کوراوغلو، عثمانلی کوراوغلو، میثری گولو، کوراوغلو قایتارماسی …) که هنوز در زبان و ساز آشیقها بمانند رودهای خروشان جاریست و اجراهای اپرائی و بیانهای جدیدتر …
ب- دگردیسی گاو سیاه
گاو سیاه اهریمنی، تا مرحلهی داشتن قلینج میثری، میثرا، در هیات اولیهی خود باقی میماند. این مرحله در یونان، با توجه به بیان درست سنگی، کشته شدن گاو اهریمنی، نر به دست میترا که از کشته شدن او، موجودات دیگر اهریمنی از او موجود میشوند، و خوانش غلط پدران و پسران میتراس شناس و التفات عالمانه آنها تبدیل به گاو مقدس میشود تا در قبال رسیدن سهمی از گوشت قربانی، دژخیم فرشته خوانده شود – در خود ایران بعد از این مرحله، در دورهی بیان عیاری، گاو سیاه اهریمنی، تبدیل به غلام سیاه حبشی کوه پاره مانند میشود که در بیانهای مختلف عیاری آمده است.
ج- دگردیسی شکل های مبارزه
۱- سرشاخ شدن دو گاو، شکل اصلی مبارزه، در زمانهای کهن اساطیری است.
۲- بیان سمبولیک این نحوهی مبارزه به صورت سرشاخ شدن دو انسان بدل از دو گاو، مبانی ورزش کشتی در سطح جهانی است.
۳- مبارزه انسان بدون سلاح با گاو اهریمنی.
۴- مبارزه انسان دارای قلینج میثری با گاو اهریمنی.
۵- مبارزهی نهضت های منبعث از آموزههای میترائیستی با حاکمان ظالم، (عیاران، سربداران …)
د- اسارت آفتاب
۱- شرح مبسوط این اسیر شدن در کتاب دده قورقود در قسمت یغمای خانمان سالورقازان با عنوان کردن اسارت چادرهای قبه زرین به دست لشکر اهریمن آمده است.
۲- بیان موسیقائی موقامی: در چهارگاه، در قسمت «بسته نگار» – حزین، فسونگر، زیبا و رسا … هنوز اجرا میشود.
۳- بیان اینسترومنتال – فوکال ترانهی خلقی « آپاردی سئللر سارانی» – اجراء کننده این اسارت در مراسم آئینی بوده است کلمهی (sari, sar, sara… سارا) در زبان ترکی به معنی خورشید است. در ضدیت آب و آتش اسیر شدن خورشید به سیل به معنی اسارت خورشید در دست اهریمن است.
هـ – آزادی خورشید،
۱- اجرای مراسم آئینی «ساری گلین – زرد عروس) اینسترومنتال – فوکال، یحتمل برای زمان های قبل از طلوع، بمانند اجرای پهلوانی – عبادی عیاری بوده است. مرحله زرد عروس در مراحل تشرف نو آموز، در یونان نیز، مرحله دوم به شمار میآید. در کتاب دده قورقود نیز با توصیف زرد پیراهن برای سلجان خاتون، آمده است. این مراسم، مرحله ورود به میدان مبارزهی، کاراکتر مبارز را نشان میدهد. این همه برای رهایش آفتاب از دست اهریمن و حمل و نصب آن، برای طلوع درخشانتر و تابندهتر است، مانا که این تابندگی، ابدی باشد.
توضیح:
این متن مقدمه ی کتاب “رساله ای در میترائیسم” نوشته میرعلی سید سلامت است که در آینده نزدیک از سوی انتشارات ارک تبریز منتشر خواهد شد.
3 پاسخ
با سلام
لطفا جهت ایجاد صفحه اقای میر علی سید سلامت در ویکی پدیا، اطلاعات ایشان را در اختیار بنده قرار دهید و یا مراتب تماس با این بزرگوار را برای اینجانب ایجاد بفرمایید.
با تشکر
با سلام. این کتاب از سوی انتشارات ارک تبریز منتشر شده است.
سلام خدمت شما آیا کتاب میترایسم چاپ شده است بنده هر چه جستجو کردم موفق نشدم
باتشکر