واقعگرایی و انسانگرایی «صابر»
اکبر رضایی مولان
میرزه علیاکبر صابریکی از شاعران انساندوست و از چهرههای ارزشمند و ماندگار اندیشه و فکر، در ادبیّات آذربایجان و زبان ترکی است که قدرتمندانه در قالب طنز به ترویج آموزههای اجتماعی و اخلاقی خود میپردازد.
شناخت صابر
صابر متولد شهر شماخی بوده و در مکتبخانههای به سبک قدیم مشغول تحصیل بوده است، اما بعدها در مکتب سید عظیم شیروانی که متفاوتتر از دیگر مکتبها بود مشغول به تحصیل میشود و بجای حصیر روی نیمکت نشسته و به تحصیل میپردازد. در واقع این سید عظیم شیروانی بود که پی به نبوغ شعری صابر میبرد و او را وادار به شعر خوانی میکند و در رشد ادبی و فکری او بسیار موثر واقع میشود. صابر مدتی به سبب رنجش از پدر در ممانعت از کار ادبی و شعر، به شهرهای عشق آباد، سمرقند، بخارا و مشهد سفر کرده و مشغول زندگی میشود؛ آنهم در حالیکه بیست و اندی سال بیشتر نداشت. بالاخره به زادگاه خود برمیگردد و با نشریاتی مانند: حیات،یئنی حقیقت، فیوضات، زنبور، گونش، دبستان و … همکاری میکند، اما بیشترین همکاری و اوج شهرت او با نشریه ملانصرالدین اتفاق میافتد که توسط میرزا جلیل محمدقلیزاده اداره و مدیریت میشد. در نهایت زبان واقعگوی و حقیقتپرست او خرافه پرستان و جاهلان اجتماعی را خوش نیامد و او را متهم به کفر نمودند و او با شعری جواب آنان را داد(صاحب ایمانم آ شیروانلیلار، کؤهنه موسلمانم آ شیروانلیلار…). ولی به سبب آزار و اذیتشان مجبور به کوچ به شهر باکو شد. مسیر شعری و راه و روش ادبی و زبان گویش او مورد ستایش و تعریف محققان و نویسندگانی چون دهخدا، محمد سعید اردوبادی و کسروی قرار گرفته است. او نیکبختی و روشنایی را در سایه مبارزه برای مردم آرزو میکند و نقش او در آگاهی مردم چندین کشور قابل ستایش و تقدیر است. شاعران فارسیگوی و ترکیگوی چون: لاهوتی،اشرف گیلانی، دهخدا، معجز شبستری و محمد علی افراشته و … تاثیرپذیر از صابر بودهاند و جریان انقلاب مشروطه و صابر بااشعارش جزو لاینفک شخصیت و حضور ادبی میزرا علی اکبر صابر میباشد. بیماری بلای نامردی است که بیشتر امثال صابر را نیز درگیر نموده است. ایشان نیز در نتیجه بیماری طاقت فرسا در آواخر عمر به میل خودش به شماخی کوچ نمود تا در آنجا و زادگاه خود چشم از دنیای فانی بربندد و چنین نیز شد و از آخرین ابیات او که در سایه درد و رنج ناشی از بیماری بود میتوان به این بیتاشاره نمود:
ایستیرم اؤلمهگی من لاکن اجل وئرمیر آمان
گؤر نه بدبختم اجلدنده گرهک ناز چکم
اندیشه، ظهور و حضور صابر
عصیان و پشت پای میرزا علی اکبر صابر به خرافات اجتماعی در تماماشعارش مشهود است. حرکت در مسیر توسعه و رشد آگاهی، در سایهی آموختن علم و دانش مرام حقیقی و مسلک دائمیایشان بود. با نگاه به هر مشکل اجتماعی ذرّه بین دلش و فکرش چنان به کار میافتاد که ریزهکاریهای حسّاساش را از جای جای هوپ هوپ نامه میتوان بدست آورد.
صابر بعنوانیکی از پرچمداران توسعه فکری اجتماعی، هیچوقت از مبارزه فکری و ایدئولوژیک علیه ظلم و جورهای اجتماعی و تصوّرات ناشی از خرافات عقب نشینی نکرد. (۱۰۷ ای عمو)
همیشه با شعری جدید متناسب با موضوع روز در صحن جامعه حضور مییافت و بر علیه نامردمیهای روزگار حاکم بر شرایط اجتماعی حمله میبرد و الان با گذشت حدوداًیک قرن باز هم تناسب شرایط اجتماعی با اشعار او کاملاً به چشم میخورد. الان هم هستند شرایط نابسامان اجتماعی که شباهت واقعی به زمان ظهور اشعار صابر دارند.
تحلیل صابر
نقدهای صورت گرفته در هوپ هوپ نامه مثل تیری است که از کمان رها شده و در دور دست ها هم اگر بوده باشد کاملاً به قلب هدف خورده است میخورد و خواهد خورد.
کتاب
ارزشهای انسانی و اجتماعی رها شده توسط تودهی مردم همیشه مورد هدف این شاعر آزاده و خوش فکر بوده است. به نظر من تا بشر هست و نامردمیهای روزگار ناشی از روح غیرانسانی و غیراجتماعی بشر هست اشعار صابر نیز هست و شامل حال هر زمان و هر ملّت است.
(ص ۱۰۸ بیزه نه)
گر بو ایل خلقی تباه ائتدی گرانلیق، بیزه نه
تاپمیور آج-یالاواج لار گذرانلیق، بیزه نه
بیز مگر آجلارا وقف ائیلهمیشیک مالیمیزی
تا که هر مستحقه بذل ائدهک اموالیمیزی
بیز مراعات ائدهریک آنجاق اؤز احوالیمیزی
دایما بسلییهریک نازیله اطفالیمیزی
آتاسیز طفللری باسدی بورانلیق بیزه نه
تاپمیور آج-یالاواج لار گذرانلیق بیزه نه
صابر در دنیای ادبیّات مبارزه و تفکّر انتقادی
در دنیای ادبیّات یافتن اثری که در مبارزه و تفکّر انتقادی به پای هوپ هوپ نامه برسد تقریبا از محالات است و در طول سالیان ظهورش همیشه جلودار چنین بنیادگری بوده و خواهد بود.
فضای فکری در هوپ هوپ نامه حرکت به سوی تعالی و رشد از بعد انسانی، علمی، فرهنگی و اجتماعی است. انسان و انساندوستی، دانش و دانش دوستی، فرهنگ و فرهنگ دوستی، اجتماع و اجتماع دوستی، مردم و مردم دوستی دراشعار میرزاعلی اکبر صابر و تاثیر آنها در زندگی اجتماعی همیشه و در لابلای بیشتر ابیاتش مشهود و قابل حسّ و لمس است. تأمل و تفکر در مسایل اجتماعی ناگوار، از دید هوپ هوپ نامه از مسیر خوش آیند و لذت بخش طنز میگذرد و این گذر روح انسان را میآراید و دل آدمیرا به شادی و غم میکشاید.
انقلاب و مبارزهی صابر در هوپ هوپ نامه به سوی دشمنان آگاهی، با تکیه بر دانش و دانش افزایی موجب تعالی انسانها میگردد و چنان تأثیر علم و آگاهی را بیان نموده و به ظهور میکشاند که ذهن هر آدم ضعیف الفکری را نیز به تفکّر، امید و امیدواری دارد.
تعالی انسان و زندگیاش در مسیرگزینی و نشانه گیری صابر، هدف اصلی و نهایی بوده است و به جرات میتوان گفت که همیشه تیرهایش در حسّاسترین نقطهی هدف جای گرفته است.
انسانهایی که دارای بن بست فکری هستند با مطالعه هوپ هوپ نامه به ترویج بدبینی میپردازند، از درک مضامین عمیق و دقیقاشعارش عاجز میمانند و به جرات میتوانم بگویم نمیدانند که باید، دل به رود داد اگر هدف دریاست.
صابر دراشعارش بر اکثر جنبههای گوناگون زندگی بشر تسلّط کافی دارد و احاطهی او بر تمام چنین شرایطی انکارنکردنی است. او بطن جامعه و شرایط حاکم بر آن را با سلیقهی خوش آیندی چنان میشکافد که هیچ چیزی از دید مخاطب دور نمیماند، از مسایل جزیی و کلی گرفته تا عمومیترین مشکلات را مطرح نموده و به موشکافی شان میپردازد.
طرح مساله، آنالیز، تعریف، توضیح و جمع بندی او چنان با سلیقه انجام میگیرد که افشاگریاش، جانبداریاش، مبارزهاش، و حمله به جهل و استبدادش، حالت شیرین و طنز به خود میگیرد و در همان لحظات، تجویز درمان و نسخه پیچی کرده به درمان میپردازد.
او از نامردمیها اصلا نمیترسد،
او حقیقتا روشنفکر و ترقی طلب است،
(هر میللت ائدیر صفحهی دونیاده ترقی/
ائیلیر هره بیر منزل و ماواده ترقی…)
او بخاطر همهی مردم خود را به خطر میاندازد،
او جهل را دشمن قدرتمند و بی نظیر آزادی و آگاهی میداند،
آنچنان عدالت و صداقت را میستاید که صراحتش کاملاً عیان است،
از بیسوادی و بیر فرهنگی چنان مینالد و زجر میکشد که قابل بیان نیست،
مردم به دست و پای او میپیچند ولی او بخاطر مردم تن به سختی ها میدهد،
او از پذیرش کورکورانه عقاید و نظرات دیگران بیزار است و همه را به تفکر میخواند،
هم آوایی انسان با پیشرفت دانش را مسیر پیروزی میداند و در ترویج آن بسیار میکوشد.
در کتاب هوپ هوپ نامه موج آگاهی و انسانگرایی با تکیه بر توسعهی اجتماعی نوعی بی همتایی و بی نظیری دارد و بعضی اوقات با چنان نیرو و قدرتی به جهل و نادانی حمله میکند که نشان از باور صددرصدیاش در پیروزی دارد.
توصیه:
با تامل بیشتر و عمیق در فیلم (مشهدی عیباد ) و مشاهده شخصیت صابر، خصوصا فعّالیتهای او در مجّلهی ملا نصرالدین و شعر (آماندی قویما گَلدی…) در باب ازدواج دختر جوان با پیرمرد پولدار حسّ جالبی به انسان دست میدهد.
میرزا علی اکبر صابر:
جهل و نادانی را همیشه میکوبد،
استبداد را عامل بدبختی عموم مردم میداند،
مظلومان را دعوت به رشد و تعالی میکند،
آموختن و دانش را مسیر رشد و توسعه معرفی میکند،
همه را دعوت به تفکّر و تأمّل میکند،
انسانها را از ناشی گری دور میکند،
همیشه نسخهی عملی برای پیروزی دارد.
ابیاتی از هوپ هوپ نامه در شرح و بیان موضوع مقاله:
(ص ۴ اول گون کی سنه خالق ائدهر لطف بیر ائولاد)
اول گون کی سنه خالق ائده ر لطف بیر ائولاد اولسون اورهیین شاد
گر دگسه سویوق سانجیلانیب اولسادا بیمار حکم ائت گله جندار
گؤسترمه طبیبه او جگر گوشهنی زنهار قویما اولا مردار
(ص۷ بیلمم نه گؤروبدور بیزیم اوغلان اوخوماقدان)
بیلمم نه گؤروبدور بیزیم اوغلان اوخوماقدان دنگ اولدو قولاغیم
ژورنال، غزته، هرزه و هذیان اوخوماقدان اینجیلدی اوشاغیم
درسه، غزته، مکتبه، ژورناله کتابه مایل اولوب عقلی
من آنلامیرام علم نه دیریا که صنایع زارم بو عمل دن
ایستردیم اودا من کیمیبیر حؤرمته چاتسین دنیاده دولانسین
تا قول گوجونه مالک اولوب شهرته چاتسون آزاده دولانسین
(ص ۱۰ قوجالیقدان شکایت)
افسوس قوجالدیم آغاجیم دوشدو الیمدن صد حیف جاوانلیق
یاد اولسون اوگون لر کی مرادیمجه گَزردیم سازنده اوروغنان
مین عاجز بیچاره لرین باشین ازه ردیم سیللهیوموروغنان
(ص ۳۰ جوابلر جوابی)
آغریتما عبث باشینی مئیل ائتمه علومه
یوخ وقع قویان علمه کمالاته رسومه
هر کس جیبینی گودمه ده دیر باخسان عمومه
خرج ائتسه ائده ر دولما بادمجانه لحومه
(ص ۵۹ فعله، اؤزونی سنده بیر اینسانمیسانیرسان؟)
انسان اولانین جاه و جلالی گه ره ک اولسون
انسان اولانین دولتی مالی گه ره ک اولسون
گونلوم سنه مایل دیر ازلدن بری ای پول
اولسام دۀ نولور طاعتینه ایل گونو مشغول
سنله گؤرورم کندیمیهر بزمده مقبول
سنسیز بو جهان اهلین ایناندیرماق اولورمو؟؟؟
(ص ۶۹ اکینچی)
خوش کئچمه دی ایل چؤللویه دهقانه، نه بورجوم
یاغمادییاغیش بیتمه دی بیر دانه، نه بورجوم
اسدی قارایئل چلتیگه بوستانه، نه بورجوم
گئتدی منه نه فعله لیگین باده اکینچی
داغ داغ دانیشیب باشلاما فریاده اکینچی
(ص ۲۴۴ صبر ائیله)
اسیر قید فقر اولدونیازیق تسلیم حرمان اول
چالیشما بیر ایشه گیرمه فقط مأیوس و نالان اول
قضایه چارهیوخ، گریان اول، عریان اول، پریشان اول
بلای فقره دوشدون، راضی اول، بیچاره صبر ائیله
اگر چوخ تنگدل اولسان بو ایشدن قیل فغان آغلا
گیریشمه باشقا تدبیره، آنجاق هر زامان آغلا
بوتون دونیادن ال چک،اشکار آغلا، نهان آغلا
قاپانسین گؤزلرین فیکرین، دوشونمه، گؤرمه،یان، آغلا
بلای فقره دوشدون راضی اول بیچاره صبر ائیله
و …
گاهاً شکایت به خدا میبرد و از او استمداد میجوید و چنان از رفتار بعضی بندگان مینالد که قابل توصیف نیست.
(ص ۱۰۲ الهی؟!!!)
بیر دؤورده کی صدق و صفا قالمییاجاقمیش
بیلمم بئله دوورانلاری نئینیردین ایلاهی
حکم ائیلهیه جکمیش بوتون عالمه جهالت
دلدادۀ عرفان لاری نئینیردین ایلاهی
باغین اکینین خئیرینی بگلر گؤره جکمیش
تخم اکمگه دهقان لاری نئینریدین ایلاهی
سبحانک سبحانک سبحانکیا رب!
باخدیقجا بو حکمتلره حئیران اولورام هپ
و …
نتیجه گیری
به جرات میتوان گفت که صابر برای تمام عمر بشر و زندگی اجتماعیاش شعر سروده است. تمامیدردها را به جان خریده است تا درمانی کرده باشد.اشعار او همیشه بوی مبارزه میدهد، با خواندن ابیاتش مبارزه درونی انسان با ناملایمات شروع میشود و دقیقا اینست مبارزه او، اینست هدف او. مبارزه و انقلاب درونی چه از بعد فکری، چه از بعد حسّی هر کدام که باشد تقریبا حرکت بسوی هدف در اندیشه هوپ هوپ نامه است.
باید صابر را با اندیشه ها واشعارش برای زندگی بشری جاوید دانسته و گرامیداشت. طنز او، هنر او، ابیات او و کتاب او برای تمام ابنای بشر قابل استفاده است، چونکه او به نوعی همیشه در کنار مشکلات و نامردمیهای روزگار بوده و هست، برای هر زمان و ناملایمات آن،اشعاری سروده است. حتی بعضی مواقع بیشتر از خود مردم به مشکلات و سختیهای مردم نزدیکتر بوده و بجای مردم به مبارزه پرداخته است. سینه و قلبش سپر همیشگی درد و رنجهای تودهی مردم بوده است.
صابر؛ نترس و رک گو است،
صابر؛ طنزی کوبنده و افشاگر دارد،
صابر؛ تسلط عمیقی براشعار و ابیاتش دارد،
صابر؛ افکار و اندیشههای کاملا دقیق و روشن دارد،
صابر؛ بی ریاست و ریاکاری و دغل بازی را میکوبد،
صابر؛ عمومیترین مسائل زندگی را عمیقا درک نموده است،
صابر؛ مبارزی قهرمان است و شدیدا دشمن جهل و نادانیست،
صابر؛ مهارت کامل در طرح و توصیف مسائل مورد نظرش دارد،
صابر؛ احاطه ظریف و قدرتمندی بر جنبههای گوناگون زندگی دارد،
صابر؛ دریافتهای صحیحی از تضادهای موجود در بطن جامعه داشته است،
صابر؛ برداشتهای کاملا منطقی از عادی ترین مسائل روزمره زندگی گرفته است،
صابر؛ از کنار هیچ مشکل و ناهمگونی اجتماعی بسادگی نمیگذرد و دقیقا به موشکافیاش میپردازد.
«هوپ هوپ» تخلص طنزآمیزی است که شاعر برای خود برگزیده و «هوپ هوپ نامه» نام کتابی است که در برگیرندهاشعار و قطعات ادبی و طنزآمیز با مضامین انقلابی و مردمیاست.
“هوپ هوپ نامه” قلبی بی نظیر و مهربان دارد.
“هوپ هوپ نامه” دردمند است اما طنزآمیز بودنش معجزه است.
“هوپ هوپ نامه” صابر را برای همیشه زنده و جاوید نگه داشته است.
“هوپ هوپ نامه” همبستگی و پیمان ناگسستنی صابر با آرمانهای رهایی است.
“هوپ هوپ نامه” قلبش برای سعادت و بهروزی مظلومان وادی جهل و نادانی میتپد.
“هوپ هوپ نامه” همیشه به نجات دادن میاندیشد و از هیچ موجی ترسی به دل راه نمیدهد.
“هوپ هوپ نامه” بارها مرزها را شکافته و به زبانهای دیگر ترجمه و دراشکال مختلف چاپ شده است.
“هوپ هوپ نامه” در تمام ابیات و کلماتش برای رهایی از جهل و استبداد با قدرت و حوصله به مبارزه میپردازد.
نتیجه گیری کلی
حقیقتا میتوان گفت که صابر در پیشبینی و پیش گویی مشکلات زندگی اجتماعی و فردی سنگ تمام گذاشته است. او همیشه میخواهد دست انسان را بگیرد و برای رسیدن به آن بالابالاهای اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، علمیو انسانی رهبری کند برای همین او همیشه هست و خواهد بود. صابر همیشه با حسّاسیتهای ظریفاش در کنار ماست اگر او را نمیبینیم باید کمیدقیق باشیم تا حسّاش کنیم.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما.
منابع:
http://turkyazi.blogfa.com/
http://www.sassizolan.blogfa.com/
http://bookman.blogfa.com/
http://xodaname.blogfa.com/