مرتضی مجدفر
چئویرن: مرتضی مجدفر
ترجمه: مرتضی مجدفر
سسلندیرن: مرتضی مجدفر

Salahi
کمال تعجب در کمال تعجب!
مرتضی مجدفر

خرداد ماه ۸۴، ستونی در صفحه آخر روزنامه آسیا گشایش یافت که قرار بود در آن خاطرات طنزآمیز روزنامه‌نگار، شاعر و طنزپردازی معروف با امضای مستعار «کمال تعجب» منتشر شود.

در این ستون، بی آن‌که قید شود، و تنها با کاریکاتور چهره‌ای که از عمران صلاحی رسم شده بود، و نیز با کدهایی که بعضا در نوشته‌ها مشاهده می‌شد (مانند “آقای شکرچیان”، که امضای مستعار دیگری از عمران صلاحی بود و یا “بچه جوادیه” و یا ذکر خاطرات روزنامه توفیق)، متوجه می‌شویم که با خاطرات طنزآمیزی روبه‌رو هستیم که عمران صلاحی، در مواجهه با اهل ادب و هنر آنها را تجربه کرده و با قلم قهار خود، به تصویر کشیده است.

نشر این خاطرات تا آخر دی ماه همان سال، که روزنامه مذکور در آن مقطع از انتشار بازماند، ادامه داشت.

چندی پیش، به کوشش یاشار فرزند ارشد زنده‌یاد صلاحی، و با همراهی اردشیر رستمی، هنرمند کاریکاتوریست که از دوستان صمیمی عمران به‌شمار می‌رفت، این خاطرات در ۴۲۰ صفحه قطع جیبی و با شمارگان دو هزار نسخه از سوی نشر پوینده وارد بازار شده است. اگرچه قطع انتخاب شده برای این حجم از صفحات ، مناسب نیست و خواندن کتاب را با دشواری روبه‌رو می‌سازد، ولی خاطرات آن‌چنان شیرین، طنزآمیز و پر از مطایبه و نکته‌های بدیع ادبی هستند که این مشکل، چندان به چشم نمی‌آید.

با کمال تعجب، در کمال تعجب اسامی و خاطرات تعداد فراوانی از نویسندگان، شاعران، طنزپردازان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان را می‌بینیم که عمران در طول نزدیک به پنجاه سال با آنها مراوده نزدیک داشته است. دیگر این‌که به‌دلیل شخصیت راوی که فردی شناخته شده، حرفه‌ای و بی‌غرض است، دستمایه گسترده‌ای فرارویمان قرار می‌گیرد که می‌تواند منبع و منشا تحقیق و مطالعه خاص درباره روشنفکران اهل شعر و ادب  در پنجاه سال اخیر باشد.

نکته جالب دیگر در کمال تعجب، زبان طنز عمران صلاحی است. او با آن‌که گزنده‌ترین نکته‌ها را در نوشته‌های خود طرح می‌کند، ولی زبان سالمی دارد و به‌هیچ‌روی از دایره ادب خارج نمی‌شود. شاید به گفته خود عمران، این کتاب، بخشی از خاطرات اوست که قابل ارائه در محافل عمومی است!

در کمال تعجب، به غیر از متن خاطره‌ها، دو مقدمه از اردشیر رستمی و یاشار صلاحی و گاه‌شمار زندگی و آثار عمران صلاحی نیز آمده است.

تلاش فرزند عمران صلاحی در تدوین این مجموعه نیز ستودنی است و نشان از آن دارد که او نمی‌خواهد مرده ریگ پدر به فراموشی سپرده شود. همان‌طور که اقدام وی در جمع‌آوری اشعار چاپ نشده فارسی عمران صلاحی و انتشار آنها و نیز جمع‌آوری مطالبی که از او در نشریات ادبی قبل و بعد از انقلاب به چاپ رسیده است، جای سپاسگزاری دارد .هم چنین باید از تلاش یاشار و خواهرش بهاره ، برای همکاری با صاحب این قلم در انتشار کلیه آثار ترکی عمران که مهرماه ۹۰ با عنوان “یارالی دورنا” به چاپ رسید، تشکر کرد.

غرض از نوشتن این یادداشت ، چند سال پس از چاپ  در کمال تعجب و یک سال و چند ماه پس از انتشار یارالی دورنا ،یادآوری نکته ای است که ذکر آن این روزها به شدت ضروری است. درست است که هم اکنون بحران کاغذ  و نیز افزایش هزینه های نشر،چاپ آثار  ارزشمند را در هزارتوی خود فرو برده است ، ولی انتظار داریم نشر پوینده و نشر امرود، به ترتیب، چاپ جدید در کمال تعجب و یارالی دورنا را در دستورکار خود قرار دهند، چرا که طرفداران عمران و جوانانی که هیچ گاه عمران را ندیدند ، مشتاق دیدن کتاب های او و خواندنش هستند.

چاپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کمال تعجب در کمال تعجب!

مرتضی مجدفر
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

کمال تعجب در کمال تعجب!

مرتضی مجدفر
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

کمال تعجب در کمال تعجب!

مرتضی مجدفر
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی