چئویرن: ایشیق
ترجمه: ایشیق
ایشیق

بخشی از زندگی نامه غلامحسین فرنود به قلم خودش

تولد: پنجم اسفند۱۳۱۹
تحصیلات ابتدائی: دبستان های سعدی، رشدیه، ساسان، همام تبریز
تحصیلات متوسّطه (۱): دبیرستان های خاقانی، فردوسی، منصور (طالقانی امروز) تا آخر سّوم دبیرستان
تحصیلات متوسطه (۲): دانشسرای مقدماتی پسران تبریز (ورود ۱۳۳۷ – خروج ۱۳۳۹)
استخدام: آموزگار مدارس آذرشهر (اوّل ممقان)، به علت نیاز در دبیرستان، بعد از دو ماه تدریس در دبستان عنصری، به دبیرستان سعدی منتقل شدم و به تدریس عربی و فقه و علوم اجتماعی پرداختم.
تحصیلات تکمیلی متوسّطه: با دیپلم علمی دانشسرای مقدماتی، با مطالعه ضمن تدریس توانستم از امتحانات متفرقه کلاس ششم ادبی بگذرم و بلافاصله در کنکور شرکت کنم و وارد دانشکده ادبیات تبریز شوم و در رشته زبان انگلیسی تحصیل کنم.
تحصیلات دانشگاهی: لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی و دارای شهادتنامه علوم تربیتی. (ورود ۱۳۴۰ – خروج ۱۳۴۴)
از سال ۱۳۴۳ یک صفحه از روزنامه مهدآزادی را با عنوان ” نقش ها و اندیشه ها” به بحث های نظری هنروادبیات اداره می کردم که رئیس نیا و صمد و بهروز و … مقالاتی می نوشتند. در ادامه این صفحه سردبیر روزنامه پیشنهاد کرد شماره پنجشنبه را دربست به هنر و ادبیات اختصاص دهد که با نام ” مهدآزادی آدینه ” ۱۷ شماره چاپ شد و بعد با گوشزد ساواک تعطیل شد. در این فاصله من یک مجموعه گزیده از نثر و داستان با عنوان ” سرگذشت مادر ” و یک ترجمه از شعر و زندگی ت.اس.الیوت بیرون دادم. در ترجمه ” آیا علم می تواند ما را نجات دهد؟ ” با سید مهدی امین و بهروز دهقانی همکاری داشتم.
به عنوان ویراستار و مسئول نشر انتشاراتی ابن سینا کتابهای ” دو مبارز” و ” بلوای تبریز” را به مرحله انتشار رساندم و برگزیده ای از آثار عبید زاکانی را با مقدمه ای از آناتولی لوناچارسکی در مورد طنز به بازار دادم.
مباشرت در چاپ کتاب ” کندوکاو در مسائل تربیتی ایران ” صمد بهرنگی و چاپ اوّل داستان کودکانه او به نام ” اولدوز و کلاغها ” کار مطبوعاتی خود را … دنبال کردم.
با ترتیب دادن نمایش در مدارس ممقان، درآمدی برای تأمین کتاب به کتابخانه های مدارس ممقان، تعداد کتابهای موجود را افزایش دادیم. ترجمه و انتشار ” نژادپرستی و جهانخواری ” را با تأیید و تشویق صمدبهرنگی انجام دادم و بعد اولین گاهنامه “ارک” را تدارک دیدم و در مرحله ممیزی با حزفیات متعددی مواجه شدم که مرا از ادامه کار بازداشت. نسخه کامل ارک اوّل در آستانه انقلاب، تکثیر و پخش شد.
در مهر ماه ۱۳۴۸ در امتحان ورودی دوره دکتری جامعه شناسی عمومی استانبول قبول شدم و بعد از انتخاب موضوع رساله مشغول تحقیق شدم و در آستانه بازگشت به استانبول در اردیبهشت ۱۳۵۰ دستگیر و سه سال زندانی شدم.
بعد از آزادی در اردیبهشت ۱۳۵۳ به کار انتشارات رو آوردم و در نشر ابن سینا و بعد نشر احیاء به چاپ و نشر کتاب پرداختم. ” ابر دلباخته ” قصه کودکانه ای از ناظم حکمت را با علی کاتبی ترجمه و چاپ کردیم. با نام ” علی سیاه پوش ” مجموعه ای از آثار و زندگینامه کاریکاتوریست های ترکیه را با نام ” نوه نتیجه های ملانصرالدین ” ترجمه و به چاپ رساندم و بعد نسخه خطی ” وقایع ناصری ” را که از اسناد معتبر مشروطه است با مقدمه و تصحیح به نام علی سیاه پوش چاپ کردم. ” سیری در قرون جدید ” را به صورت ترجمه و تألیف روانه بازار کتاب کردم. در این حال نشر احیاء را با چاپ کتابهای تاریخی و علمی و ادبی اداره می کردم. ” آنتونیو گرامشی و فاشیسم ” نام کتاب دیگری بود که ترجمه کردم و ” انقلاب فرهنگی در کوبا ” را ترجمه کردم.
” جامعه شناسی به زبان ساده ” تألیف دیگری بود که درسنامه دوره تربیت مربی حرفه و فن من بود. شماره دوّم گاهنامه ” ارک ” را در سال ۱۳۶۰ آماده انتشار ساختم و بعد ” چشم شتر ” اثر چنگیز آیتماتف را با نام طاهر دانش ترجمه کردم و صورت ساده نویسی شده ” دن کیشوت ” اثر سروانتس و ” تهیدستان ” جک لندن را با ترجمه آزاد و با اسم مستعار ابوالفضل اتراک برای نوجوانان انتشار دادم.

منبع: https://www.facebook.com/taher.farnood

چاپ

2 پاسخ

  1. شاد روان غلامحسین فرنود دبیر بسیار فعالی بود، عشق آموزش و نیز نگارش داشت و دانش آموزان را بشدت تشویق به کتابخوانی و نوشتن میکرد. افتخار میکنم که روزگاری در دبیرستان سعدی ممقان ۴۴-۴۶ شاگرد ایشان بودم و پایه زبان و ادبیاتم را مرهون ایشان هستم. با علاقه ای که به کتاب داشتم و به تشویق ایشان مسئول کتابخانه کوچک مدرسه بودم. بعد از ورود من به دانشگاه متاسفانه سالها ارتباط و اطلاعی از ایشان نداشتم. اما فکر میکنم سال ۹۴ یا ۹۵بود که ایشان متواضعانه برای معالجه آب مروارید چشمهایش پیش من آمدند و من چشمهای استادم را عمل کردم! من با علاقه و اندک ذوق ادبی که از همان سالها پیدا کرده بودم، این روزها و پس از بازنشستگی از دانشگاه و در اوقات فراغتم کتابهای ادبی میخوانم و داستان کوتاه و رمان مینویسم. در دوران اقامتم در خارج در سال ۹۹ یک مجموعه داستان بنام «سیر و سرکه» بچاپ رساندم که در گوگل هم منتشر شده است و یک رمان بنام «درنگی بر بوم» نوشته ام که هم اکنون زیر چاپ است و بزودی منتشر خواهد شد. یادشان گرامی باد.

  2. رحمتلی فرنودلا تبریز یونیورسیته سینده آگرونومی اوخودوغوم زاماندان ۱۳۵۵- ینجی ایلدن بویانا بیر اویره نجی کیمی تانیشیدیم. او زامانلار فارسجا اویکو یازاردیم. احیا کتاب ساتیش ائوینده جناب فرنود و رئیس نیا، غلامحسین ناهیدله ده تانیش اولدوم. فارسجا اویکو یازارلیق قوراللاری اوزه رینده جناب رئیس نیا و فرنوددان چوخ اویره ندیم . نسه تبریزین فارسجا یازان تورک یازارلاری سولچولوقدان دولایی تورکجه یازماغا و کیملیک قونوسونا چوخ دویارلی اولمادان اومانیسمی اونمسه یرک قوللوقلاری فارس ادبیاتینا کئچدی. هر حالدا فرنودلار، بهروزلار، صمدلر کونلوموزده دیلر. پاساژ مستقیمی – کتابفروشی احیا و…گوزل خاطیره لریم وار…جناب رئیس نیا و فرنود انقلابین ایلک ایلله رینده منه کارتون کارتون اویکو کتابلاری امانت وئریب آپاریب اورمو خیاوانلاریندا ساتاردیم.اوشاق اویکولری( صمد، درویشیان، منصور یاقوتی، برابادی، قدسی قاضی نور، نسیم خاکسار و…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخشی از زندگی نامه غلامحسین فرنود به قلم خودش

ایشیق
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

بخشی از زندگی نامه غلامحسین فرنود به قلم خودش

ایشیق
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی

بخشی از زندگی نامه غلامحسین فرنود به قلم خودش

ایشیق
www.ishiq.net

آذربایجان ادبیات و اینجه‌صنعت سایتی