ناصر شهبازی (عاشیق اوغلو)
چئویرن: ناصر شهبازی (عاشیق اوغلو)
ترجمه: ناصر شهبازی (عاشیق اوغلو)
سسلندیرن: ناصر شهبازی (عاشیق اوغلو)

مقدمه
عاشیق کیست؟ هنر عرفانی عاشیقی چگونه است؟ آیا عاشیقها تنها جزئی از موسیقی هستند یا فراتر از موسیقی؟ گذشته عاشیقها چگونه بوده است و وضعیت کنونی عاشیقها چگونه است؟ ریشه هنر عاشیقی از کجاست؟ دین آنها چیست؟ آیا عاشیقها با پیامبران و ائمه در گذشته گفت و گو کرده‌اند؟ آیا عاشیقها در دربار شاهان و حاکمان گذشته بوده‌اند؟ و مقامی داشتند؟ عاشیقها چه می‌گویند؟ چه فرهنگی را ترویج می‌دهند؟ آیا عاشیقها و ساز آنها را می‌توان مادر موسیقی در جهان شناخت؟ و هزاران سوال دیگر در رابطه با هنر عرفانی و شگفت انگیز عاشیقی که می‌توان جوابش را در مجموعه کتاب عاشیقلار و دانیشیقلار از زبان ۳۰ عاشیق آنهم بدون سانسور خواند.
در این کتاب می توان با دنیای ۳۰ عاشیق از شهرهای مختلف ایران (تبریز، ارومیه، زنجان، قزوین، ساوه، تهران و شهریار) آشنا شد. در این یادداشت بعد از معرفی نویسنده‌ی کتاب، بخشی را به برداشت خود از کتاب از نگاه کسی که در خانه‌ی یک عاشیق بزرگ شده و از نزدیک با این دنیا آشنایی داشته اختصاص داده‌ام. این بخش را با نقدی مختصر از مجموعه به پایان خواهم رساند. پس از آن تحلیل شخصی نگارنده‌ی این سطور درباره‌ی وجهه‌ی عرفانی عاشیقها تقدیم ‌می‌شود.

۱. درباره نویسنده
خانم اکبرپوران، پژوهشگر دانشگاهی، نویسنده و شاعره، متولد سال ۱۳۶۳ در آذربایجان شرقی شهر تبریز است. او اولین مدرک دکترای خود را در رشته ادبیات فرانسه در سال ۱۳۹۷ از دانشگاه شهید بهشتی تهران أخذ کرده است، ایشان بعد از گرفتن مدرک دکترای خود به مدت دوسال پژوهشگر فوق دکترای دانشگاه کلرمون فران فرانسه بود. وی اکنون در حال أخذ مدرک دکترای دوم خود از مرکز ملی پژوهش علمی (INRS) در مونترال کاناداست و کتاب عاشیقلار و دانیشیقلار که در مورد آن خواهیم گفت بخشی از مطالعات میدانی رساله دکترای دوم ایشان در کانادا خواهد بود. دکتر منیره اکبرپوران علاوه بر این مجموعه، چندین کتاب پژوهشی و شعر به چاپ رسانده است. همچنین ایشان چند کتاب را از فرانسوی به ترکی و فارسی ترجمه و به چاپ رسانده است. اخیراً هم قبل از چاپ مجموعه کتاب عاشیقلار و دانیشیقلار، کتاب «کوراوغلوی قرن بیست و یکم» را به زبان فرانسوی به چاپ رسانده است. همچنین مقالات علمی وی نیز در مجلات و نشریات مختلف به چاپ رسیده است.

۲. کتاب عاشیقلار و دانیشیقلار از نگاه فرزند یک عاشیق
مجموعه ۴ جلدی «عاشیقلار و دانیشیقلار» یا به نظر من گنجینه بسیار ارزشمند و کمیاب عاشیقلار و دانیشیقلار یک انقلاب در هنر عرفانی عاشیقی است و نظیر آن در ایران نیست. قبلاً اتفاق افتاده که با یک عاشیق مصاحبه شود و چاپ شود اما چاپ مصاحبه با ۳۰ عاشیق از مناطق و شهرهای مختلف کشور با گویش‌های مختلف و شیرین ترکی در یک مجموعه بی‌نظیر است. این پروژه با همه شگفتی و جزابیتش تنها قسمت مختصری از عاشیقها در قرن ۲۱ را به نگارش در آورده است. پروژه‌ای کاملاً مستند و در عین حال بدون سانسور که از زبان ۳۰ عاشیق و فعالان این هنر جمع آوری شده است. پروژه‌ای زمان بر و هزینه بر که برای جمع آوری و ضبط مصاحبه، نویسنده را مجبور به سفرهای استانی و شهری کرده است. هماهنگی زمان و مکان هم یقینن مشکلات خود را داشته است. مواردی از مصاحبه‌ها در محل برگزاری جشن‌ها ضبط شده و برخی در مکانهای عمومی مانند قهوه خانه‌ها و سفره‌ خانه‌ها انجام شده است. بعضی از مصاحبه‌ها هم به صورت تماس تلفنی یا آنلاین ضبط شده است. اکثر مصاحبه‌ها هم چندین ساعت طول کشیده است. تمام موارد بالا جزئی از شگفتی پروژه عاشیقلار و دانیشیقلار است.
وقتی که کتابها به دستم رسید با اشتیاق شروع به خواندن کردم هر چه می‌خواندم بیشتر جذب می‌شدم با شور خواصی مطالب را می‌خواندم خیلی از کارهایم را رها کردم و واقعا هم ارزش داشت. به سخنان عجیب جالب جذاب و شگفت انگیزی برمی خوردم مطالب بسیاری توجهم را جلب کرد. کتابی بدون سانسور که دقیقاً سوال و جوابهای ضبط شده چاپ شده بود، چه سوالات جالبی و چه جوابهای جالبتری.
مطالب جالبی در مورد دین پیامبران و ائمه گفته می‌شد، در برخی جوابها درمورد شاهان و حکومتها، نام همسر، فرزندان و حتی مکان تولد آنها گفته می‌شد. چقدر جالب مگر می‌شود یک نفر هم نوازنده ساز باشد هم خواننده باشد هم شاعر باشد هم آهنگساز باشد و در کنار آن داری اطلاعات عمومی بالایی باشد؟ عاشیقها این گونه هستند.
خاطرات شیرین و فراوان از اجرا در کشورهای اروپایی توسط عاشیقها و واکنش مردم در آنجا، مراسم دعای باران توسط عاشیقها به خواست مردم، روایتهایی از دین اسلام و دیگر دینها و حتی داستانهایی از دیگر حکومتها در دیگر کشورها، خاطراتی در مورد ادای احترام به استاد، نوشتن و خواندن شعرهای مردمی اجتماعی و درد جامعه امروزی توسط عاشیقها، روایت عاشیق نام‌آشنایی که مخالف همکاری پسرش با آلات موسیقی برقی و امروزی بود، بحث‌هایی پیرامون وضعیت امروزی جامعه و دین و تفکر مردم در این مورد، ضرب المثل‌ها و نصیحت‌هایی که حین مصاحبه گفته می‌شد، تأثیر تلویزیون و ماهواره بر وضعیت فعلی عاشیقها ذکر شده است. در برخی مصاحبه‌ها به انحصار در آوردن صنعت عاشیقی به نام شهر خود هم به چشم می‌خورد. روایتهای جالب از استانی که عاشیق نداشت اما با تلاش و پشتکار استادی تبدیل به یکی از قطب‌های هنر عاشیقی می‌شود. جواب جالب عاشیقها در مورد وجود خرافات در داستانهای عاشیقی، مقایسه عروسی‌ها و جشنهای قدیم و امروزی، بحث در مورد مشکلات اقتصادی و تاثیر آن بر گذران زندگی، اصلی نبودن داستانهای عاشیقی که مجوز چاپ می‌گیرند و به نوعی سانسور می‌شوند، نیز از زبان عاشیقها ذکر شده‌اند. حتی در برخی مصاحبه‌ها در زمینه عاشیقی به برخی شهرها و نفرها کدورتی دیده می‌شود و این نشان از صداقت پروژه دارد که هرچه بوده با جزییات نوشته شده و تمام این مطالب بالا تنها اشاره به جز کوچکی از مجموعه بی نظیر عاشیقلار و دانیشیقلار است.
این مجموعه به قدری جالب و بینظیر است که اگر کسی به دنبال تاریخ مردمان ترک و آذربایجان است باید این کتابها را بخواند. اگر کسی به دنبال ادب و فرهنگ اصالت ترک است خواندن این کتابها واجب است، هنر، موسیقی، شعر، داستان، ضرب المثل، خاطرات، فن بیان، حقیقت، گذشته، حال و ….. را می‌توان در این کتاب دید و شگفت زده شد. امکان ندارد کسی این مجموعه را بخواند و شگفت زده نشود.

۳. چند نکته و پیشنهاد
این مجموعه که توسط نشریه‌ی اوزان به چاپ رسیده، شامل چهار جلد است که حقیقتاً در صنعت هنر و موسیقی عاشیقی انقلابی به شمار می‌رود. طراحی جلد زیبای آقای محسن هادی که تصویر عاشیقی را ساز به دست با کلاه مخصوص نشان می‌دهد و نقاشی پشت جلد خانم درنا حمیدی که تصویری از رود آراز است هم در نوع خود زیبا و جالب است. بخش مقدمه در جلد یک مجموعه که به قلم استاد علیرضا صرافی نوشته شده است، توضیحی دقیق درباره این کتاب، هدف از پروژه و درباره پژوهشگر به زبان فارسی داده است. نکته‌ای که در بخش مقدمه وجود دارد این است که در قسمت معرفی پژوهشگر تاریخ تولد میلادی و شمسی باهم تطبیق نمی‌کنند(ص. ۹) و در بخش پایانی مقدمه قسمتی از مطلب دو بار چاپ شده است(ص. ۱۲).
در ادامه بخش دوم جلد ۱ ذیل مطلب سخن نویسنده با مخاطب، خانم دکتر منیره اکبرپوران توضیحی کاملی از پروژه و جزئیات و پشت پرده‌های این مجموعه، کسانی که کمک و همراهی کردنده، داده است. چه سوالهایی طرح کرده‌اند و اینکه در چاپ کتاب سعی شده لهجه و گویش محلی عاشیق حفظ شود.
این قسمت هم به ترکی آذربایجانی چاپ شده است و برای خواننده جذابیت دارد چرا که با جزئیات بیشتری آشنا می‌شود. نکته‌ای هم که در این قسمت می‌شود به آن پرداخت این است که من به عنوان یک خواننده بسیار علاقمند بودم که نظر نویسنده را هم در مورد موسیقی عاشیقی بدانم و نتیجه‌ای که از این ۳۰ مصاحبه با عاشیقها گرفت چه بود و یک جمع بندی کلی به عنوان نویسنده در حق و حقوق عاشیقها نوشته می‌شد. در این مورد شاید من دهها سوال از نویسنده دارم که نویسنده به شخصه‌ هیچ جوابی برای آنها ارائه نمی‌دهد. امیدوارم خانم اکبرپوران در کتابی دیگر به این مسأله بپردازد.
نکته‌ای که در میان چاپ مصاحبه‌ها به چشم می‌خورد نبود تاریخ بعضی از مصاحبه‌ها و همچنین نبود نام خانوادگی بعضی از عاشیقهاست. در ایران تقریبا نزدیک به ۳۰۰۰ عاشیق وجود دارد که در میان آنها تعداد قابل توجی از عاشیقها هم اسم هستند و نبود نام خانوادگی موجب قضاوت اشتباه در میان عاشیق دوستان می‌شود.
امید من آن است که این پروژه با این انقلاب که راه انداخته است به راهش ادامه دهد و دوستداران این صنعت را به کمک برای بهتر شدن روز به روز این هنر ملی و رساندن به جایگاه اصلیش تشویق کند. امید است روزی که هر شخصی در جایگاه خودش باشد.

۴. عاشیق کیست؟ (چند نکته در باب وجهه‌ی عرفانی عاشیقها)
وقتی حرف از عاشیق یا آشیق می‌شود روی سخن ما آن دسته عاشیقها هستند که هنر عاشیقی را به خوبی می‌دانند و در عمل هم یک عاشیق کامل هستند. امروزه تعداد کمی از عاشیقهایی که می‌توانند در حرف و عمل یک عاشیق کامل را معنی کنند، در قید حیات هستند؛ شاید کمتر از صد نفر. علم و هنر و موسیقی عاشیقی بسیار سخت است و این مهم کار هر شخصی نیست. یک عاشیق کامل برای منافع خود تلاش نمی‌کند بلکه تمام وجود عاشیق از مردم و برای مردم است و این امر، امروزه در میان اکثر گروهها کم است و عاشیقها هم از این قاعده مستثنی نیستند. عاشیق را می‌توان تاریخ زنده ملت آذربایجان و اصالت ترک دانست. موسیقی عاشیقی یکی از قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین موسیقی ملل است. این هنر سرشار از فرهنگ، اصالت، علم، عرفان، صداقت، ادب و نصیحت و مدنیت است.
عاشیقها سینه‌ای سرشار از داستان، تاریخ و اصالت و شعر و حقیت دارند؛ حقیقت‌هایی از سرگذشت شاهان و حکومت‌ها از دین و مذهب و ائمه و پیامبران و ….. عاشیقها را می‌توان چراغ حقیقت تاریخ دانست. این هنر قدمت چند هزار ساله دارد. از مجسمه ۴۷۰۰ ساله عاشیق که در موزه لوور فرانسه نگه‌داری می‌شود تا کتاب هزار ساله عاشیق حق «دده قورقود» که از طرف سازمان یونسکو به عنوان «گنجینه میراث بشری» شناخته شده است که نسخه اصلی آن کتاب در کشور آلمان، شهر درسدن، کتابخانه کرال نگه داری می‌شود و شامل دوازده داستان و شعر از زبان دده قورقود است که از سرگذشت قوم اوغوز می‌گوید؛ چگونگی زندگی و حیات در آن زمان، آداب رسوم و فرهنگ مردم را با زبان شعر و داستان به مردمان امروزه منتقل کرده است. اخیراً هم یک روایت متفاوت شامل یک داستان و بیش از بیست قطعه شعر از داستانهای دده قورقود در تهران کشف شد که جنجال‌های بزرگی را در این عرصه به راه انداخت و چند کشور در تلاش ثبت این اثر به نام خود بودند.
در کشورها و فرهنگهای دیگر، عاشیق را با نامهای اوزان، بامسی، باخشی نیز صدا می‌کنند که نام آنها در کشورهایی همچون آذربایجان، ترکیه، گرجستان، قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، عراق، مصر، سوریه و اکثر شهرهای ایران به چشم می‌خورد. در زمان‌های گذشته که روزنامه و تلویزیون و رادیو و اینترنت و …. وجود نداشت، عاشیقها به عنوان یک رسانه تمام عیار و قدرتمند در میان مردم در عروسی‌ها جشن‌ها و مراسم‌ها حاضر می‌شدند و با داستان‌ها ، روایت‌ها و شعر و نوای موسیقی ساز قوپوز ایفای نقش کرده و به تنهایی کار رسانه‌های امروزی را به دوش می‌کشیدند.
زمانی که موسیقی و شعر برای مردم شناخته شده نبود عاشیقها جزو اولین نوازنده‌ها ، خواننده‌ها و شاعرین در میان ملل مختلف بودند و با قدرت عجیب و معجزه آسا به عنوان یک راهنما و مبلغ صلح و انسانیت شناخته می‌شدند و در میان مردم و حکومتها از جایگاه والایی برخوردار بودند. به طوری که مردم از عاشیقها به عنوان قاضی و روشن کننده حقیقت استفاده می‌کردند، جایی که هیچ قدرتی توانایی آشتی دادن بین دو طایفه را نداشت، برای پایان خون و خون ریزی عاشیق می‌آوردند و به احترام حرف و نفس عاشیق تمام کدورتها از بین می‌رفت، زندگی به جریان می افتاد و صلح و آشتی به وجود می آمد.
با شکوهترین دوران عاشیقها مربوط به حکومت صفویه و زمان شاه اسماعیل صفوی است. شاه اسماعیل خود شاعر بود و در شعرهایش لقب خطایی داشت. او در کنار شاعری قوپوز هم می‌نواخت و شاگرد عاشیق قربانی بود. عاشیقها در دربار شاه اسماعیل در جایگاه خوبی بودند که می‌توان به استادش عاشیق قربانی اشاره کرد. عاشیق قربانی هم استاد شاه اسماعیل بود و هم در برخی موارد به عنوان وزیر او شناخته می‌شد و همچنین سر گروه عاشیقها بود، عاشیقها نقش‌های بسیار مهمی در طول تاریخ داشتند. به طور مثل در جنگ چالدران که بین ترکان عثمانی و صفوی رخ داد که بزرگترین قدرت زمان بودند، عاشیق قربانی۲ بارها به شاه اسماعیل می‌گوید:
شیخیم بو دویوشده فاتح دئییلیک
اؤلدورن ده بیزیک اؤلن ده بیزیک
او اوزه تن بتن گلسک تک به تک
اؤلدورن ده بیزیک اولن ده بیزیک.۳
که منظور از این شعر اشاره به هم زبان بودن و هم دین بودن دو حکومت بود که شاه اسماعیل به سخنان عاشیق قربانی گوش نمی‌دهد و وارد جنگ می‌شود که شکست می‌خورد. بعد عاشیق قربانی با هیئتی نزد سلطان سلیم می‌رود و با او به زبان شعر حرف می‌زند و او را به صلح قانع می‌کند و در شعری به او می‌گوید:
سن عثمانلی سولطانیمسان
خطایی دیر شاهین منیم
اگر چیخسان حاق سوزومدن
توتاجاغدیر آهیم منیم !۴
با این سخنان سلطان سلیم به عاشیق قربانی می‌گوید برادر اوزانم سخنان تو روح مرا آزرده کرد ما از اول هم راضی به جنگ با برادران و هم دینان و هم زبانانمان نبودیم این شاه شما بود که اصرار به جنگ داشت. بعد رو به وزیران خود می‌گوید به خاطر احترام به مقام عاشیقها که حرفشان حق است و کارشان
ایجاد صلح، دستور می‌دهد که از این پس جنگی میان عثمانی و صفویه روی ندهد و صلحی پایدار پدید آید. در جوابش عاشیق قربانی با شعر چنین می‌گوید:
ای سولطانیم قبول ائتدین جنگ میدان اولماسین
ایکی قارداش آراسیندا داها بیر قان اولماسین
گؤوتورولسون سد و حدلر گل گت اولسون آرادا
چوغول کذاب آرا ووران شر شیطان اولماسین
و اینچنین شد که یک عاشیق میان دو قدرت عصر خود اینگونه صلح ایجاد کرد، کاری فراتر از سیاست و قدرت.
عاشیق‌های دیگر هم در زمان و عصر خود به مانند عاشیق قربانی کارهای شگفت انگیزی انجام داده‌اند که اشاره‌ای به آنها می‌کنیم:
همانطور که گفتیم دده قورقود نه تنها بزرگ عصر خود بود بلکه امروزه به عنوان گنجینه میراث بشری شناخته می‌شود.
دیگر عاشیق تاثیر گذار در تاریخ می‌شود به نام عاشیق دده عباس توفارقانلی (توفارقان نام قدیم و اصیل آذرشهر) اشاره کرد که در عصر خود که با شاه عباس صفوی هم دوره بود داستانهای جالبی با شاه جنت مکان صفوی خلق کرده است.
عاشیق دده غریب و شاه صنم که یکی از زیباترین داستانهای عاشقانه ملل است.
عاشیق دده خسته قاسم که با حکومت افشار هم دوره بود، اهل تیکمه داش بستان آباد بود که در یک روایتی مانع از جنگ میان حکومت افشار و عثمانی می‌شود. شخصیتی بسیار توانمند که به رتبه علما دست میابد و مقام حاق عاشیقی را هم دارا بود و از احترام خواصی در میان مردم و حکومت برخوردار بود. سفرهای او در قفقاز و مناقشه و گفتگو با اساتید عاشیقی که خود آن اساتید خسته قاسم را استاد می‌نامیدند، جالب است.
عاشیق دده علسگر گویچه‌لی (گویچه نام شهری که امروزه در کشور ارمنستان است) که بعد از دوره دده خسته قاسم زندگی می‌کرد، که آن هم به مقام عاشیق حق رسیده بود و داستانها و شعرهای او نیز هم اسناد تاریخی است و هم طرفداران فراوانی میان مردم و عاشیقها دارد.
عاشیق حسین جوان و عاشیق حسین گوموش کمر هم عاشیقهای مردمی و تأثیرگذار تاریخ بودند که در زمان حکومت پهلوی زندگی می‌کردند و بر علیه ظلمهای این حکومت قیام کردند و مردم را در مراسمها و عروسی‌ها و … از جنایت پهلوی آگاه می‌کردند. عاشیق حسین جوان که به خاطر تحت تعقیب بودن توسط حکومت پهلوی شرایط زندگی در ایران را نداشت به آذربایجان می‌رود و در شهر گنجه از دنیا می‌رود، اما عاشیق حسین گوموش کمر بعد از فعالیت‌های فراوان علیه جنایت پهلوی در سال هزار و سیصد و بیست و پنج، بعد از کشته شدن، پیکرش توسط ماموران پهلوی تکه تکه می‌شود.
عاشیقهای تأثیر گذار تاریخ بسیار هستند که من به اندکی اشاره کردم، در مورد هر کدام از آنها می‌شود چندین و چند کتاب نوشت.
در مورد آهنگ سازی عاشیقها میتوان گفت: علم، هنر، عرفان، شخصیت و قدرت موسیقی، بقدری در وجود عاشیقها موج میزد که در قرن شانزدهم عاشیق قربانی توانایی بالایی برای آهنگ سازی داشت. آهنگ سازی که امروزه نیاز به علم و تحصیل و تجربه فراوان دارد در قرن شانزدهم توسط عاشیق قربانی به زیبایی هر چه تمامتر به عمل در آمده بود و این یک معجزه و شگفتی به تمام معنا است. از آهنگهای عاشیق قربانی می‌توان به آهنگ «آیاق دیوانی» یا عثمانلی دیوانی که به نام سلطان سلیم این آهنگ را ساخت و چند آهنگ نیز به خاطر علاقه‌اش به شاه اسماعیل به نام ایشان خلق کرد که می‌توان اشاره کرد به آهنگهای: شاه خطایی، شاهسونی، شاه سارایی، باش دیوانی، ایبراهیمی و سولطانی. این آهنگها امروزه هم توسط عاشیقها اجرا می‌شود و طرفداران فراوانی دارند.
عاشیقها همان گونه که موجب صلح می‌شدند همان گونه هم در راه مقابله با ظالمین لباس رزم پوشیده و در میدان جنگ حاضر می‌شدند. آنها ساز به دست شمشیر به کمر در میان لشکریان حاضر شده و برای بالا بردن روحیه سربازان رجز خوانی می‌کردند و با آهنگهای حماسی شور شوق می آفریدند و در برخی موارد هم شمشیر از قلاف کشیده و با دشمنان می‌جنگیدند.
عاشیقها هم در میان خود مقام و رتبه دارند. بالاترین مقام در میان عاشیقها مقام « دده » به معنی پدر و بزرگ است و یک مقام عرفانی هم به نام حاق عاشیقی هست به معانی «عاشیق حق ». آن لقب زمانی به عاشیق داده می‌شود که در عالم رویا باده علم نوشیده باشد و در عالم حقیقت به عینه علم عاشیق عیان شود. عاشیق حق بسیار دانا و عالم است هرگز دروغ نمی‌گوید حتی اگر تهدید به مرگ شود، در این دنیا تنها انسانیت و صلح برای او ارزش دارد و تمام عمرش را صرف کار خیر می‌کند.
در طول تاریخ تعداد عاشیقهای حق بسیار کم و انگشت شمار است که تعدادی را نام می‌برم:
حاق عاشیقی دده قورقود، حاق عاشیقی دده غریب، حاق عاشیقی دده قربانی، حاق عاشیقی دده عباس توفارقانلی، حاق عاشیقی دده خسته قاسم، حاق عاشیقی دده علسگر، حاق عاشیقی دده مرندلی اللاهی، حاق عاشیقی دده معصوم، حاق عاشیقی دده نوروز و …..
فرق میان مقام دده و حق در این است که مقام عاشیق حق می‌تواند دده هم باشد اما مقام عاشیق دده نمی‌تواند عاشیق حق باشد. امروزه ما عاشیق حق نداریم و عاشیقهای حق گذشته را هم از روی داستانها و شعرهایی که موجود است می‌توان شناخت. در برخی موارد خود عاشیق به حق بودنش اشاره می‌کند و در برخی هم عاشیقی در داستان یا شعرهایش به حق بودن عاشیق دیگر اشاره می‌کند.
علاوه بر خصوصیاتی که گفتیم در رابطه با پیشرفت علم و تکنولوژی می‌شود گفت در گذشته عاشیق بودن کار هر شخصی نبود چرا که در آن زمان سواد خواندن نوشتن به این شکل فراگیر نبود، دستگاه ضبط صدایی هم نبود. برای اجرا در مجلسی عاشیق می‌بایست صدایی رسا را دارا بود تا صدا به تمام مجلس برسد. چون در گذشته عروسی‌ها چندین روز و شب بود، عاشیق باید توانایی اجرا برای چندین روز را داشتند. عاشیقها قانونی دارند که در یک مجلس، حق اجرای دوباره یک آهنگ یا یک داستان را ندارند و باید برای اداره مجلس چند ده داستان و چند صد شعر کامل می‌دانستند آن هم نه به صلیقه خود بلکه آن شعر و داستانی که اهل مجلس می‌خواستند باید اجرا می‌کردند. به همین خاطر است که می‌گوییم هنر عاشیقی بسیار سخت است. امروزه هم در قرن بیست و یکم اگر قرار باشد به شخصی بگوییم عاشیق باید آن شخص حداقل بیست داستان کامل بداند و حفظ باشد که هر داستان حداقل سی شعر کامل دارد و هر شعر عاشیقی حداقل سه بند دارد. یعنی در کل یک عاشیق امروزی در کنار علم عاشیقی باید حداقل ششصد شعر کامل حفظ باشد.
یک گوشه از هنر عاشیقی را می‌توان موسیقی دانست. هیچ نوع از شاخه‌های موسیقی را نمی‌توان با هنر عاشیقی قیاس کرد به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. برای ساخت یک آلبوم در موسیقی پاپ یک گروه چند نفری یک سال یا بیشتر روی آن کار می‌کنند و نهایتاً هم با کمک استریو و میکس یک خروجی مصنوعی به بیرون می‌دهند و متأسفانه هم طرفدار زیادی دارند و این نشان از کم اهمیت نشان دادن هنر و موسیقی اصیل در میان اکثریت جامعه است. عاشیقها بر خلاف دیگر موسیقی‌ها همه چیز تمام هستند. یعنی عاشیقها صدای استریو و میکس ندارند. عاشیقها روخوانی ندارند. عاشیق در یک اجرا هم نوازنده است هم خواننده است هم شاعر. عاشیقها به اختیار خود آهنگ اجرا نمی‌کنند و باید آهنگی که از میان مجلس چندصد نفری درخواست می‌شود اجرا شود و حال تصور کنید که به طور مثال از میان چهارصد نفر چندین آهنگ درخواست می‌شود؟ عاشیق باید همه را اجرا کند‌. تفاوت بسیار است و من باز هم گوشه‌ای از آن را نوشتم.
در میان کشورها، بیشترین تعداد عاشیقها به استناد آمار خانه عاشیقهای استانها و خانه موسیقی، در ایران است، که نزدیک به سه هزار نفر هستند. از میان این سه هزار نفر تعداد کمی را می‌توان عاشیق کامل نامید. همانطور که گفتیم عاشیق کامل در این زمانه حداقل باید بیست داستان بداند و بتواند حداقل چند روز یک مجلس یا عروسی را بدون خواندن آهنگ تکراری و شعر تکراری اداره کند. امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی و اضافه شدن نت به ساز قوپوز توسط استاد چنگیز مهدی‌پور، نواختن ساز قوپوز در میان جوانان بسیار طرفدار پیدا کرده و حتی در دانشگاهی در کشور آذربایجان نیز هنر عاشیقی و ساز قوپوز به عنوان ساز و موسیقی ملی تدریس می‌شود.
تعداد قابل توجهی از آمار سه هزار عاشیق در ایران را با وجود اینکه در سطح بالایی توانایی نواختن ساز را دارند، نمی‌توان عاشیق نامید. آنها را ساز ایفاچیسی یعنی ایفا کننده ساز می‌گویند و یا تعدادی را هم می‌توان یک خواننده قدرتمند به حساب آورد که ساز هم می‌نوازند به مجالس و عروسی‌ها هم می‌روند اما اگر از آنها آهنگ سختی درخواست کنند قادر به اجرا نخواهند بود. لذا نمی‌توان به آنها عاشیق گفت. تقریباً می‌شود گفت حدود صد نفر از سه هزار نفر، هنر کامل عاشیقی در این زمانه را دارند.
متأسفانه امروزه خیلی‌ها بدون توجه به مقام عاشیق خود را عاشیق معرفی می‌کنند که قدمت چند هزار ساله عاشیقها را زیر سوال می‌برند و باز هم متاسفانه هیچ ارگانی نیست که با آنها مقابله کند و بارها شاهد آن بودیم که حتی در صدا سیما و برنامه‌های دولتی هم حاضر و حمایت هم شدند. جایگاه امروزی عاشیقها به هیچ وجه در شأن عاشیقها نبوده و نیست، بارها در برنامه‌ها و جلسه‌ها این بحث را به میان کشیدیم اما گوش شنوایی نبود. علم عاشیقی باید به دست اهلش سپرده شود.
۲۵/۱۲/۱۴۰۱

۱- عاشیقها و گفتگو ها ، عاشیق بودن در قرن ۲۱، دکتر منیره اکبرپوران، ویژه نامه‌نشریه اوزان، ۱۴۰۱
2- در مطالب این بخش و نقل قولها از شاه اسماعیل و دده قوربانی به کتاب ذیل استناد شده است: عاشیقلار، ویژه نامه‌ی بزرگداشت دده قوربانی و بررسی نقش عاشیقها در دوره‌ی صفویه،۱۳۹۷، به همت اداره‌ی کل ارشاد استان اردبیل، استانداری اردبیل و خانه‌ی عاشیقهای ایران.
3- در این جنگ ما فاتح نیستیم
کسی که می‌کشد ماییم و کسی که می‌میرد هم ما
اگر رو به رو و تن به تن هم بیاییم
کسی که می‌کشد ماییم و کسی که می‌میرد هم ما
4- شما سلطان عثمانی من
شاه خطایی پادشاه من است
اگر از حرفم خارج شوید
آه من شما را خواهد گرفت

چاپ

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نگاهی بر مجموعه ۴ جلدی کتاب «عاشیقلار و دانیشیقلار، ۲۱ جی عصرده عاشیق اولماق۱» و چند نکته در باره‌ی وجهه‌ی عرفانی عاشیقها

ناصر شهبازی (عاشیق اوغلو)
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

نگاهی بر مجموعه ۴ جلدی کتاب «عاشیقلار و دانیشیقلار، ۲۱ جی عصرده عاشیق اولماق۱» و چند نکته در باره‌ی وجهه‌ی عرفانی عاشیقها

ناصر شهبازی (عاشیق اوغلو)
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

نگاهی بر مجموعه ۴ جلدی کتاب «عاشیقلار و دانیشیقلار، ۲۱ جی عصرده عاشیق اولماق۱» و چند نکته در باره‌ی وجهه‌ی عرفانی عاشیقها

ناصر شهبازی (عاشیق اوغلو)
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی